مشاعرۀ سنّتی

samiyaran

عضو جدید
آفاق را گردیده ام مهر بتان ورزیده ام
خوبان فراوان دیده ام اما تو چیز دیگری

یک شب از دست کسی
باده ای خواهم خورد
که مرا با خود تا آن سوی اسرار جهان خواهد برد
با من از هست به بود
با من از نور به تاریکی
از
شعله به دود
با من از آوا تا خاموشی
دورتر شاید تا عمق فراموشی
راه خواهد پیمود

فریدون مشیری
 

raha.68m

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک شب از دست کسی
باده ای خواهم خورد
که مرا با خود تا آن سوی اسرار جهان خواهد برد
با من از هست به بود
با من از نور به تاریکی
از
شعله به دود
با من از آوا تا خاموشی
دورتر شاید تا عمق فراموشی
راه خواهد پیمود

فریدون مشیری
دوستت دارم را,با من بسیار بگو
دوستم داری را,از من بسیار بپرس....

 

iman.mpr

عضو جدید
یک چشم من اندر غم دلدار گریست / چشم دگرم حسود بود و نگریست
چون روز وصال آمد او را بستم / گفتم نگریستی، نباید نگریست
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
تا بود آیین عاشق بر بتان دل باختن
تا بود آداب مه رویان عتاب و دلبری

یکی درد و یکی درمان پسندد /یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران/ پسندم آنچه را جانان پسندد

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا