مراسم افتتاحيه المپيک 2012لندن

sami.20

عضو جدید

[h=2]مراسم افتتاحيه المپيک 2012لندن ساعاتي پيش در استاديوم المپيک اين شهر با حضور ورزشکاران سراسر جهان و مقامات و رهبران سياسي از چهار گوشه دنيا برگزار شد . اين مراسم بيش از 4 ساعت به طول انجاميد.[/h]
 

sami.20

عضو جدید
ممنون زیبا بود داداش عجب مراسمی بود یعنی کفیدم ;)
بعد هنوز ما یه جام دادن رو بلد نیستیم:cool:

قشنگی افتتاحیه به نظر من این بود که
مشعل المپيک با يک قايق موتوري که توسط ديويد بکهام هدايت مي شد به ورزشگاه المپيک لندن رسيد.
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قشنگی افتتاحیه به نظر من این بود که
مشعل المپيک با يک قايق موتوري که توسط ديويد بکهام هدايت مي شد به ورزشگاه المپيک لندن رسيد.
و البته نحوه روشن کردن مشعل.....کلا مشعلشون قشنگ بود
 

mohammad vaghei

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قشنگی افتتاحیه به نظر من این بود که
مشعل المپيک با يک قايق موتوري که توسط ديويد بکهام هدايت مي شد به ورزشگاه المپيک لندن رسيد.
عــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــالــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
 

jahan pahlevan

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه حیف من نتونستم ببینم!!!!!!! من دلم مراسم افتتاحیه می خواد :crying:
از رژه ی ایران عکس ندارید؟؟؟؟؟ببینیم این لباسای چینی چه شکلی بودن؟؟؟؟؟؟؟؟
 

jahan pahlevan

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه حیف من نتونستم ببینم!!!!!!! من دلم مراسم افتتاحیه می خواد :crying:
از رژه ی ایران عکس ندارید؟؟؟؟؟ببینیم این لباسای چینی چه شکلی بودن؟؟؟؟؟؟؟؟
 

.angel.

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام من دیشب کامل دیدمش تا نزدیک 4صبح بیدار موندم.آخرپیشرفت بود.واقعا انسان کوجود عجیبیه!!!!!!!!!!!!1
پرچم دار ایرانم همشهری عزیزم بود!!!!!!!!
 

.angel.

عضو جدید
کاربر ممتاز
رحیم معینی کرمانشاهی" شاعر معاصری که همون طور که از اسمش بر میاد زاده ی شهر کرمانشاه هستش، یه شعری سروده با مضمون انتقادی نسبت به جامعه با عنوان "عجب صبری خداد دارد" که این جا بد نیست با هم بخونیمش: " عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
همان یک لحظه ی اول
که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان
جهان را با همه زیبایی و زشتی
به روی یکدگر، ویرانه میکردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
که در همسایه ی صدها گرسنه
چند بزمی، گرم عیش و نوش می دیدم
نخستین نعره ی مستانه را خاموش آندم
بر سر پیمانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
چو می دیدم یکی عریان و لرزان
دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین
زمین و آسمان را
واژگون مستانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
نه طاعت می پذیرفتم
نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده
پاره پاره در کف زاهد نمایان
سبحه صد دانه میکردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان
هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو
آواره و دیوانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
به گرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان
سراپای وجود بی وفا معشوق را
پروانه میکردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
به عرش کبریایی
با همه صبر خدایی
تا که می دیدم عزیز نا بجایی
ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد
گردش این چرخ را
وارونه بی صبرانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
چو می دیدم مشوش عارف و عامی
ز برق فتنه این علم عالم سوز مردم کش
به جز اندیشه ی عشق و وفا معدوم هر فکری
در این دنیای پر افسانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد
چرا من جای او باشم ؟
همین بهتر که او جای خودش بنشسته و تاب تماشای
تمام زشت کاری های این مخلوق را دارد
و گر من جای او بودم
یک نفس کی عادلانه سازشی
با جاهل و فرزانه می کردم
عجب صبری خدا دارد عجب صبری خدا دارد "

 

Similar threads

بالا