مشاعرۀ سنّتی

[aynaz.m]

...........

...........

دوش درحلقه ی ماقصه ی گیسوی تو بود
تادل شب سخن از سلسله ی موی تو بود
(حافظ)

دلا وقت عشق بازیست امشب
چو رقص ستارگان به کنار ماه

 

[panjkhah]

دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را

تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

آی آدم ها که بر ساحل نشسته شادو خندانید
یک در آب دارد میسپارد جان
(نیما)

 

[aynaz.m]

من عهد تو سخت سست میدانستم
بشکستن آن درست میدانستم
(

میدانی چگونه دوستت دارم
اما هنوز خود نگفتی چقدر دوستم میداری

 

[panjkhah]

دلا وقت عشق بازیست امشب
چو رقص ستارگان به کنار ماه

هرکه را با خط سبزت سر سودا باشد
پای ازین قائله بیرون ننهد تا باشد
(حافظ)

 

[panjkhah]

میدانی چگونه دوستت دارم
اما هنوز خود نگفتی چقدر دوستم میداری

یاس بوی مهربانی میدهد
عطر دوران جوانی میدهد
(محمود عزیزی)

 

[tanin67]

یاس بوی مهربانی میدهد
عطر دوران جوانی میدهد
(محمود عزیزی)

درجواني به طرب كوش كه اين موي سياه

شب تار است به افسانه به سر بايد برد

 

[aynaz.m]

هرکه را با خط سبزت سر سودا باشد
پای ازین قائله بیرون ننهد تا باشد
(حافظ)

داری میروی
اخر جرمم چیست
جز دوست داشتنت

 

[aynaz.m]

یاس بوی مهربانی میدهد
عطر دوران جوانی میدهد
(محمود عزیزی)

دانی که چه گفت عاشق
هرگز مروی از یادم
شیرین تر از جانم

 

[aynaz.m]

درجواني به طرب كوش كه اين موي سياه

شب تار است به افسانه به سر بايد برد

دیشب را به یاد داری
همین که از کنارت رفتم
به سراغ دیگری رفتی

 

[panjkhah]

دیشب را به یاد داری
همین که از کنارت رفتم
به سراغ دیگری رفتی

یاد باد آنکه نهانت نظری با مابود
نقش گیسوی تو در حلقه ی ما پیدا بود
(حافظ)

 

[tanin67]

یاد باد آنکه نهانت نظری با مابود
نقش گیسوی تو در حلقه ی ما پیدا بود
(حافظ)

دانی که چرا راز نهان باتو نگفتم

طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

 

[AinOs]

دانی که چرا راز نهان باتو نگفتم

طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

يا رب از ابر هدايت برسان باراني / پيش تر زانكه چو گردي ز ميان برخيزم

 

[infrequent]

يا رب از ابر هدايت برسان باراني / پيش تر زانكه چو گردي ز ميان برخيزم

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده ست مراد وی از این ساختنم

 

[AinOs]

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده ست مراد وی از این ساختنم

ما ز ياران چشم ياري داشتيم / خود غلط بود آنچه ما پنداشتيم

 

[*پری*]

ما ز ياران چشم ياري داشتيم / خود غلط بود آنچه ما پنداشتيم

مجتسب مستی به ره دیدو گریبانش گرفت / مست گفت این پیراهن است افسار نیست

 

[infrequent]

مجتسب مستی به ره دیدو گریبانش گرفت / مست گفت این پیراهن است افسار نیست

تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم

 

[panjkhah]

تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم

من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی ونپایی!
(سعدی)

 

[امالیا]

من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی ونپایی!
(سعدی)

یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ی ما پیدا بود

 

[AinOs]

یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ی ما پیدا بود

دردم از يار است و درمان نيز هم / دل فداي او شد و جان نيز هم

 

[baran72]

دردم از يار است و درمان نيز هم / دل فداي او شد و جان نيز هم

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

 

[fahimeh89]

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

مردان عشق را به هیاهو چه حاجت است​

رندان روزگار خموشی گزیده اند
​

 

[panjkhah]

مردان عشق را به هیاهو چه حاجت است​

رندان روزگار خموشی گزیده اند
​

دی شیخ با چراغی همی گشت گرد شب
کزدیو ودد ملولم و انسانم آرزوست

(مولانا)

 

[aynaz.m]

دی شیخ با چراغی همی گشت گرد شب
کزدیو ودد ملولم و انسانم آرزوست

(مولانا)

تو هستی در تک تک لحظات من
یادت همیشگیست کجایی

 

[امالیا]

تو هستی در تک تک لحظات من
یادت همیشگیست کجایی

یاد باد آنکه چو چشمت بعتابم میکشت
معجز عیسویت بر لب شکرخا بود

 

[aynaz.m]

یاد باد آنکه چو چشمت بعتابم میکشت
معجز عیسویت بر لب شکرخا بود

دوستت دارم
اگر هزار بار هم بگویم
تو دوباره مرا ترک میکنی
خاصیت دوست داشتن هست عزیز دلم

 

[امالیا]

دوستت دارم
اگر هزار بار هم بگویم
تو دوباره مرا ترک میکنی
خاصیت دوست داشتن هست عزیز دلم

ما را ز تو غیر از تو تمنایی نیست
از دوست به جز دوست نمی باید خواست

 

[aynaz.m]

ما را ز تو غیر از تو تمنایی نیست
از دوست به جز دوست نمی باید خواست

تو زیباترین حس را تقدیمم کردی
همیشه مدیونت خواهم بود
دوست داشتن زیباترین هدیه تو به من

 

[panjkhah]

تو زیباترین حس را تقدیمم کردی
همیشه مدیونت خواهم بود
دوست داشتن زیباترین هدیه تو به من

نی حدیث راه پرخون میکند
قصه های عشق مجنون میکند
(مولانا)

 

[some1]

تو زیباترین حس را تقدیمم کردی
همیشه مدیونت خواهم بود
دوست داشتن زیباترین هدیه تو به من

ناله کردم : آفتاب ...ای آفتاب
بر گل خشکیده ای دیگر متاب

 

[panjkhah]

ناله کردم : آفتاب ...ای آفتاب
بر گل خشکیده ای دیگر متاب

ببوی نافه ای کاخر صبا؛زان طره بگشاید
زتاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها
(حافظ)