دل نامه یا نامه دل

[nazanin jamshidi]

میان ماندن و نماندن

فاصله تنها یک حرف ساده بود

از قول من

به باران بی امان بگو :

دل اگر دل باشد ،

آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد

 

[aynaz.m]

دلم گاه گاهی خون میگرید اخر تو کنارش نیستی فاصله داری این فاصله باعث میشود تا دلم خون بگرید

 

[MAHDI.VALVE]

کـــــاش بِهشــت بــود و سیبــی

تــا بـِه تــو اِثبــات میکــردَمـ

کـِـه بـِـه خـــاطـــرت بـــاز بهِشــت را تَـــرک میکُنــــمــ

یادمان باشد اگر خاطرمان ................................

 

[امالیا]

تماشایی ترین تصویر دنیا می شوی گاهی
دلم می پاشد از هم بس که زیبا میشوی گاهی
حضور گاه گاهت بازی خورشید با ابر است
که پنهان میشوی گاهی و پیدا می شوی گاهی
به ما تا میرسی کج میکنی یکباره راهت را
ز ناچاریست گر همصحبت ما می شوی گاهی
دلت پاک است اما با تمام سادگی ها یت
به قصد عاشق آزاری معما می شوی گاهی

 

[aynaz.m]

بعضی لحظات میخواهم فریاد بزنم دوستت دارم اما صدایم بلند نمیشود انقدر نگاهت سرد است که نمیگذارد حرف دلم را راحت بگویم

 

[aynaz.m]

نگاهم که میکنی قلب به تندی میتپد مرا میترساند که مبادا بفهمی عاشقانه دوستت دارم

 

[naghmeirani]

دلم باران می خواهد

و چتری خراب

و خیابانی که

هیچ گاه به خانۀ تو نرسد!

 

[MAHDI.VALVE]

یادم باشد به تاریخ انقضای دلم نگاه کنم تا کسی را نکشد
چه زود تاریخ انقضا می رسد

 

[aynaz.m]

وقتی گفتی به کسی دوستت دارم بدان او روی دوست داشتن تو حساب باز کرده
خواهشا الکی به کسی نگو دوستت دارم تا بعدا دلش نشکنه
دل شکستن خیلی بده

 

[MAHDI.VALVE]

خدایا

از عشق امروز من

چیزی برای فردا
بگذار

نگاهی،

یادی،

تصویری،

خاطره
ای......!

برای آن هنگام که فراموش خواهیم کرد

که...

روزگاری
چقدر "عاشق" بودیم!

 

[MAHDI.VALVE]

روز مرگم، هر که شیون کند از دور و برم دور
کنید
[h=2][SIZE=+0][SIZE=+0]
همه را مســــت و خراب از مــــی
انــــگور کنیـــــد[/SIZE][/SIZE][/h]
[h=2][/h]
[h=2][SIZE=+0][SIZE=+0]

مزد غـسـال مرا سیــــر
شــــرابــــــش بدهید[/SIZE][/SIZE][/h]
[h=2][SIZE=+0][SIZE=+0]
مست مست از همه جا حـــال خرابش
بدهید[/SIZE][/SIZE][/h]
[h=2][/h]
[h=2][SIZE=+0][SIZE=+0]

بر مزارم مــگــذاریــد بـیـــاید
واعــــــظ[/SIZE][/SIZE][/h]
[h=2][SIZE=+0][SIZE=+0]
پـیــر میخانه بخواند غــزلــی از
حــــافـــظ[/SIZE][/SIZE][/h]
[h=2][/h]
[h=2][SIZE=+0][SIZE=+0]

جای تلقــیـن به بالای سرم دف
بـــزنیـــد[/SIZE][/SIZE][/h]
[h=2][SIZE=+0][SIZE=+0]
شاهدی رقص کند جمله شما کـــف
بزنید[/SIZE][/SIZE][/h]
[h=2][/h]
[h=2][SIZE=+0][SIZE=+0]

روز مرگــم وسط سینه من چـــاک
زنیـد[/SIZE][/SIZE][/h]
[h=2][SIZE=+0][SIZE=+0]
اندرون دل مــن یک قـلمه تـاک
زنـیـــــــد[/SIZE][/SIZE][/h]
[h=2][/h]
[h=2][SIZE=+0][SIZE=+0]

روی قــبـــرم بنویـسیــد وفــــادار
برفـــت[/SIZE][/SIZE][/h]
[h=2][SIZE=+0][SIZE=+0]
آن جگر سوخته خسته از این دار
برفــــت[/SIZE][/SIZE][/h]

 

[MAHDI.VALVE]

حضور مبهمت

لکه ی سیاهیست

بر خاطرات سپیدم ...

یا
شاید

تنها تو سپیدی

در سیاهی من ...

به هر حال

رنگمان
بهم نمی خورد !!؟

 

[MAHDI.VALVE]

احمق نیستم
پر بودم و سیر بودم و سیراب
ولذتم تنها اینکه ...
آری کارم سخت است و دردم سخت تر
و از هرچه شیرینی و شادی و بازی است محروم
اما ...
این بس که میفهمم !
خوب است .... خوب
احمق نیستم .
نه مرد بازگشتم !
اما باز نگشتم
به بیراهه هم نرفتم
که من نه مرد بازگشتم !
استوار ماندن و به هر بادی به باد نرفتن
دین من است .
دینی که پیروانش بسیار کم اند .
مردم همه زادگان روزند و پاسداران شب !؟

 

[mani24]

مثل فرشته ها شده ای احتیاط کن

زیبا و با صفا شده ای احتیاط کن

درهای بی قراری پروانه بسته نیست

ای غنچه ای که واشده ای احتیاط کن

دیدم کسی که رد تو در باد می گرفت

در باد اگر رها شده ای احتیاط کن

از حالت نگاه تو احساس می شود

با عشق آشنا شده ای احتیاط کن

می ترسم از چشم بد این حسود ها

تفسیر رنگ ها شده ای احتیاط کن

وقتی طلوع می کنی از پشت پنجره

قابی پر از بلا شده ای احتیاط کن

چندیست من عاشق این زندگی شدم

حالا که جان ما شده ای احتیاط کن​

​

 

[mani24]

مي شود اي دوست آيا آن نگاهت را خريد ؟

يا براي آسمان ها روي ماهت را خريد؟

من دلم لبريز از آشوب و زنگار رو غم است

مي شود آيينه وش يه لحظه آهت را خريد؟

 

[ghazaliii]

​

متنفرم از انسان هایی که دیوار بلندت را می بینند ، ولی به دنبال همان آجر لق دیوارت هستند که :​

تو را فرو بریزند !​

تا تو را انکار کنند !​

و از رویت رد شوند ...........

 

[ghazaliii]

​

روزی ازم پرسیدی بزرگترین آرزوت چیست ؟​

گفتم بر اورده شدن ارزوی تو !​

ولی ندانستم ارزوی تو جدایی از من است

 

[ghazaliii]

از وقتی که تو رفتی ، آینده هیچ وقت نیامد که هیچ ، گذشته هم هیچ وقت نگذشت

 

[samiyaran]

دل طوماریست که واژه هایش را دیگران حک می کنند بر آن.

 

[nazanin jamshidi]

دهانت را می بویند
مبادا که گفته باشی دوستت میدارم
دلت را می بویند
روزگار غریبی است نازنین!

احمد شاملو
​

 

[ghazaliii]

[FONT=&quot]ابر هم در بارشش قصد فداکاری نداشت / عقده در دل داشت روی خاک خالی کردو رفت[/FONT]
​

 

[ghazaliii]

​

ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد
​

خوش به حال تو که خودت را راحت کردی​

یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من
​

 

[ghazaliii]

[FONT=&quot]مساحت خلوتم را پر کن ، عمودی یا افقی فرقی نمیکند ، همین که ضلعی از چهار دیواری ام باشی کافیست[/FONT] .
​

 

[fbarani67]

[FONT=&quot] [/FONT]​

​

[FONT=&quot]مادرم پنجره را دوست نداشت[/FONT][FONT=&quot]...

با وجودی كه بهار

از همین پنجره می‌آمد و

مهمان دل ما می‌شد


مادرم پنجره را دوست نداشت...

با وجودی كه همین پنجره بود

كه به ما مژده باز آمدن چلچله ها را می‌داد


مادرم می‌ترسید...

مادرم می‌ترسید..

كه لحاف نیمه شب

از روی خواهر كوچك من پس برود


یا كه وقتی باران می‌بارد

گوشه قالی ما تر بشود


هر زمستان سرما

روی پیشانی مادر

خطی از غم می‌كاشت

پنجره شیشه نداشت[/FONT]..........................................

 

[fbarani67]

[FONT=&quot] شب آرامی بود
می روم در ایوان، تا بپرسم از خود زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
پدرم دفتر شعری آورد تکیه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند ، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
با خودم می گفتم
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی وزن نگاهی است که در خا طره ها می ماند
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است که نخواهد آمد
زندگی فهم نفهمیدن هاست
زندگی شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر که مرا گرم نمود
زندگی شاید آن لبخندی است که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات است میان دو سکوت [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
​

[FONT=&quot]من دلم می خواهد قدر این خاطره را دریابیم[/FONT]

 

[fbarani67]

دوستت دارم ​

نه برای آنکه بگویم ​

و نه برای آنکه بشنوند​

و نه حتی برای اینکه​

درجمع دوستدارانت باشم​

دوستت دارم...​

چون عشقت زیباست​

زلال است....​

عاشقت بودن مرا به اوج می رساند !​

مرا به لذتی دست نیافتنی دچار می سازد ​

می خواهم بدانی ​

که تو بخوانی یا نخوانی ،​

بخواهی یا نخواهی​

من عاشقت هستم ...​

و تا انتهای این دنیای پر از تهی​

هیچ کاری به جزدوست داشتنت ندارم !!​

هیچ دلیلی برای تنها گذاشتنت ندارم ​

هیچ بهانه ای برای از یاد بردنت​

حتی برای لحظه ای​

ندارم ...!​

و هیچ راهی​

برای ترک خاطره ات ندارم .​

پس ، ​

ای زیبای زیبا ترین خاطراتم ! ​

همین کافی ست که من دوستت دارم...​

فقط می خواهم​

آن تنها نگاه پاک را ​

از این همه تنهایی دریغ نکنی ....!

​

 

[MAHDI.VALVE]

دوستت دارم ​

نه برای آنکه بگویم ​

و نه برای آنکه بشنوند​

و نه حتی برای اینکه​

درجمع دوستدارانت باشم​

دوستت دارم...​

چون عشقت زیباست​

زلال است....​

عاشقت بودن مرا به اوج می رساند !​

مرا به لذتی دست نیافتنی دچار می سازد ​

می خواهم بدانی ​

که تو بخوانی یا نخوانی ،​

بخواهی یا نخواهی​

من عاشقت هستم ...​

و تا انتهای این دنیای پر از تهی​

هیچ کاری به جزدوست داشتنت ندارم !!​

هیچ دلیلی برای تنها گذاشتنت ندارم ​

هیچ بهانه ای برای از یاد بردنت​

حتی برای لحظه ای​

ندارم ...!​

و هیچ راهی​

برای ترک خاطره ات ندارم .​

پس ، ​

ای زیبای زیبا ترین خاطراتم ! ​

همین کافی ست که من دوستت دارم...​

فقط می خواهم​

آن تنها نگاه پاک را ​

از این همه تنهایی دریغ نکنی ....!

​

خیلی خیلی قشنگ بود فاطمه جان

 

[MAHDI.VALVE]

توکه نیستی تا ببینی ، گریه های هر شب من ​

بی حضور عاشق تو ، چه عجیبه گریه کردم
​

تو که نیستی تا ببینی ، دل
آسمون شکسته ​

جاده تا صبح قیامت ، من و این پاهای خسته ​

با عبور هر ستاره ، روح سبز تو رو دیدم ​

زیر قطره های بارون ، صدای پا تو شنیدم ​

 

[MAHDI.VALVE]

خدا تو خود میدانی در سرزمین دلم جای پای انسانهای مهربان پاک شدنی نیست ، بار ها و
بار ها بودند در حاشیه دلم که رفتند و دلم تنگ نشد که هیچ تازه تر هم شد ولی اینبار
آقای خدا تحملش سخت است برایم که بتوانم با کفش های توخالی کوچک و زوال پذیر جای
پای او را پر کنم

 

[fbarani67]

خیلی خیلی قشنگ بود فاطمه جان

خواهش مهدی جون