ببخشيد جوابم رو با نقل قول گرفتن از شما آغاز ميكنم ولي منظور از حيوان ناطق سخنگو نيست چون كاسكو هم سخنگو محسوب ميشه!!منظور تفكر و منطقي هست كه انسان داره و هيچ موجود ديگه اي نداره
موضوع تاپيك الان فرق انسان و آدم هست يا نظريه داروين؟!!
هيچ حيواني داراي منطق به معناي اصليش نيست و هرچه هست يا غريزت يا شرطي شدن!
بعضي كارها حيواني هستند چون با حيوانها اشتراك داريمشون مثل خوردن و خوابيدن و...بعضي هم مخصوص انسان هست البته مورد استفاده ديگه اي هم معمولا داره و اون نشان دادن پست يا باارزش بودن عمليه
ممنون از حصورت
نه اول می خوایم فرق
حیوان بشر انسان و آدم را بفهمیم
بعد بریم سراغ نظریه داروین که به اینجا هیچ ربطی نداره داروین و تاپیکش جداست (بعد دیدم اگر موازی هم بزنم رو هم تاثیر نمی ذارن و با سرعت بیشتری میریم جلو!)
و اینکه حیوانات قدرت یادگیری دارن منظورم شرطی شدن نیست که داریم
مستندی دیدم یه مرغ بود می خواست ماهی بگیره اما بعد از چند ساعت تلاش چیزی نصیبش نشد
تا اینکه یه لک لک( اگر اشتباه نکنم) اومد و یک تکه نان از روی زمین ورداشت و انداخت روی اب و به وسیله ی طعمه ماهی گرفت
این مرغم همین جور اینو داشت نگاه می کرد و ...
اومد یه تکه نان ورداشت و چنتا ماهی گرفت به لطف شیوه ی آموزشی لک لک
طوطی که صحبت می کنه متوجه نیست چی میگه اما بشر کاملا می دونه چی داره میگه و از حرفش آگاهی داره یه جور فکر غلیظ تر شاید
اگر بخوایم به صورت دینی جواب بدیم فرقش میشه داشتن ذات خدایی در انسان (همون داستن دمیده شدن روح خداوند در انسان)
گفتم اگر بقیه دوستان هم جواب دارن بگن.
چند وقت پیشش یه مستند از یه شیر ماده نششان داد که آسیب دیده بود و می دونست که داره ممیره و بچه ی کوچیکشو برد سپرد دست یه شیر ماده ی دیگه و چند روزم پیشش اون موند تا به هم عادت کنن و بعد از پیش اونا دور شد تا بچش مرگ مادرشو نبینه یا هر چیز دیگه!!!
شاید بتوان بزرگترین تفاوت انسان با سایر موجودات را در داشتن قدرت اراده و اختیار نششان داد و اینکه اگر به شما بگون 10 روز در اتاقی محبوس هستید و تنها اذوقه ی شما تکه ای نان است شما نان را برای 10 روز ذخیره می کنید
اما یک حیوان تمام غذا را در اولین فرصت می خورد و اراده ی نگه داشتن خود را ندارد
با اینکه همه قبول داریم انسان موجود اصرافکاری است و حیوانات اهل اصراف نیستن!(ربطی نداشت !)
اما انسان اول تحلیل کرد و سپس فکر کرد سپس به وسیله ی اختیار خود را حفظ کرد
خلاصه:
تنها تفاوتی که شاید بتوان دید این است که انسان داره ی اراده و اختیار است و می تواند خود را از کارهایی که دوست دارد اما به دلیلی برای او شایسته نیست خود را حفظ کند
و حیوان توانایی حفظ خود از کاری را که دوست دارد انجام دهد ندارد.
(شاید بگی این همون غریزه هست که من گفتم! نه فرق داره اینجا مسله ی پرهیزکاری رو مطرح کردم.)
حیوان : موجودی بدون اختیار
بشر : موجودی دارای اختیار اما قدرت استفاده از اختیار و اراده ی خود را ندارد
انسان : موجودی در حال یاد گیری استفاده از قدرت اختیار که کمو بیش استفاده می کند
آدم: موجودی دارای اختیار که به حد کمال رسیده و تمام کارهاش از روی اختیار و اراده (اختیار و اراده ای که از کمال او سر می زند) است
(اختیار و اراده در خطوط بالا به معنای استفاده ی صحیح از اختیار و اراده هست در واقه اختیار و اراده ای که از کمال انسان سر می زند )
(نمی دونم توانستم مفهوم اختیار و اراده ی که از کمال سر می زند را برسانم یا نه)