***<<جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی>>***

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
جمعبندی هفته چهارم و پنجم

جمعبندی هفته چهارم و پنجم

به نام حق, از او یاری می جویم که غالب و تواناست و به او توکل مینمایم که (مرا) کافی و یاور است

سلام به همه دوستای خوبم
خیلی عذر میخوام که هفته پیش جمعبندی رو قرار ندادم


این هفته جمله منتخب نمیذارم, ولی موضوع تمرین مشخصه:
یاد مرگ

این هفته میخوایم به یاد بیاریم که هرلحظه ممکنه زندگیمون به اتمام برسه. برای کسایی که باور ندارند توصیه میکنم فیلم final destinatio رو ببینن. مطمئن باشیم که به سادگی میتونیم بمیریم و هرچیزی که براش برنامه ریختیم و به هرچیزی که می نازیدیم و بخاطرش فخر میفروختیم و بهش غره بودیم, به سادگی تبدیل به هیچ میشه.


در طی دو هفته گذشته خطبه 83 رو خوندیم, این خطبه بیشتر به توصیف دنیا وآخرت میپردازه, که خلاصه ای از اون رو بر اساس جملاتی که بچه ها گذاشتن در زیر آوردم, برای کسایی هم که وقت ندارند قسمت هایی که بنظرم بهتر بوده رو رنگی کردم:

دنیا فریبنده ای است که زود می گذرد، نوری است که غروب می کند، و تکیه گاهی است که رو به خرابی دارد. روی خوب نشان می دهد تا کسی که از آن گریزان است به آن انس گیرد، و کسی که انکارش کرده به آن مطمئن گردد.


آن هنگام که نفرت دارندگان, به آن دل بستند و بیگانگان به آن اطمینان کردند, چونان اسب چموش پاها را بلند کرده, سوار را بر زمین می کوبد, و با دام های خود آن هارا گرفتار میکند, و تیرهای خود را به سوی آن ها پرتاب مینماید. طناب مرگ را به گردن انسان می افکند, به سوی گور تنگ و جایگاه وحشتناک میکشاند................


و همچنان آیندگان به دنبال رفتگان خود گام می نهند نه مرگ از نابودی انسان دست میکشد و نه مردم از گناه فاصله میگیرند! که تا پایان زندگی و سرمنزل فنا و نیستی آزادانه به پیش می تازند


منادی صدای خود را به همه میشنواند،لباس خضوع و فروتنی و فرمانبرداری و ذلت و خواری بر انها پوشیده شود،در ان روز مکر و حیله به کار نیاید،و ارزو بریده گردد ودلها افسرده و غمگین باشد،و صداها با خشوع و فروتنی مخفی و اهسته گردد


مدت زندگی شما را مقدر فرمود و از آثار گذشتگان عبرت های پند آموز برای شما ذخیره کرد ..خوشی ها و زندگی راحتی که پیش از مرگ داشتند سرانجام دست مرگ گریبان آن ها را گرفت و میان آن ها و آرزو هایشان جدایی افکند.


آنها را آزاد گذاشته اند تا برای مسابقه در نیکوکاری ها, خود را آماده سازند, تا فکر و اندیشه خود را به کار گیرند و در شناخت نور الهی, در زندگانی دنیا تلاش کنند


پیش از آنکه به آرزوهایشان برسند مرگ به سویشان شتافت ریسمان اجل ناگهان گسیخت و آنان را از خواسته هایشان جدا ساخت.


عاقبت بدن:
او (انسان پس از مرگ) را در سرزمین مردگان می گذارند، و در تنگنای قبر تنها خواهد ماند.حشرات درون زمین، پوستش را می شکافند، و خشت و خاک گور بدن او را می پوساند، تند بادهای سخت آثار او را نابود میکنند، و گذشت شب و روز، نشانه های او را از میان بر میدارد. بدن ها پس از آن همه طراوت متلاشی می گردند،و استخوان ها بعد از آن همه سختی و مقاومت، پوسیده می شوند و ارواح در گرو سنگینی بار گناهند...


ما افسوس که دل ها سخت شده، پند نمی پذیرد، و از رشد و کمال باز مانده و راهی که نباید برود می رود..گویا انها هدف پند ها و اندرز ها نیستند و نجات و رستگاری را در به دست آوردن دنیا می دانند...


مگر انسان همان نطفه نیم بندنیست که خدا اورا در تاریکی های رحم و غلاف های تو درتو پدید آورد؟ به صورت جنین در امد و سپس کودکی شیرخوار شد و بزرگ و بزرگتر شد. و حالا که جوان شده روی از خدا برگردانده.


همانا بهره هر کدام شما از زمین به اندازه طول و عرض قامت شماست
! آنگونه که خاک آلود بر آن خفته باشد ..ای بندگان خدا! هم اکنون به اعمال نیکو بپردازید
هنوز مهلت توبه دارید ..


من با خوندن این جمله ها به این فکر کنم که توی دنیایی با این توصیفات دنبال چی میگردم؟ به دنبال چه چیزی باید باشم که مرگ نتونه ازم بگیرتش؟ چه چیزی به ما عزت و شرافت میبخشه؟ در حال حاضر زندگیه هدفمندی داریم؟ هدف درستی رو دنبال میکنیم؟ مرگ میتونه ما رو از رسیدن به این هدف دور کنه؟ به نظر من اگر مرگ مانعی برای رسیدن به هدفمونه, هدف رو اشتباه انتخاب کردیم. خیلی از هدف هایی که به نظر بزرگ و جذاب هست, میتونه همون ظواهر فریبنده دنیا باشه که مارو مشغول میکنه و از هدف اصلی دورمون میکنه


كسى كه كردارش او را بجايى نرساند، افتخارات خاندانش او را به جايى نخواهد رسانيد.

ای فرزند آدم وقتی که خدا را میبینی که انواع نعمت ها را به تو میرساند تو در حالی که معصیت کاری بترس.

هر كس آنچه را در دل
پنهان كند از زبانش فرو ريزد و در سيمايش خوانده شود
.


و یک سوال خوب که از طرف دوستمون خانوم sahara مطرح شد, نمیخوام جوابی به این سوال بدم, فقط اگر کسی فکر میکنه در این مورد شک داره حتما تحقیق کنه:

میخوام بدونم با یک شخصیت حقیقی روبرو هستم، یا یک شخصیت کاملا آرمانی شده توسط انسان هایی که دوستش داشتن و مدام سعی کردن بالا و بالاترش ببرن.
و هرچی صفت خوب هست از ذهن خودشون اما از منظر او بگن.


جملان منتخب برای هرکس رو خصوصی براش میفرستم
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
قبل از آغاز این هفته تشکر میکنم از آقای احسان و یارانراد..خدا اجرتون بده

سخاوتمند باش،ولى اسراف كننده مباش.در زندگى حسابگرباش ولى سختگير مباش.

شنبه:خداشناسی
فرمان خدا قضای حتمی و حکمت، و خشنودی او مایه امنیت و رحمت است، از روی علم، حکم می کند و با حلم و بردباری می بخشاید.
خدایا! حقیقت بزرگی تو را نمی دانیم ، جز آنکه می دانیم تو زنده ای و احتیاج به غیر نداری
دیده ها را تو می نگری و اعمال انسان ها را شماره فرمایی
بدان بزرگی قدرت تو را می ستاییم ، بسی ناچیز تر است در برابر آنچه که از ما پنهان، و چشم های ما از دیدن ان ها ناتوان و عقل های ما از درک آن عاجز است


 

بابك خسروي

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان عزيز
بنده هم به نوبه خودم از زحمات آقا احسان و يارانراد عزيز تشكر ميكنم و از خدا مي خوام كه اجر اين كار زيباشون رو همنشيني با مولا قرار بده
شنبه:
من واقعا متحير شدم وقتي اين بخش از خطبه رو خوندم چون حضرت امير (ع) بسيار زيبا آيات قرآني را براي وصف خدا بكار بردند
پس ما حقيقت عظمت و بزرگي تورا نمي دانيم، مگر آنكه مي دانيم كه تو زنده اي هستي كه همه چيز (از روي امكان و نيازمندي) بتو قائم و باز بسته است، سستي خواب سبك ترا نمي گيرد و نه خواب سنگين
لا تاخذه سنة و لا نوم، له ما في السماوات و ما في العرض (هيچ وقت او را كسالت خواب در نمي گيرد چه برسد كه به خواب برود، اوست مالك آنچه در آسمانها و زمين است«سوره بقره آيه 255»)
انديشه اي به كنه و حقيقت تو نرسيده، و ديده اي ترا نيافته، و ديده ها را تو دريافتي
لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار و هو اللطيف الخبير (او را هيچ چشمي درك ننمايد و او همه ديدگان را مشاهده مي كند و او لطيف و نامرئي و به همه چيز (خلق) آگاه است «سوره انعام آيه 103»)
و امار كردار (بندگان) را بشمار مي آوري
يوم يبعثهم الله جميعا فينبئهم بما عملو احصاه الله و نسوه والله علي كل شيء شهيد (بياد ار روزي كه خدا جميع خلايق را براي حساب بر انگيزد تا آنها را بنتيجه اعمالشان كه او تما را بشماره ضبط فرموده و آنها فراموش كرده اند آگاه سازد و خدا بر همه موجودات عالم گواهست«سوره مجادله آيه 6»)
و گناهكاران را بموهاي جلو سر و قدمهايشان براي كيفر كردار فرا ميگيري
يعرف المجرمون بسيماهم فيوخذ باالنواصي و الاقدام (بدكاران را به سيمايشان شناخته شوند پس به موي پيشاني و پاهايشان بگيرند «سوره الرحمن آيه 41» )
در مورد آيه آخر فقط اينم عرض كنم كه روايت داريم كه در قيامت فرشتگان گناهكاران را بعلامات و نشانه هايشان شناخته اونوقت موي جلوي سرشون رو مي گيرند و بند بر پاشون ميندازن و بدوزخ ميندازن
ببخشيد اگه پرحرفي كردم
ياعلي
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
مطلب امروز خیلی کم بود ولی خودش کلی بود
برای اینکه بتونیم خوب و دقیق به آفرینش فکر کنیم باید : هر که دلش را فارغ سازد و اندیشه اش را به کار اندازد تا بداند تو چگونه عرش خود رابرپا ساخته ای و مخلوقات را آفریده ای و چگونه آسمان هایت را در فضا معلق نموده ای و چشان زمین را بر امواج آب گسترانده ای، نگاهش حسرت زده و وامانده و عقلش سرگردان و شنواییش آشفته و اندیشه اش حیران می گردد.
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکشنبه: راه های خداشناسی
پس آن کس که دل را از همه چی زتهی سازد، و فکرش رات به کار گیرد تا بداند که: چکونه عرش قدرت خود را بر قرار ساخته ای و پدیده را چگونه آفریدی؟
.. نگاتهش حسرت زده، و عقلش مات و سرگردان، و شنواییش آشفته، و اندیشه اش حیران می ماند.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام

یکشنبه

راه هاى خدا شناسى

پس آن كس كه دل را از همه چيز تهى سازد، و فكرش را به كار گيرد تا بداند كه،چگونه عرش قدرت خود را برقرار ساخته‏ اى و پديده را چگونه آفريده ‏اى وچگونه آسمان‏ ها و كرات فضايى را در هوا آويخته‏ اى و زمين را چگونه بر روىامواج آب گسترده ‏اى نگاهش حسرت زده، و عقلش مات و سرگردان، و شنواييش آشفته، و انديشه‏ اش حيران مى‏ ماند


حکمت 35

وقال علیه السلام : اشرف الغنی ترک المنی

و درود خدا بر او فرمود:برترین بی نیازی ترک آرزوهاست

(بالاترین توانگری ترک آرزوهاست)


منی جمع منیه به معنی آرزوداشتن است. از آنجا که این خوی ناپسند همراه با صفات پست دیگری مانند حرص وآز وامثال آنهاست ،وکمترین حد آرزو سرگرمی به کارهای بیفایده است،امام ع در تشویق به ترک آن تعبیر به برترین توانگری وبلکه عین آن فرموده است .بدیهی است که رها کردن آرزو مستلزم پیشه ساختن قناعت ،ولازمه ی قناعت ،توانگری معنوی وبی نیازی روحی است.

شرح نهج البلاغه کمال الدین میثم بن علی میثم بحرانی
 

soniajune

عضو جدید
به نام حق, از او یاری می جویم که غالب و تواناست و به او توکل مینمایم که (مرا) کافی و یاور است

سلام به همه دوستای خوبم
خیلی عذر میخوام که هفته پیش جمعبندی رو قرار ندادم


این هفته جمله منتخب نمیذارم, ولی موضوع تمرین مشخصه:
یاد مرگ

این هفته میخوایم به یاد بیاریم که هرلحظه ممکنه زندگیمون به اتمام برسه. برای کسایی که باور ندارند توصیه میکنم فیلم final destinatio رو ببینن. مطمئن باشیم که به سادگی میتونیم بمیریم و هرچیزی که براش برنامه ریختیم و به هرچیزی که می نازیدیم و بخاطرش فخر میفروختیم و بهش غره بودیم, به سادگی تبدیل به هیچ میشه.


در طی دو هفته گذشته خطبه 83 رو خوندیم, این خطبه بیشتر به توصیف دنیا وآخرت میپردازه, که خلاصه ای از اون رو بر اساس جملاتی که بچه ها گذاشتن در زیر آوردم, برای کسایی هم که وقت ندارند قسمت هایی که بنظرم بهتر بوده رو رنگی کردم:

دنیا فریبنده ای است که زود می گذرد، نوری است که غروب می کند، و تکیه گاهی است که رو به خرابی دارد. روی خوب نشان می دهد تا کسی که از آن گریزان است به آن انس گیرد، و کسی که انکارش کرده به آن مطمئن گردد.


آن هنگام که نفرت دارندگان, به آن دل بستند و بیگانگان به آن اطمینان کردند, چونان اسب چموش پاها را بلند کرده, سوار را بر زمین می کوبد, و با دام های خود آن هارا گرفتار میکند, و تیرهای خود را به سوی آن ها پرتاب مینماید. طناب مرگ را به گردن انسان می افکند, به سوی گور تنگ و جایگاه وحشتناک میکشاند................


و همچنان آیندگان به دنبال رفتگان خود گام می نهند نه مرگ از نابودی انسان دست میکشد و نه مردم از گناه فاصله میگیرند! که تا پایان زندگی و سرمنزل فنا و نیستی آزادانه به پیش می تازند


منادی صدای خود را به همه میشنواند،لباس خضوع و فروتنی و فرمانبرداری و ذلت و خواری بر انها پوشیده شود،در ان روز مکر و حیله به کار نیاید،و ارزو بریده گردد ودلها افسرده و غمگین باشد،و صداها با خشوع و فروتنی مخفی و اهسته گردد


مدت زندگی شما را مقدر فرمود و از آثار گذشتگان عبرت های پند آموز برای شما ذخیره کرد ..خوشی ها و زندگی راحتی که پیش از مرگ داشتند سرانجام دست مرگ گریبان آن ها را گرفت و میان آن ها و آرزو هایشان جدایی افکند.


آنها را آزاد گذاشته اند تا برای مسابقه در نیکوکاری ها, خود را آماده سازند, تا فکر و اندیشه خود را به کار گیرند و در شناخت نور الهی, در زندگانی دنیا تلاش کنند


پیش از آنکه به آرزوهایشان برسند مرگ به سویشان شتافت ریسمان اجل ناگهان گسیخت و آنان را از خواسته هایشان جدا ساخت.


عاقبت بدن:
او (انسان پس از مرگ) را در سرزمین مردگان می گذارند، و در تنگنای قبر تنها خواهد ماند.حشرات درون زمین، پوستش را می شکافند، و خشت و خاک گور بدن او را می پوساند، تند بادهای سخت آثار او را نابود میکنند، و گذشت شب و روز، نشانه های او را از میان بر میدارد. بدن ها پس از آن همه طراوت متلاشی می گردند،و استخوان ها بعد از آن همه سختی و مقاومت، پوسیده می شوند و ارواح در گرو سنگینی بار گناهند...


ما افسوس که دل ها سخت شده، پند نمی پذیرد، و از رشد و کمال باز مانده و راهی که نباید برود می رود..گویا انها هدف پند ها و اندرز ها نیستند و نجات و رستگاری را در به دست آوردن دنیا می دانند...


مگر انسان همان نطفه نیم بندنیست که خدا اورا در تاریکی های رحم و غلاف های تو درتو پدید آورد؟ به صورت جنین در امد و سپس کودکی شیرخوار شد و بزرگ و بزرگتر شد. و حالا که جوان شده روی از خدا برگردانده.


همانا بهره هر کدام شما از زمین به اندازه طول و عرض قامت شماست
! آنگونه که خاک آلود بر آن خفته باشد ..ای بندگان خدا! هم اکنون به اعمال نیکو بپردازید
هنوز مهلت توبه دارید ..


من با خوندن این جمله ها به این فکر کنم که توی دنیایی با این توصیفات دنبال چی میگردم؟ به دنبال چه چیزی باید باشم که مرگ نتونه ازم بگیرتش؟ چه چیزی به ما عزت و شرافت میبخشه؟ در حال حاضر زندگیه هدفمندی داریم؟ هدف درستی رو دنبال میکنیم؟ مرگ میتونه ما رو از رسیدن به این هدف دور کنه؟ به نظر من اگر مرگ مانعی برای رسیدن به هدفمونه, هدف رو اشتباه انتخاب کردیم. خیلی از هدف هایی که به نظر بزرگ و جذاب هست, میتونه همون ظواهر فریبنده دنیا باشه که مارو مشغول میکنه و از هدف اصلی دورمون میکنه


كسى كه كردارش او را بجايى نرساند، افتخارات خاندانش او را به جايى نخواهد رسانيد.

ای فرزند آدم وقتی که خدا را میبینی که انواع نعمت ها را به تو میرساند تو در حالی که معصیت کاری بترس.

هر كس آنچه را در دل
پنهان كند از زبانش فرو ريزد و در سيمايش خوانده شود
.


و یک سوال خوب که از طرف دوستمون خانوم sahara مطرح شد, نمیخوام جوابی به این سوال بدم, فقط اگر کسی فکر میکنه در این مورد شک داره حتما تحقیق کنه:

میخوام بدونم با یک شخصیت حقیقی روبرو هستم، یا یک شخصیت کاملا آرمانی شده توسط انسان هایی که دوستش داشتن و مدام سعی کردن بالا و بالاترش ببرن.
و هرچی صفت خوب هست از ذهن خودشون اما از منظر او بگن.


جملان منتخب برای هرکس رو خصوصی براش میفرستم
:gol::gol::gol::w27::gol::gol::gol:
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
ما انسانها كه در معرفتهايى كه به دست مى‏آوريم از جوانب گوناگون مانند حواس طبيعى[چشم و گوش و غير ذلك]و قواى دراكه درونى و هدف گيريها و اصول پيش ساخته ذهنى و تاثرات ثابت و گذران در درون خود و غير ذلك،اسير محدوديتها هستيم.
ما انسانها كه اغلب روزگار،با بيمارى خوشايند خود پسندى!سپرى مى‏گردد،[وبديهى است كه خود پسندى ضخيم‏ترين پرده ميان انسان و واضحترين صفات وفعاليتهاى خداوندى است] چگونه مى‏توانيم به معرفت كنه عظمت‏خداوندى راهيابى‏كنيم!!


برگرفته از تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری
 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
دوشنبه

يد عي بزعمه انه يرجو الله ، کذب و العظيم ما باله لا يتبين رجاؤه في عمله فکل من رجا عرف رجاؤه في عمله و کل رجاء الا رجاءالله تعالي فانه مدخول و کل خوف محقق ، الا خوف الله فانه معلول يرجوالله في الکبير ، و يرجو العباد في الصغير ، فيعطي العبد ما لا يعطي الرب فما بال الله جل ثناؤه يقصر به عما يصنع به لعباده اتخاف ان تکون في رجائک له کاذبا او تکون لا تراه للرجاء موضعاو کذلک ان هوخاف عبدا من عبيده ، اعطاه من خوفه ما لا يعطي ربه ، فجعل خوفه منالعباد نقدا ، و خوفه من خالقه ضمارا و وعدا و کذلک من عظمت الدنيا فيعينه ، و کبر موقعها من قلبه ، آثرها علي الله تعالي ، فانقطع اليها ، و صار عبدا له



3- وصف اميدوارى به خدا
به گمان خود ادّعا دارد كه به خدا اميدوار است به خداى بزرگ سوگند كه دروغ می‏گويد، چه مى‏ شود او را كه اميدوارى در كردارش پيدا نيست پس هر كس به خدااميدوار باشد بايد، اميد او در كردارش آشكار شود، هر اميدوارى جز اميد به خداى تعالى ناخالص است، و هر ترسى جز ترس از خدا نادرست است. گروهى دركارهاى بزرگ به خدا اميد بسته و در كارهاى كوچك به بندگان خدا روى می ‏آورند، پس حق بنده را ادا مى ‏كنند و حق خدا را بر زمين مى ‏گذارند، چرا درحق خداى متعال كوتاهى مى‏ شود و كمتر از حق بندگان رعايت مى‏ گردد آيا مىی ترسى در اميدى كه به خدا دارى دروغگو باشى يا او را در خور اميد بستن نمی ‏پندارى؛ اميدوار دروغين اگر از بنده خدا ترسناك باشد، حق او را چنان رعايت كند كه حق پروردگار خود را آنگونه رعايت نمى ‏كند، پس ترس خود را از بندگان آماده، و ترس از خداوند را وعده‏ اى انجام نشدنى مى‏ شمارد، و اينگونه است كسى كه دنيا در ديده‏ اش بزرگ جلوه كند، و ارزش و اعتبار دنيا در دلش فراوان گردد، كه دنيا را بر خدا مقدّم شمارد، و جز دنيا به چيز ديگرىنپردازد و بنده دنيا گردد



چقدر زیبا :

پس حق بنده را ادا مى ‏كنند و حق خدا را بر زمين مى ‏گذارند، چرا درحق خداى متعال كوتاهى مى‏ شود و كمتر از حق بندگان رعايت مى‏ گردد

آيا می ترسى در اميدى كه به خدا دارى دروغگو باشى يا او را در خور اميد بستن نمی پندارى

 

بابك خسروي

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر كه بشتابد بچيزيكه مردم (از آن)‌ ميرنجند (بي انديشه سخني گويد يا كاري كند كه بر خلاف ميل و خواسته آنها باشد) درباره او ميگويند چيزي را كه نمي دانند (زيرا انسان از كسي كه رنجيد طبعا باك ندارد كه درباره اون آنچه شنيده راست است يا دروغ و آن را بيان مي نمايد)
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سه شنبه

و لقد کان في رسول الله صلي الله عليه و آله کاف لک في الاسوه و دليل لک علي ذم الدنيا و عيبها ، وکثره مخازيها و مساويها ، اذ قبضت عنه اطرافها ، و وطئت لغيره اکنافها ، و فطم عن رضاعها ، و زوي عن زخارفها موسي و ان شئت ثنيت بموسي کليم الله صلي الله عليه و سلم حيث يقول (رب اني لماانزلت الي من خير فقير ) و الله ، ما ساله الا خبزا ياکله ، لانه کان ياکل بقله الارض ، و لقد کانت خضره البقل تري من شفيف صفاق بطنه ،لهزاله و تشذب لحمه داوود و ان شئت ثلثت بداوود صلي الله عليه و سلم صاحب المزامير ، و قاري ء اهل الجنه ، فلقد کان يعمل سفائف الخوص بيده ،و يقول لجلسائه : ايکم يکفيني بيعها و ياکل قرص الشعير من ثمنها عيسي و ان شئت قلت في عيسي بن مريم عليه السلام ، فلقد کان يتوسد الحجر ،و يلبس الخشن ، و ياکل الجشب ، و کان ادامه الجوع ، و سراجه بالليل القمر ، و ظلاله في الشتاء مشارق الارض و مغاربها ، و فاکهته و ريحانه ماتنبت الارض للبهائم ، و لم تکن له زوجه تفتنه ، و لا ولد يحزنه ، ولا مال يلفته ، و لا طمع يذله ، دابته رجلاه ، و خادمه يداه


4-سيرى در زندگانى پيامبران عليه السّلام (براى انتخاب الگوهاى ساده زيستى)
براى تو كافى است كه راه و رسم زندگى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله وسلّم را اطاعت نمايى، تا راهنمايى خوبى براى تو در شناخت بدى ‏ها و عيب‏هاى دنيا و رسوايى ‏ها و زشتى‏ هاى آن باشد، چه اينكه دنيا از هر سو برپيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باز داشته و براى غير او گسترانده شد،از پستان دنيا شير نخورد، و از زيوره اى آن فاصله گرفت. اگر مى ‏خواهىدومى را، موسى عليه السّلام و زندگى او را تعريف كنم، آنجا كه مى‏ گويد:(پروردگارا هر چه به من از نيكى عطا كنى نيازمندم(به خدا سوگند، موسى عليهالسّلام جز قرص نانى كه گرسنگى را بر طرف سازد چيز ديگرى نخواست، زيراموسى عليه السّلام از سبزيجات زمين مى‏ خورد، تا آنجا كه بر اثر لاغرى و آبشدن گوشت بدن، سبزى گياه از پشت پرده‏ى شكم او آشكار بود. و اگر مى‏خواهى: سومى را، حضرت داوود عليه السّلام‏صاحب نى‏ هاى نوازنده، وخواننده بهشتيان را الگوى خويش سازى، كه با هنر دستان خود از ليف خرمازنبيل مى‏ بافت، و از همنشينان خود مى‏ پرسيد چه كسى از شما اين زنبيل رامى‏ فروشد و با بهاى آن به خوردن نان جوى قناعت مى‏ كرد. و اگر خواهى ازعيسى بن مريم عليه السّلام بگويم، كه سنگ را بالش خود قرار مى‏ داد، لباسپشمى خشن به تن مى ‏كرد، و نان خشك مى ‏خورد، نان خورش او گرسنگى، و چراغشدر شب ماه، و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمين بود، ميوه و گل او سبزيجاتىبود كه زمين براى چهارپايان مى ‏روياند، زنى نداشت كه او را فريفته خودسازد، فرزندى نداشت تا او را غمگين سازد، مالى نداشت تا او را سرگرم كند، وآز و طمعى نداشت تا او را خوار و ذليل نمايد، مركب سوارى او دو پايش، وخدمتگزار وى، دستهايش بود




موسى عليه السّلام و زندگى او را تعريف كنم، آنجا كه مى‏ گويد(پروردگارا هر چه به من از نيكى عطا كنى نيازمندم)به خدا سوگند، موسى عليه السّلام جز قرص نانى كه گرسنگى را بر طرف سازد چيز ديگرى نخواست


اگر خواهى از عيسى بن مريم عليه السّلام بگويم......، زنى نداشت كه او را فريفته خود سازد، فرزندى نداشت تا او را غمگين سازد، مالى نداشت تا او را سرگرم كند، و آز و طمعى نداشت تا او را خوار و ذليل نمايد، مركب سوارى او دو پايش، و خدمتگزار وى، دستهايش بود.


 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
كسيكه در انجام كارهائى كه مردم ناخوش دارند،سرعت داشته باشدمردم درباره او آنچه كه نمى‏دانند ميگويند.(و نسبتهاى ناروا به او مى‏دهند)
اون مثه همون شعر معروفه مهربانی که از حد بگذرد نادان خیال بد کنده دیگه..آره؟
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوشنبه :وصف امیدواری به خدا
هر کس به خدا امیدوار باشد باید امید او در کردارش آشکار شود، هر امیدواری جز به خدای تعالی ناخالص است و ترسی جز ترس از خدا نادرست است.
امیدوار دروغین اگر از بنده خدا ترسناک باشد حق او را چنان رعایت کند که حق پرودرگار را آنگونه رعایت نمیکند.


