مشاعرۀ سنّتی

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم:gol:
تشکرام تممام شد:(

یه شعر از خودم
من آن دم که در این مجفل قدم برداشتم
ز ازل میدانستم که کم میارم:biggrin:
قافیه هم چیز بهم ریخت با پوزش از حضار
 

eghlimaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
تشکرام تممام شد:(

یه شعر از خودم
من آن دم که در این مجفل قدم برداشتم
ز ازل میدانستم که کم میارم:biggrin:
قافیه هم چیز بهم ریخت با پوزش از حضار


اکشال نداره ..:gol:

ولی خوشگل بوده ها.... فقط بده اساتید رو وزنش کار کنن;)


منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن:gol:
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
اکشال نداره ..:gol:

ولی خوشگل بوده ها.... فقط بده اساتید رو وزنش کار کنن;)


منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن:gol:
نبودرنگ دوعالم که نقش الت بود
زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
هردم از آتش دل چون خم می در جوشم
سینه درد و دیده باران نفسی مغشوشم
پدرم روضه رضوان به
دو گندم بفروخت
من چرا ملک جهانی به رخت نفروشم
 

shayesteh-namvar

عضو جدید
هردم از آتش دل چون خم می در جوشم
سینه درد و دیده باران نفسی مغشوشم
پدرم روضه رضوان به
دو گندم بفروخت
من چرا ملک جهانی به رخت نفروشم
سلام گلم
موی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریده ام
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام آجی خووووووووفی ؟؟؟;)



می توان تنها شد
می توان زار گریست
می توان دوست نداشت و دل عاشق آدمها را٬ زیر پاها له کرد !
می توان چشمی را٬ به هیاهوی جهان خیره گذاشت
می توان صدها بار٬ علت غصه‌ی دل را فهمید !
می توان ...
می توان بد شد و بد دید و بد اندیشه نمود !
آخرش هم تنها ٬ میتوان تنها رفت ...
یادگاری !؟
همه جا تلخی و سردی و غرور
فاتحه ؟!
خوب شد رفت ! عجب آدم بد خلقی بود !!
ولی ای کودک زیبای دلم ٬ آن ور سکه تماشا دارد:
شهری از مردم آبی سرشار ٬ آسمانش و زمین مثل آن شهر
ولی
من و تو با همه آدمهاش ٬ غرق احساس غروریم به عشق !
دل هر آدم عاشق که شکست٬ قلب ما می شکند !
همه جا لبخند است و زمین ٬ مفتخر است به تن سبزی که
ضرب گام من و تو ٬ بر دلش می پیچد !
من و تو خوشبختیم ٬ ما خدا را داریم ٬
ما غم چلچله را ٬ وقت بوسیدن دستان بهار
مثل یک شعر قشنگ ٬ از دلش میخوانیم !
می توان خوب شد و خوب دید و خوب اندیشه نمود
می توان عاشق شد
می توان با باران به سراغ دل عاشق هر یاری رفت
می توان باز گریست ٬ اما از شوق سبز شدن دور ترین بوته‌ی خاک

 

shayesteh-namvar

عضو جدید
سلام آجی خووووووووفی ؟؟؟;)



می توان تنها شد
می توان زار گریست
می توان دوست نداشت و دل عاشق آدمها را٬ زیر پاها له کرد !
می توان چشمی را٬ به هیاهوی جهان خیره گذاشت
می توان صدها بار٬ علت غصه‌ی دل را فهمید !
می توان ...
می توان بد شد و بد دید و بد اندیشه نمود !
آخرش هم تنها ٬ میتوان تنها رفت ...
یادگاری !؟
همه جا تلخی و سردی و غرور
فاتحه ؟!
خوب شد رفت ! عجب آدم بد خلقی بود !!
ولی ای کودک زیبای دلم ٬ آن ور سکه تماشا دارد:
شهری از مردم آبی سرشار ٬ آسمانش و زمین مثل آن شهر
ولی
من و تو با همه آدمهاش ٬ غرق احساس غروریم به عشق !
دل هر آدم عاشق که شکست٬ قلب ما می شکند !
همه جا لبخند است و زمین ٬ مفتخر است به تن سبزی که
ضرب گام من و تو ٬ بر دلش می پیچد !
من و تو خوشبختیم ٬ ما خدا را داریم ٬
ما غم چلچله را ٬ وقت بوسیدن دستان بهار
مثل یک شعر قشنگ ٬ از دلش میخوانیم !
می توان خوب شد و خوب دید و خوب اندیشه نمود
می توان عاشق شد
می توان با باران به سراغ دل عاشق هر یاری رفت
می توان باز گریست ٬ اما از شوق سبز شدن دور ترین بوته‌ی خاک

کار با جذبه عشق است عزیزان ورنه
بوی پیراهن یوسف گرهی بر باد است
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
میرود عمر عزیز ما دریغا چاره چیست
دی برفت و میرود امروز و فردا چاره چیست

تنها یکی از نامه‌هایم
بوی غریب و مبهمی می‌داد
انگار
از لابلای کاغذ تاخورده‌ی نامه
بوی تمام یاس‌های آسمانی
احساس می‌شد
دیشب دوباره
بی‌تاب در بین درختان تاب خوردم
از نردبان ابرها تا آسمان رفتم
در آسمان گشتم
و جیب‌هایم را
از پاره‌های خالی ابر پر کردم
دیشب پس از سی‌سال فهمیدم
که رنگ چشم‌هایم کمی میشی است
و بر خلاف سال‌های پیش
رنگ بنفش و ارغوانی را
از رنگ آبی دوست‌تر دارم
 

shayesteh-namvar

عضو جدید

تنها یکی از نامه‌هایم
بوی غریب و مبهمی می‌داد
انگار
از لابلای کاغذ تاخورده‌ی نامه
بوی تمام یاس‌های آسمانی
احساس می‌شد
دیشب دوباره
بی‌تاب در بین درختان تاب خوردم
از نردبان ابرها تا آسمان رفتم
در آسمان گشتم
و جیب‌هایم را
از پاره‌های خالی ابر پر کردم
دیشب پس از سی‌سال فهمیدم
که رنگ چشم‌هایم کمی میشی است
و بر خلاف سال‌های پیش
رنگ بنفش و ارغوانی را
از رنگ آبی دوست‌تر دارم

میروی گریه می آید مرا
ساعتی بنشین که باران بگذرد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا