مشاعرۀ سنّتی

Milad127

عضو جدید
من نگویم که مرا از قفس ازاد کنید ....... قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

درخت با جنگل سخن مي گويد
علف با صحرا
ستاره با كهكشان
و من با تو سخن مي گويم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ريشه هاي تو را دريافته ام
 

samira93

عضو جدید
درخت با جنگل سخن مي گويد
علف با صحرا
ستاره با كهكشان
و من با تو سخن مي گويم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ريشه هاي تو را دريافته ام

من از روییدن خار سر دیوار دانستم
که نا کس کس نمی گردد بدین بالا نشینی ها
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ویران کنند کاخ خراباتم را
اباد کنم خانه ی درویشم را
ای ماه به روی خوبان سوگند
من می کشم انرا که زند تیشه به ریشه



م.امید
هشیار سری بود ز سودای تو مست
خوش آنکه ز روی تو دلش رفت ز دست
بی تو همه هیچ نیست در ملک وجود
ور هیچ نباشد چو تو هستی همه هست
 

هستی_101

عضو جدید
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا