فراموش کن دنیا پر از ناکامی هست
فراموش کن دنیا پر از نامردی هست
فراموش کن دنیا پر از دلهای شکسته هست
تنها به یاد اور تو یه شعر هستی
یه شعر عاشقانه که نشان پروردگارت هست
پس زیبا بسرای تا همه بدانند که چه کسی تو را افریده هست
(F.A )
تنها بگذار
دنیایی را که همیشه باعث افسردگی هست
دنیایی که تمام سورایندهای ان عاشقان دل شکسته هستند
دنیایی که بالهای فرشتگان را میشکند تا نگذارد پرواز کنند به اوج بروند
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]روزها و ثانیه های عمرمون [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]همینجور داره می ره. [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]مواظب باشیم نرسیم به جایی که بگیم [/FONT] [FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT] [FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]"آخ حیف شد!!!![/FONT]
نمی بینی چه اتشی در قلبم برپاست ؟
حق داری هیچ کس اتش زیر خاکستر را نمیبیند...
ولی من از سردی قلبت خبر دارم
چون مثل تو با چشم نمی بینم من لمس میکنم
ولی چه خوب که تو عادت من رو نداری
چون شاید قلب منم سرد میشد نه برای اینکه
دوست ندارم نه...
برای اینکه خیلی دوست دارم
دوست ندارم اتش قلبم بسوزاند تو را...
عشق سه حرف دارد
هزاران معنی و مفهوم
ولی حیف ان که عشق
وصف حال ساده تو باشد
چون هزاران معنی و مفهوم
در پیش تو یک مفهوم دارد
ع ش ق سه حرف دارد و دیگر هیچ
حقیقت این است که هرچه بگوییم خسته شده ایم و بریده ایم
اسلام دست از سر ما برنمی دارد ما باید بمانیم و کاری که می خواهیم انجام بدهیم همیشه باید مشغول یک مطلب باشیم و آن عشق است اگر عاشقانه با کار پیش بیایی به طور قطع بریدن و عمل زدگی و خستگی برایت مفهومی پیدا نمی کند.
دود می خیزد ز خلوتگاه من.
کس خبر کی یابد از ویرانه ام؟
با درون سوخته دارم سخن.
کی به پایان میرسد افسانه ام؟
دست از دامان شب برداشتم
تا بیاویزم به گیسوی سحر.
خویش را از ساحل افکندم در آب،
لیک از ژرفای دریا بی خبر.
بر تن دیوارها طرح شکست.
کس دگر رنگی در این سامان ندید.
چشم میدوزد خیال روز و شب
از درون دل به تصویر امید.
تا بدین منزل نهادم پای را
از درای کاروان بگسسته ام.
گرچه میسوزم از این آتش به جان،
لیک بر این سوختن دل بسته ام.
تیرگی پا میکشد از بامها:
صبح میخندد به راه شهر من.
دود می خیزد هنوز از خلوتم.
به درون سوخته ام دارم سخن.
زندگی بیشترش سوختن است/ درس آموختن است / زندگی نیست به جز حرف محبت به کسی / ورنه هر خار و خسی / زندگی کرده بسی / زندگی فانوسی است لب دریای خیال آویزان/می توان آن را دید ورنه بیش/ روشن است اما به اندازه خویش / زندگی تابلوییست نیمه ی راه / که ز سر منزل مقصود خبر می ارد / کار او هشدار است/ گر مسافر رهش بیدار است/ زندگی تجربه تلخ فراوان دارد / دو سه تا کوچه و پس کوچه واندازه ی یک عمر بیابان دارد / زندگی زندانیست که در آن بیشتر از زندانی زندان بان دارد / زندگی دین بزرگی ست که بر گردن ماست.
در طبیعت تمام پرندگان با صدای بسیار زیبا پروردگار خویش را صدا میزند
از پروردگار خود بابت تمام نعماتی که داه است سپاس گذاری میکنند
من با صدای بلبل به خدای خود میگویم دوستت دارم
با صدای یاکریم خدا خدا میگویم
با صدای طوطی سخن گو نام خدا را به زبان میاورم
و با صدای هد هد از پروردگار خود سپاس میگویم
(F.A )