آره بابا. ما الان فسیل شدگانیم وقت دوستیمون گذشته. جا واسه جوونا باز میکنیم.من فک کنم بچه های تالارمیم شیمی ازتنهاییه که میان اینجا
وگرنه اگه کسی رو داشتن صبح تاشب اینجا نبودن
البته به جزوقتایی که درس وامتحان دارن
آره بابا. ما الان فسیل شدگانیم وقت دوستیمون گذشته. جا واسه جوونا باز میکنیم.من فک کنم بچه های تالارمیم شیمی ازتنهاییه که میان اینجا
وگرنه اگه کسی رو داشتن صبح تاشب اینجا نبودن
البته به جزوقتایی که درس وامتحان دارن
پسری اذیتم کنه اینجوری لجم میگیره ها....بعد هی ازدرون حرص میخورم بعد تو ذهنم اینجوری لهش میکنمآها حقش بودش. اوایل خیلی بهم گیر میدادن اما الان کمتر شده. بابا آدم سنش زیاد میشه کم کم بالا میره بعد هی به در و دیوار بزنیم یه گرم کم شیم.حیف این سبکی نیست استخونا نفس میکشن. اینجوری بخندم؟
نهایتش 65.6 .ازین بیشتر اضافه وزن میشه و اگر از 78 بیشتر شی چاق محسوب میشی.ماکسیمم باید چقدر باشم؟
بیخود کرده اذیت کنه. واسه چی آخه؟پسری اذیتم کنه اینجوری لجم میگیره ها....بعد هی ازدرون حرص میخورم بعد تو ذهنم اینجوری لهش میکنم
آره بابا. ما الان فسیل شدگانیم وقت دوستیمون گذشته. جا واسه جوونا باز میکنیم.
بیخود کرده اذیت کنه. واسه چی آخه؟
آره بابا الان بری تو دبیرستان اینجوری میشیمنم همینومیگم
من چقدازباشگام خاطره دارم اینو گوش کن
....
روز اول یه دختری اومد با من دوست بشه آخه فک کنم دید من ساکتم دلش سوخت
بعد سنشو گفت 17 بود
بعد حرف ازدوستی دخترو پسر شد
بعد گفت به نظرت من چطوریبه پسرای هم سنم اعتماد کنم آخه؟خداییش تیپش خیلی برای پسرا جذاب بود وازاونایی بود که خیلی ها احتمالا ازتیپ وهیکلش خوششون میومد
بعد من تودلم گفتم ای خدا دخترای نسل جدیدو ببین دغدغشون چیاست....یاد 17 سالگی خودم افتادم که دنبال حسابان ودیفرانسل بودمو بس...بعدمن تودلم گفتم دیگه تااینا هستن کی میاد سراغ ما واسه ازدواج
میگفت نمیدونم پسرا ازکجا شماره ی منو میارن
میگفت باکسی دوست نیستم وازشون بدم میاد
ببخشیدا خیلی دلم میخواد یه چی بگم نمیشه. خوبه همون پسرو 10 سال دیگه دید که داره کف آشپزخونه رو تی میکشه. بعضیا زبونشون تلخه.نباید باهاشون بحث کرد چون میدونن حرص یه عده درمیاد این حرفارو میزنن.اذیت که نه ولی خب بعضی وقتا حرفاشون لج دراره
سرکلاس به ستاد برگشت گفت استاد مایه زنی میخوایم که واسم چایی هم بریزه لباسامونم بشوره و...
استادمون گفت والا ما خسته ازکارمیام واسه خانوممونم چایی میریزیم ..
قطعا زنها هزاران برابر این کارارو واسه مردا میکنن...اما نمیدونم این مردا چشونه چرا به هیچ چیزراضی نمیشن
سودا چه خوشکل میدویدی هاآره بابا الان بری تو دبیرستان اینجوری میشیمیدونی سن همه چیز اومده پایین.نسل به نسل اینجوری میشه.
من تو 17 سالگی مسیر بیرون تا خونه وبالعکس
ببخشیدا خیلی دلم میخواد یه چی بگم نمیشه. خوبه همون پسرو 10 سال دیگه دید که داره کف آشپزخونه رو تی میکشه. بعضیا زبونشون تلخه.نباید باهاشون بحث کرد چون میدونن حرص یه عده درمیاد این حرفارو میزنن.
راستش میخواستم سالاد ماکارونی درس کنم دیگه دیر شد .خدا قسمت کنه فرداشب . امشب صبحونه میخوریمسودا چه خوشکل میدویدی ها
خدایا من عاشق این شکلاتم
......
بگذریم به اون دخترا کاری نداریم....هنوزم دنیای خودمونو عشقه....شام چی دارین؟
...آنا باز غیب شد
چه ضایع .میگم همه بی جنبناااآره من اینو به مادرم تعریف کردم اونم حرف تورو میزنه...
حالا پسربدی هم نیستا...
یه بار تو کلاس... مثلا خیرسرمون ارشدیم...نزدیک بود سه چهارتااز دخترپسرا سر حرفای اینجوری بحثشون بشه....
من خودم همیشه ساکتم و فقط نگاه میکنم سودا....دیدم آخر این دعواهای نمادین تهش همشون باهم دوست میشن پشت پرده البته
راستش میخواستم سالاد ماکارونی درس کنم دیگه دیر شد .خدا قسمت کنه فرداشب . امشب صبحونه میخوریم
آناااااااا کجایی؟
نه غذا خوردن وقتی نمیشه،یکی از سخت ترین کارهای دنیاست .همینجوریشم بهم میادسالاد ماکارونی چیه؟به منم آموزش بده خو
بحث قشنگی بود سودا....توهم غذابخورچاق بشی یکم دختر..مگه نمیخوای عروس بشی...باید لباست به تنت بیاد یانه....(آه آه آه افسوس )دلشونم بخواد این پسرا....والا
من دیگه برم عزیز
پسری اذیتم کنه اینجوری لجم میگیره ها....بعد هی ازدرون حرص میخورم بعد تو ذهنم اینجوری لهش میکنم
آره همینجوری خوبه بخند
آنا کوش؟
دخترا زیاد دروغ میگنا!!!منم همینومیگم
من چقدازباشگام خاطره دارم اینو گوش کن
....
روز اول یه دختری اومد با من دوست بشه آخه فک کنم دید من ساکتم دلش سوخت
بعد سنشو گفت 17 بود
بعد حرف ازدوستی دخترو پسر شد
بعد گفت به نظرت من چطوریبه پسرای هم سنم اعتماد کنم آخه؟خداییش تیپش خیلی برای پسرا جذاب بود وازاونایی بود که خیلی ها احتمالا ازتیپ وهیکلش خوششون میومد
بعد من تودلم گفتم ای خدا دخترای نسل جدیدو ببین دغدغشون چیاست....یاد 17 سالگی خودم افتادم که دنبال حسابان ودیفرانسل بودمو بس...بعدمن تودلم گفتم دیگه تااینا هستن کی میاد سراغ ما واسه ازدواج
میگفت نمیدونم پسرا ازکجا شماره ی منو میارن
میگفت باکسی دوست نیستم وازشون بدم میاد
راستش میخواستم سالاد ماکارونی درس کنم دیگه دیر شد .خدا قسمت کنه فرداشب . امشب صبحونه میخوریم
آناااااااا کجایی؟
دخترا زیاد دروغ میگنا!!!
دخترا سلام
بحث بحثه چیه؟؟؟؟؟؟
میگم جواب این نقل قول ویدا
خداییش دروغ هم نیستا
به جان خودم من اکثر 70 به بالایی ک دور و برم هستن ازدواج کردن یا نامزد دارن
الان خ از دهه 60ی ها هنوز ازدواج نکردن
اما 70ی ها دارن میرن ..... خ راحت عاشق میشن....خ راحت
مثلا دوستای خودم امکان نداره کسی رو برا خودشون زیر سر نداشته باشن.....پسرا هم همینجورن
جدی میگم
تازه یه اتفاق جالبتر هم داره میفته ک من اینجوری شدمخوبه ک برام اهمیت نداره اما واقعا مسئله جدی هستا!!!!
ممنونم...شکر....این 2تا دختر کجا رفتن پس؟سلام بحث قاطی و پاتی
خوب که هستی روبینا؟
قبول دارم!
بحث تموم شد دیگه!ممنونم...شکر....این 2تا دختر کجا رفتن پس؟
ممنونم...شکر....این 2تا دختر کجا رفتن پس؟
بحث تموم شد دیگه!
آخه من عجله دارم نقل قولارو تند تند میخونم خانومی!
اما دهه 70 کجا ما کجا قابل مقایسه نیست!
ویدا سودی هم دیگه داشتن میرفتن. سودی که رفت سالاد ماکارونی بذار واسه شام!
میگم من 70ی هستم
روزی بین دهه 60 و 70 دنیا اومدم!!!!!!!!!
فعلا خودم رو بنا ب مصلحت 60ی حساب خواهم کرد
ولی خدا وکیلی چه زود بزرگ میشن
عجب جامعه ای شده
بچه راهنمایی چیزی نیست ک ندونه .....عجبا
البته هنوز نمیدونم ب دبستان کشیده یا نه!!!!
من برم روبینا سالاد درست کنم واسه شام!
شام چیزی نپختی دختر؟
اگه بچه ها اومدن بگو آنا عذر خواهی کرد که یه دفعه رفت و غیبش زد
فعلا عزیزم.
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
فهرست طرح های توجیهی و مطالعات امکان سنجی موجود در باشگاه مهندسان ایران | مهندسی شیمی | 7 | ||
تکمیل ویکی باشگاه مهندسان ایران | مهندسی شیمی | مهندسی شیمی | 1 |