دقت کردم دیدم خیلی جالبه..اینا نکاتین که شاید هیچ وقت ادم متوجهش نباهش..یعنی حتی بدون اینکه قصد و غرضی داشته باشی..گاه تو مراسمات میشینی پای صحبت بزرگان یه چچیزایی میگن که تو هی پیش خدا میگی وای راس میگه ها..من اصن تا حالا بهش دقت نکرده بودم..چقد ما به خودمون ظلم و به خدا بیلطفی میکردیم تا حالاها...اینجاست که تازه به خودمون میاییم..واسه همینه که باید در هر چیزی بالخص دین مطالعه کرد تا نخواسته و بدون غرض حقی ناحق نشه...
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه شنبه:سیری در زندگی پیامبران برای انتخاب الگو های ساده زیستی
برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پیابر اسلام را اطاعت نمایی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عیب های دنیا و رسوایی ها و زشتی های آن باشد
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
محبوب ترین بندگان در پیشگاه خداوند کسی است که از پیامبرش پیروی کند و گام بر جای پای او نهد.
اگر هیچ عیبی در ما نباشد جز اینکه دوست بداریم انچه را خدا و رسولش دشمن داشته اند و بزرگ بدانیم آنچه را خدا و رسولش کوچک شمرده اند برای نشان دادن مخالفت ما با خدا و سرپیچی ما از فرمانش کافی است.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
راه و رسم زندگى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

پس به پيامبر پاكيزه و پاكت اقتدا كن، كه راه و رسم او الگويى است براى الگو
طلبان، و مايه فخر و بزرگى است براى كسى كه خواهان بزرگوارى باشد، ومحبوب‏ترين بنده نزد خدا كسى است كه از پيامبرش پيروى كند، و گام بر جايگاه قدم او نهد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از دنيا چندان نخورد كه دهان را پر كند، و به دنيا با گوشه چشم نگريست، دو پهلويش از تمام مردم فرورفته‏ تر، و شكمش از همه خالى ‏تر بود، دنيا را به او نشان دادند اما نپذيرفت، و چون دانست خدا چيزى را دشمن مى‏ دارد آن را دشمن داشت، و چيزىرا كه خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت، و چيزى را كه خدا كوچك شمرده كوچك و ناچيز مى ‏دانست.
اگر در ما نباشد جز آن كه آنچه را خدا و پيامبرش دشمن مى ‏دارند، دوست بداريم، يا آنچه را خدا و پيامبرش كوچك شمارند، بزرگ بداريم، براى نشان دادن دشمنى ما با خدا، و سر پيچى از فرمان‏هاى او كافىبود. و همانا پيامبر «كه درود خدا بر او باد» بر روى زمين مى‏نشست و غذامى‏خورد، و چون برده، ساده مى‏نشست، و با دست خود كفش خود را وصله مى‏زد، وجامه خود را با دست خود مى‏ دوخت، و بر الاغ برهنه مى ‏نشست، و ديگرى راپشت سر خويش سوار مى‏ كرد. پرده‏ اى بر در خانه او آويخته بود كه نقش وتصويرها در آن بود، به يكى از همسرانش فرمود، اين پرده را از برابر چشمانمن دور كن كه هر گاه نگاهم به آن مى‏افتد به ياد دنيا و زينت‏هاى آن مى‏افتم. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با دل از دنيا روى گرداند، ويادش را از جان خود ريشه كن كرد، و همواره دوست داشت تا جاذبه‏ هاى دنيا ازديدگانش پنهان ماند، و از آن لباس زيبايى تهيّه نكند و آن را قرارگاه دائمىخود نداند، و اميد ماندن در دنيا نداشته باشد، پس ياد دنيا را از جان خويش بيرون كرد، و دل از دنيا بر كند، و چشم از دنيا پوشاند، و چنين است كسى كه چيزى را دشمن دارد، خوش ندارد به آن بنگرد، يا نام آن نزد او بر زبان آورده شود. در زندگانى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى تونشانه‏ هايى است كه تو را به زشتى‏ ها و عيب‏ هاى دنيا راهنمايى كند، زيراپيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با نزديكان خود گرسنه به سر مى‏ برد،وبا آن كه مقام و منزلت بزرگى داشت، زينت هاى دنيا از ديده او دور ماند. پس تفكّر كننده ‏اى بايد با عقل خويش به درستى انديشه كند كه: آيا خدا محمدصلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به داشتن اين صفتها اكرام فرمود يا او راخوار كرد اگر بگويد: خوار كرد، دروغ گفته و بهتانى بزرگ زده است، و اگربگويد: او را اكرام كرد، پس بداند، خدا كسى را خوار شمرد كه دنيا را براىاو گستراند و از نزديك‏ترين مردم به خودش دور نگهداشت. پس پيروى كننده بايداز پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيروى كند، و به دنبال او راهرود، و قدم بر جاى قدم او بگذارد، و گر نه از هلاكت ايمن نمى‏ باشد، كه همانا خداوند، محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را نشانه قيامت، و مژده دهنده بهشت، و ترساننده از كيفر جهنم قرار داد، او با شكمى گرسنه از دنيارفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد، و كاخ‏هاى مجلّل نساخت (سنگى برسنگى نگذاشت) تا جهان را ترك گفت، و دعوت پروردگارش را پذيرفت. وه چه بزرگاست منّتى كه خدا با بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر مانهاده، و چنين نعمت بزرگى به ما عطا فرموده، رهبر پيشتازى كه بايد او راپيروى كنيم و پيشوايى كه بايد راه او را تداوم بخشيم. به خدا سوگند آنقدراين پيراهن پشمين را وصله زدم كه از پينه كننده آن شرمسارم. يكى به منگ فت: «آيا آن را دور نمى‏افكنى» گفتم: از من دور شو، صبحگاهان رهروان شب ستايش مى‏شوند.


درود خدا بر رسول مکرم اسلام صلی الله وعلیه واله وسلم و
امیر مو
منان علی علیه السلام
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
اين برگزيده خداوندى (محمد مصطفى (ص) ) خاتم پيامبران الهى است و پس از او تاقيامت پيامبرى نخواهد آمد،زيرا خداوند سبحان بوسيله آن بزرگوار همه مصالح ومفاسد مادى و معنوى بشرى را براى ابد در صورت احكام و تكاليف فقهى و عقلى كه‏طرق فعاليت صحيح آن (عقل) را براى انسانها تعليم فرمود،ابلاغ نموده است.

خداوند منان و لطيف با ارسال اين برگزيده برگزيدگان بر ما منت گذاشت و ما را ازوسوسه‏هاى بى‏سر و ته و تخيلات بى‏اساس و مكتب سازى‏هاى بى‏پايه و بى‏اصل براى‏تشخيص سعادت مادى و معنوى و طرق آن بى‏نياز فرمود.

برگرفته از تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری
 

sara.hoseini90

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان خوبم.
ولادت با سعادت امام هشتم ؛امام رضا(ع) رو به همتون تبریک میگم.


ببخشید زیاد نمیتونم بیام و همراهتون باشم.

هر امیدی جز امید به خدای متعال معیوب است و هر ترسی جز ترس از خدا بی پایه است.
التماس دعا:gol:
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
جملات منتخب این هفته:
هر امیدواری جز امید به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است!
پس به پیامبر پاکیزه و پاکت اقتدا کن که راه و رسم او الگویی است برای الگوطلبان و مایه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری باشد و محبوب ترین بنده نزد خدا کسی است که از پیامبرش پیروی کند و گام بر جایگاه قدم او نهد.
 

bahar01

عضو جدید
با تشکر فرااوان از آقا احسان و آقا یارانراد و بقیه دوستانی که همراهی میکنن....
و معذرت خواهی به خاطر غیبت تقریبا دو هفته ای خودم:(
..............
و درود خدا بر او به فرزندش امام حسن (ع) فرمود: پسرم! چهار چيز از من يادگير (در خوبيها)، و چهار چيز به خاطر بسپار (هشدارها)، كه تا به آنها عمل كنى زيان نبينى. الف: خوبيها 1- همانا ارزشمندترين بى نيازى عقل است، 2- و بزرگ ترين ترس بى خردى است، 3- ترسناك ترين تنهايى خودپسندى است 4- و گرامى ترين ارزش خانوادگى، اخلاق نيكوست. ب: هشدارها 1- پسرم! از دوستى با احمق بپرهيز، همانا مى خواهد به تو نفعى رساند اما دچار زيان مى كند. 2- از دوستى با بخيل بپرهيز، زيرا از آنچه كه سخت به آن نيازى دارى از تو دريغ مى دارد. و از دوستى با بدكار بپرهيز، كه با اندك بهايى تو را مى فروشد. 4- و از دوستى با دروغگو بپرهيز، كه او به سراب ماند، دور را به تو نزديك، و نزديك را دور مى نماياند.
 

kamyab-90

عضو جدید
هر امیدواری جز امید به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است!
جمله عمیقیه و شاید مشکل ما همینه که به امید دیگری میشینیم. در صورتیکه اگه فقط امیدمون به خدای مهربون باشه و تو کارامون خدا رو توی قلبمون احساس کنیم ،می تونیم به عالیترین اهدافمون برسیم.
 
بالا