در باغ چو شد باد صبا دایهی گل
بربست مشاطهوار پیرایهی گل
از سایه به خورشید اگرت هست امان
خورشید رخی طلب کن و سایهی گل
از سایه به خورشید اگرت هست امان
| دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را | دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا | |
| کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز | باشد که بازبینیم دیدار آشنا را | |
| ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون | نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا | |
| در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل | هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا | |
| ای صاحب کرامت شکرانه سلامت | روزی تفقدی کن درویش بینوا را | |
| آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است | با دوستان مروت با دشمنان مدارا | |
| در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند | گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را | |
| آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند | اشهی لنا و احلی من قبله العذارا | |
| هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی | کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را | |
| سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد | دلبر که در کف او موم است سنگ خارا | |
| آیینه سکندر جام می است بنگر | تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا | |
| خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند | ساقی بده بشارت رندان پارسا را | |
| حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود | ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را |
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
|
کل کل حافظ با شاه نعمت الله ولی | مشاهير ايران | 1 |