دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیشب خواستم واسه دل خودم فال بگیرم ،

وقتی فالنامرو باز کردم

چشمم به شعری افتاد که معنیش هیچ ربطی به دل من نداشت ،

تازه فهمیدم که دلم مال خودم نیست!!!
!!!
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
تـــو

دستـــ در دستـــ ِ دیگـــــــــــری …
من
در حال ِ نوازش ِ دلــــی که
سختــــ گرفته از تـــ ـو …
مـــــــدام تکرار می کنم ؛
که نتــــرس ای دل !!
آن دستــ ها به هیچکس وفــ ـــــا ندارند
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز

[FONT=&quot]آدمی که بی صدا قهر میکند ؛[/FONT]
[FONT=&quot]می خواهد که بماند ، [/FONT]
[FONT=&quot]که دوباره بخواهد[/FONT]....
[FONT=&quot]که دوباره خواسته شود[/FONT]!

[FONT=&quot]و گرنه رفتن را که بلد است[/FONT] ... !!!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دلم گرفته از کسی که فکر کرد من عاشقش هستم در حالی که هرگز نمیتوانم عاشق کسی دیگر بشوم تا زمانی که بتوانم عشق قدیمم را از دل بیرون کنم نمیتوانم دوباره عاشق شوم پس بگذار بگویم سلام مخاطب خاص تو تنها برای من کسی بود که میتوانستم در نبود عشقم گاهی حرف بزنم از احساسم ولی نفهمیدی من نمیتوانم دیگر عاشق شوم نمیتوانم دل بدهم تو هرگز نمیتوانی جای عشقم را پر کنی اخر خودم نمیخواهم و نمیگذارم کاش میفهمیدی حرف یک عاشق را تا اینکه بگویی میفهمم ولی هرگز نفهمیدی
 

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز
شــَب خــوابیـــدمـــــــــــــــ رو تــَخــتــمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ...

هـــی قـــل میــخــورمــ ـــ ....

بــَعــد گــوشیــمـــــ ُ بــَر میـــدارمـــ میــنویـــْســــمــــ :

" خـــوابــَمــ نمیــبــَرهـ "

ســـَرد میـــشـــمـــ...
بــُغـــض مــیـشـمـــ ...
خـــُـــرد میــــشـمـــ ...
دَرد میــشـــمــــ ...

وَقـــتــــے کـــــه میـــبـــنـــمــــ

هــیــچــکــَس ُ نــَدارمــــ ایـــن ُ بــَراش بــفــرســتمـــــ..................!



 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
دوستم کجایی؟؟

خدا رادلم لک زده است​
برای یک دوستی صادقانه​
به هر کس روی می کنی
خود درمانده است
هزار درد دارد
هزار درد بی درمان
در این شهر همه گرفتارند
گرفتار کارهای خود کرده و نکرده
دور خود حصاری کشیده اند
به بلندی دیوار چین
تا دشمنان در ان راهی نیابند

و چون راهی نیست
دوستان هم راهی ندارند
می مانی چه کنی
در را بسته اند
دیوار را کشیده اند
حق دارند
نامردی دیده اند
رندی دیده اند
این است که راهی نیست
و فریاد که دوستی نیست

هم دمی نیست
غم خواری نیست
تو راه را بسته ایی
تو دیوار کشیده ایی
راستی چه باید کرد
دلم لک زده است
برای یک دوستی صادقانه
اما چه کسی ان را باور دارد
گل را شادی را مهربانی را عشق را
همه را در بند کرده ایی
از ترس دشمن بد سگال
و خود مانده ایی
که دوستی نیست
من هستم و او هست​
همه که نامرد نیستند
اما کیست که باور کند
اخر همه این حرفها را می زنند
همه یار وفا دارند
اما کو وفا
کافی است تا گلی چیده شود
گل را می برند
و گل را غارت می کنند
و تو می مانی
با حسرتی بی انتها
این است که تو تنهایی
و من تنهایم
و دوستی
واژه ایی غریب و گمنام و کمیاب
خدا را دلم لک زده است
برای یک دوستی صادقانه و صمیمی
دوستم کجایی ؟
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دوستم کجایی؟؟


خدا رادلم لک زده است
برای یک دوستی صادقانه​
به هر کس روی می کنی
خود درمانده است
هزار درد دارد
هزار درد بی درمان
در این شهر همه گرفتارند
گرفتار کارهای خود کرده و نکرده
دور خود حصاری کشیده اند
به بلندی دیوار چین
تا دشمنان در ان راهی نیابند

و چون راهی نیست
دوستان هم راهی ندارند
می مانی چه کنی
در را بسته اند
دیوار را کشیده اند
حق دارند
نامردی دیده اند
رندی دیده اند
این است که راهی نیست
و فریاد که دوستی نیست

هم دمی نیست
غم خواری نیست
تو راه را بسته ایی
تو دیوار کشیده ایی
راستی چه باید کرد
دلم لک زده است
برای یک دوستی صادقانه
اما چه کسی ان را باور دارد
گل را شادی را مهربانی را عشق را
همه را در بند کرده ایی
از ترس دشمن بد سگال
و خود مانده ایی
که دوستی نیست
من هستم و او هست
همه که نامرد نیستند
اما کیست که باور کند
اخر همه این حرفها را می زنند
همه یار وفا دارند
اما کو وفا
کافی است تا گلی چیده شود
گل را می برند
و گل را غارت می کنند
و تو می مانی
با حسرتی بی انتها
این است که تو تنهایی
و من تنهایم
و دوستی
واژه ایی غریب و گمنام و کمیاب
خدا را دلم لک زده است
برای یک دوستی صادقانه و صمیمی
دوستم کجایی ؟


دوستی صادقانه رفته از یاد اه که چقدر بچگی میخواهم تا دوباره کنار همان بچگیهایم تا اشک میریختم دوستانم کنارم میامدند و ارامم میکردند نه اینکه بشوند زخمی بر دل
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
دوستی صادقانه رفته از یاد اه که چقدر بچگی میخواهم تا دوباره کنار همان بچگیهایم تا اشک میریختم دوستانم کنارم میامدند و ارامم میکردند نه اینکه بشوند زخمی بر دل
:(....................................................................................................
یاد یاران قدیم بخیر.........
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
باید بدجنس باشی..!! تا عاشقتـــ باشن......!! باید خیانتـــ كنی.........!! .......... تا دیوونه اتـــ باشن...!! باید دروغ بگی...............!!........تا همیشه تو فكرتـــ باشن...!! باید هی رنگــ عوض كنی......!!..............تا دوسِتـــ داشته باشن...!! اگه ساده ای ...!!...اگه باوفایی...!!....اگه یك رنگی...!!.........همیشه تنهایی
 

chinir

عضو جدید
دلم گرفته از کسی که فکر کرد من عاشقش هستم در حالی که هرگز نمیتوانم عاشق کسی دیگر بشوم تا زمانی که بتوانم عشق قدیمم را از دل بیرون کنم نمیتوانم دوباره عاشق شوم پس بگذار بگویم سلام مخاطب خاص تو تنها برای من کسی بود که میتوانستم در نبود عشقم گاهی حرف بزنم از احساسم ولی نفهمیدی من نمیتوانم دیگر عاشق شوم نمیتوانم دل بدهم تو هرگز نمیتوانی جای عشقم را پر کنی اخر خودم نمیخواهم و نمیگذارم کاش میفهمیدی حرف یک عاشق را تا اینکه بگویی میفهمم ولی هرگز نفهمیدی
لطفا انقدر به خودت سخت نگیر.منم یه زمان اینطوری فکر می کردم.اما حالا فهمیدم که فقط فرصتها رو از دست دادم.تو می تونی عاشق یکی دیگه بشی.احساستو واسه یکی دیگه بگی.................
کافیه بخوای.افسوس گذشته رو نخور. اون آدم لیاقت تو رو نداشته
 

chinir

عضو جدید
باید بدجنس باشی..!! تا عاشقتـــ باشن......!! باید خیانتـــ كنی.........!! .......... تا دیوونه اتـــ باشن...!! باید دروغ بگی...............!!........تا همیشه تو فكرتـــ باشن...!! باید هی رنگــ عوض كنی......!!..............تا دوسِتـــ داشته باشن...!! اگه ساده ای ...!!...اگه باوفایی...!!....اگه یك رنگی...!!.........همیشه تنهایی
شاید این طوری بهتره.................

 

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاه دلتنگ می شوم....

دلتنگ تر از همه دلتنگی ها...

گوشه ای می نشینم و حسرت ها را می شمارم....

و باختن ها و صدای شکستن را


نمی دانم من کدامین امید را نا امید کردم ....

و کدام خواهش را نشنیدم

و به کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگم....
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مجنون نازنین

همین که تو بگویی

روزی

عطر حضور

آغوش امن

دستهای مهربان

نگاه عاشقانه ام

همدم لحظه هایت میشود

کافی است تا من خودرا همراه تو بدانم

وتا اخرین نفس منتظرت بمانم!
:gol:


 
آخرین ویرایش:

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مجنون نازنین

دلم برای

هرم نفسهایت

نت دلنشین صدایت

نجواهای صادقانه ات

حسادت های عاشقانه ات

محبت های خالصانه ات

تنگ شده

نمیخواهی برگردی به خونه

تا که چشمانت ترانه وصال را بخونه


 
آخرین ویرایش:

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
درگیر رویای توام، منو دوباره خواب کن

دنیا اگه تنهام گذاشت، تو منو انتخاب کن

دلت از آرزوی من، انگار که بی خبر نبود

حتی تو تصمیمای من،چشمات بی اثر نبود

خواستم بهت چیزی نگم، تا با چشام خواهش کنم

درارو بستم روت، تا احساس آرامش کنم

باور نمی کنم ولی، انگار غرور من شکست

اگه دلت میخواد بری، اصرار من بی فایدست

هر کاری می کنه دلم، تا بغضمو پنهون کنه

کی میتونه فکر تو رو، از سر من بیرون کنه

یا داغ رو دلم بزار، یا که از عشقت کم نکن

تمام تو سهم منه، به کم قانعم نکن
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی حوصلگی هایم ببخش…
بد اخلاقی هایم را فراموش کن…
بی اعتنایی هایم را جدی نگیر…
در عوض…من هم… تو را می بخشم…
که مسبب این هایی…!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

mohandes soror

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یه روزی بلد بودم از این نامه ها بنویسم ودلم کلی کیف میکرد
چند وقتیه که هر چی میگم دلم محلم نمیده تا آخرش گفت
تو دیگه کی هستی:razz:
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میخواهم بدانم مهربانی چیست
نامهربانی چیست
اخر کلافه ام
همه میگویند ان مهربان هست
او نامهربان
اما کسی نمیبیند
که همان او روزی بسیار مهربانتر از ان بوده اما شما ها او را اینگونه کرده اید
چقدر سخت هست
میبینین ولی ارام دیگران را زجر میدهید
کاش کمی
فقط کمی خود میپرسید
ایا من مهربانم با او
ایا من مهربانتر برخورد نمیکنم با ان
انوقت میفهمیدی مهربانی ان و او
برمیگردد به خودت نه دیگران
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
لطفا انقدر به خودت سخت نگیر.منم یه زمان اینطوری فکر می کردم.اما حالا فهمیدم که فقط فرصتها رو از دست دادم.تو می تونی عاشق یکی دیگه بشی.احساستو واسه یکی دیگه بگی.................
کافیه بخوای.افسوس گذشته رو نخور. اون آدم لیاقت تو رو نداشته

عزیزم
ممنون که به نوشته ام اهمیت دادی
دارم سعی خودم میکنم ولی خیلی سخته
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
چیزی نمی تونم بگم ، قراره از من بگذری
چیزی نگو می فهممت ، باید از این خونه بری

چند سال از امشب بگذره؟ ، تا من فراموشت کنم
تا با یه دریا تو خودم ، خاموش خاموشت کنم

تنهاییامو بعد از این ، با قلب کی قسمت کنم؟
واسه فراموش کردنت ، باید به چی عادت کنم؟

تو باید از من رد بشی ، من باید از تو بگذرم
کاری نمی تونم کنم ، باید بیفتی از سرم

بعد از تو باید با خودم ، تنهای تنها سر کنم
یک عمر باید بگذره ، تا امشبو باور کنم

چند سال از امشب بگذره؟ ، تا من فراموشت کنم
تا با یه دریا تو خودم ، خاموش خاموشت کنم

چند سال از امشب بگذره؟ ، با من یکی هم خونه شه
احساس امروزم به تو ، تنها یه شب وارونه شه

 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باز هم شانه ات را

را می بویم و می بوسم

تا که بدانی با تکیه بر شانه تو احساس امنیت می کنم و از عطر تن تو مست می شوم

همین که شانه های تنومند تورا در کنار شانه های ظریف خود ببینم

همین که سرم را به سینه ستبر تو بچسبانم

همین که در آغوش دریایی تو غرق شوم و در پی راه نجاتی نباشم

یعنی من در امن ترین جای زندگی ام قرار دارم و نباید نگران دسیسه های این روزگار بی معرفت و

حسود باشم:gol:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا