مشاعرۀ سنّتی

[eghlimaa]

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا

یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی

سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا


گلم مشاعره کاملا آزاده .. خوش اومدی به محفلمون

آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
این چراغی است کزین خانه به آن خانه برند

مرسی

 

[mahdi26465]

تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی

ببخشید دخالت کردم

یار تویی غار تویی هند جگرخوار تویی//یار مرا غار مرا خواجه نگه دار مرا

 

[دختر شرقی]

دستهایم را در باغچه می کارم
سبز خواهم شد می دانم می دانم می دانم
و پرستو
ها در گودی انگشتان جوهریم
تخم خواهند گذاشت

فروغ

 

[eghlimaa]

دستهایم را در باغچه می کارم
سبز خواهم شد می دانم می دانم می دانم
و پرستو
ها در گودی انگشتان جوهریم
تخم خواهند گذاشت

فروغ

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم

 

[mahdi26465]

آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
این چراغی است کزین خانه به آن خانه برند

مرسی

دلا غافل ز سبحانی چه حاصل//اسیر نفس شیطانی چه حاصل

 

[mahdi26465]

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم

میرقصمو میچرخمو مینوشم از ای جام//بی خود شده از خویشم و از گردش ایم
این عشق الهیست حق لا یتناهیست

 

[دختر شرقی]

میرقصمو میچرخمو مینوشم از ای جام//بی خود شده از خویشم و از گردش ایم
این عشق الهیست حق لا یتناهیست

تا به کی باید رفت
از دیاری به دیاری دیگر
نتوانم نتوانم جستن
هر زمان عشقی و یاری دیگر


مهدی جان وقتی دیر پست میزنی و از مشاعره عقب می مونی ، میتونی پستت رو با توجه به حرف جدید ویرایش کنی

 

[mahdi26465]

تا به کی باید رفت
از دیاری به دیاری دیگر
نتوانم نتوانم جستن
هر زمان عشقی و یاری دیگر


مهدی جان وقتی دیر پست میزنی و از مشاعره عقب می مونی ، میتونی پستت رو با توجه به حرف جدید ویرایش کنی

رود بخواب دو چشم از خیال تو هیهات//بود صبور دل اندر فراق تو حاشاک

 

[mahdi26465]

رود بخواب دو چشم از خیال تو هیهات//بود صبور دل اندر فراق تو حاشاک

کی بود در زمانه وفا جام می بیار//تا من حکایت جم و کاووس کی کنم

 

[tracer]

کی بود در زمانه وفا جام می بیار//تا من حکایت جم و کاووس کی کنم

مرا هر صفحه از دیوان نظمش//بود آئینه دیدار حافظ

 

[V A N D A]

مرا هر صفحه از دیوان نظمش//بود آئینه دیدار حافظ

ظلم ظالم ، جور صیاد
آشیانم داده بر باد ...

 

[امالیا]

ظلم ظالم ، جور صیاد
آشیانم داده بر باد ...

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی؟

 

[V A N D A]

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی؟

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

 

[امالیا]

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

سرکشی آموخت بخت از یار, یا آموخت یار
شیوه بازیگری, از طالع بازیگرم؟

 

[دکتر صاد]

سرکشی آموخت بخت از یار, یا آموخت یار
شیوه بازیگری, از طالع بازیگرم؟

می سوزم از فراقت روی از جفا بگردان

هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان

 

[mani24]

می سوزم از فراقت روی از جفا بگردان

هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان

نظم عمومی بدنت را برهم زدم

بند چشمانت را هزار بار از اشک تـر کردم

زندانـیان دیگـرت را فـــراری دادم!

عاشق آشوب گر تو این جاست

مرا به انفرادی قلبت بینداز !!!

 

[AinOs]

نظم عمومی بدنت را برهم زدم

بند چشمانت را هزار بار از اشک تـر کردم

زندانـیان دیگـرت را فـــراری دادم!

عاشق آشوب گر تو این جاست

مرا به انفرادی قلبت بینداز !!!

ز رقیب دیو سیرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را

 

[دکتر صاد]

ابا ای پیر فرزانه مکن منعم ز میخانه
که من درترک میخانه دلی پیمان شکن دارم

 

[AinOs]

ابا ای پیر فرزانه مکن منعم ز میخانه
که من درترک میخانه دلی پیمان شکن دارم

مرا در منزل جانان چه امن و عیش چون هردم
جرس فریاد می دارد که بر بندید محملها

 

[tracer]

مرا در منزل جانان چه امن و عیش چون هردم
جرس فریاد می دارد که بر بندید محملها

اول به بانگ نای و نی،آرد به دل پیغام وی//وآنگه به یک پیمانه می،بامن وفاداری کند

 

[Taßa§om]

اول به بانگ نای و نی،آرد به دل پیغام وی//وآنگه به یک پیمانه می،بامن وفاداری کند

دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را........دردا که راز پنان ،خواهد شد آشکارا

 

[mahdi26465]

دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را........دردا که راز پنان ،خواهد شد آشکارا

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید//معشوق همینجاست بیایید بیایید

 

[tracer]

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید//معشوق همینجاست بیایید بیایید

درد دوری می‌کشم گر چه خراب افتاده‌ام//بار جورت می‌برم گر چه تواناییم نیست

 

[mahdi26465]

درد دوری می‌کشم گر چه خراب افتاده‌ام//بار جورت می‌برم گر چه تواناییم نیست

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم//تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم
چنین که در دل من داغ زلف سرکش تست//بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم

 

[tracer]

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم//تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم
چنین که در دل من داغ زلف سرکش تست//بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم

مکن گرگی، مرنجان همرهان را//که تا چون گرگ در صحرا نمانی

 

[tanin67]

درد دوری می‌کشم گر چه خراب افتاده‌ام//بار جورت می‌برم گر چه تواناییم نیست

توگل سرخ منی
تو گل یاسمنی
تو چنان شبنم پاک سحری
نه از آن پاکتری

 

[mahdi26465]

مکن گرگی، مرنجان همرهان را//که تا چون گرگ در صحرا نمانی

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد//دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

 

[tanin67]

مکن گرگی، مرنجان همرهان را//که تا چون گرگ در صحرا نمانی

یک نفر ساده چنان ساده که از سادگیش
میتوان یک شبه پی برد به دلدادگیش

 

[tracer]

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد//دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

در آغوش آنچنان گیرم تنت را//که نبود آگهی پیراهنت را

 

[mahdi26465]

یک نفر ساده چنان ساده که از سادگیش
میتوان یک شبه پی برد به دلدادگیش

شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی//غنیمت است در این شب که دوستان بینی

طنین جان دیر پست میزنیا