مشاعرۀ سنّتی

[saba jo00on]

هر كه از كوچه ی تنهایی من میگذرد
به هوای هوسی هم كه شده سركی میكشدو میگذرد...

دنیا بزرگه یا هنوز من کوچکم
که نازنینم را گم کرده ام

 

[خیال شیشه ای]

دنیا بزرگه یا هنوز من کوچکم
که نازنینم را گم کرده ام

منـو جا گذاشتی اینجا با دلی خـســته و عاشـق
نمـیـخـوام بی تو بمـونم ، بی تـو زندگی حرومــه
تو که پیش من نبـاشـی ، هـمـه چـی برام تمـومه
عاشـق خـسـته و تنها سـر گـذاشـت رو خاک نمناک

 

[Tahmim]

دنیا بزرگه یا هنوز من کوچکم
که نازنینم را گم کرده ام

می میرم و دم نمی زنم، می گریم و چشم از همه می گیرم
درد می کشم و به روی نمی آورم، غم می بینم و صدایی بر نمی آرم

 

[saba jo00on]

می میرم و دم نمی زنم، می گریم و چشم از همه می گیرم
درد می کشم و به روی نمی آورم، غم می بینم و صدایی بر نمی آرم

من و این جدایی لحظه های با هم بودن
من واین دیوانگی سکوت عشق

 

[saba jo00on]

منـو جا گذاشتی اینجا با دلی خـســته و عاشـق
نمـیـخـوام بی تو بمـونم ، بی تـو زندگی حرومــه
تو که پیش من نبـاشـی ، هـمـه چـی برام تمـومه
عاشـق خـسـته و تنها سـر گـذاشـت رو خاک نمناک

کدام راه نرفته
تو را به من می رسونه

 

[Tahmim]

من و این جدایی لحظه های با هم بودن
من واین دیوانگی سکوت عشق

قلب من از جا کنده میشه، پاره های اون همه جا می پاشه
دل من از جا در میاد، وقتی با سنگ بی مهریت شکسته میشه

 

[saba jo00on]

قلب من از جا کنده میشه، پاره های اون همه جا می پاشه
دل من از جا در میاد، وقتی با سنگ بی مهریت شکسته میشه

هنوزم با ناامیدی چشم به راهتم
با نگاه خسته دنبال رد پاتم

 

[خیال شیشه ای]

هنوزم با ناامیدی چشم به راهتم
با نگاه خسته دنبال رد پاتم

من از تمام فصلها...پاییزم امشب

با ذربین باید نگاهم کرد.زیرا

چیزی شبیه ذره ای ناچیزم امشب

بگذار تا روشن بگویم مثل دریا

آشفته حالم.از جنون لبریزم امشب

 

[Tahmim]

کدام راه نرفته
تو را به من می رسونه

هوای هوای دلگیریست، دلم عجیب باران میخواهد
به روی تلی از غمها، نگاهم نگاهی آشنا می خواهد

 

[Tahmim]

من از تمام فصلها...پاییزم امشب

با ذربین باید نگاهم کرد.زیرا

چیزی شبیه ذره ای ناچیزم امشب

بگذار تا روشن بگویم مثل دریا

آشفته حالم.از جنون لبریزم امشب

بیا بنشین ای غم کنارم، نرو کمی بیشتر از پیش بمان با من
دوباره خمار شانه هایت شده ام؛ بیا تا کنارت دوباره ببارم من

 

[saba jo00on]

بیا بنشین ای غم کنارم، نرو کمی بیشتر از پیش بمان با من
دوباره خمار شانه هایت شده ام؛ بیا تا کنارت دوباره ببارم من

نامردی دنیا شده بهانه هر روز من
تا که از یاد ببرم نامردی آدم ها را

 

[Tahmim]

نامردی دنیا شده بهانه هر روز من
تا که از یاد ببرم نامردی آدم ها را

رها میکنم بغض خود را به روی ابرها، ابرهای باران زایِ دیده ام
صدا میکنم دوباره تو را، میان هق هق و گریه های تلخم

 

[خیال شیشه ای]

رها میکنم بغض خود را به روی ابرها، ابرهای باران زایِ دیده ام
صدا میکنم دوباره تو را، میان هق هق و گریه های تلخم

من که باید از این خاک برم
میرم
شایدم زودتر
باشه عشقت تو قلبم خاک میکنم
ولی بعدش دلمم تو همین جا
همین لحظه
خاک میکنم
میشم از سنگ
هیچ کسی باور نمیکنم
هیچ عشقیو
نه باور دارم
نه خواهم داشت

 

[saba jo00on]

من که باید از این خاک برم
میرم
شایدم زودتر
باشه عشقت تو قلبم خاک میکنم
ولی بعدش دلمم تو همین جا
همین لحظه
خاک میکنم
میشم از سنگ
هیچ کسی باور نمیکنم
هیچ عشقیو
نه باور دارم
نه خواهم داشت

ته مانده عشق را با اشک هایم پاک می کنم
تا به آخر راه برسه این دل شکسته ام

 

[mohandes soror]

من بیچاره کجایم
نه به بالا نه به پستم

 

[خیال شیشه ای]

من بیچاره کجایم
نه به بالا نه به پستم

من و تو با همه آدمهاش ٬ غرق احساس غروریم به عشق !
دل هر آدم عاشق که شکست٬ قلب ما می شکند !
همه جا لبخند است و زمین ٬ مفتخر است به تن سبزی که
ضرب گام من و تو ٬ بر دلش می پیچد !
من و تو خوشبختیم ٬ ما خدا را داریم ٬
ما غم چلچله را ٬ وقت بوسیدن دستان بهار
مثل یک شعر قشنگ ٬ از دلش میخوانیم !
می توان خوب شد و خوب دید و خوب اندیشه نمود
می توان عاشق شد
می توان با باران به سراغ دل عاشق هر یاری رفت
می توان باز گریست ٬ اما از شوق سبز شدن دور ترین بوته‌ی خاک

 

[RZGH]

من و تو با همه آدمهاش ٬ غرق احساس غروریم به عشق !
دل هر آدم عاشق که شکست٬ قلب ما می شکند !
همه جا لبخند است و زمین ٬ مفتخر است به تن سبزی که
ضرب گام من و تو ٬ بر دلش می پیچد !
من و تو خوشبختیم ٬ ما خدا را داریم ٬
ما غم چلچله را ٬ وقت بوسیدن دستان بهار
مثل یک شعر قشنگ ٬ از دلش میخوانیم !
می توان خوب شد و خوب دید و خوب اندیشه نمود
می توان عاشق شد
می توان با باران به سراغ دل عاشق هر یاری رفت
می توان باز گریست ٬ اما از شوق سبز شدن دور ترین بوته‌ی خاک

کاش می شدبه توگفت که توتنهاسخن شعرمنی
که تو تنها ازبرای دل نومیدمنی

 

[خیال شیشه ای]

کاش می شدبه توگفت که توتنهاسخن شعرمنی
که تو تنها ازبرای دل نومیدمنی

یاور همیشه مومن تو برو سفر سلامت
غم نخور که دوریت برای من شده عادت

 

[RZGH]

یاور همیشه مومن تو برو سفر سلامت
غم نخور که دوریت برای من شده عادت

توبدان
این راتنهاتوبدان
توبیا
توبمان
بامن تنهاتوبمان
جای مهتاب به تاریکی شبها توبتاب

 

[yalda.2008]

بمان مادر
بمان درخانه ی خاموش خود مادر

داریوش

 

[RZGH]

بمان مادر
بمان درخانه ی خاموش خود مادر

داریوش

روزگارعشق ورزی هاگذشت
مرغ بخت ماازاین صحراگذشت

 

[*زهره*]

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم

 

[حــامد]

روزگارعشق ورزی هاگذشت
مرغ بخت ماازاین صحراگذشت

تا چند عمر در هوس و آرزو رود/ ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود

 

[yalda.2008]

توکه معنای عشقی

به من معنابده ای یار

داریوش

 

[حــامد]

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم

من تو را آسان نیاوردم بدست/ ای از عشق پاک من همیشه مست (برعکس :ذی)

 

[yalda.2008]

توراچون
خواب ورویادوست دارم.............

 

[fazel.farhad]

سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیده بر روشنایی

 

[fazel.farhad]

.......

 

[yalda.2008]

یه روزی میادکه نمیدونیم کی هستیم؟

 

[meddler]

یه روزی میادکه نمیدونیم کی هستیم؟

من روی صندلیست ولی جور دیگری
چشمش به جاده مانده به منظور دیگری