مشاعرۀ سنّتی

naghmeh raha

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفتن تو بهانه بود
از اولش فکر تو بود
دلم گرفته دوباره
شده بخار روی شیشه
که آرزوشه بمونه
اما بازم سرما میاد ؛نمی ذاره
کاش وقتی می رفتی
خاطرت با هم بودن ؛ نبودن
نازینم دیگه خسته ایم
آرامش و سکوتم را شکستم
تا خود صبح با چشمام
واسه تو لالایی خواندم

این شعر خودمه


(حس همسشگی)
میدونی چه حالی داره ، زندگی بی تو همیشه
واسه من گل تو گلدون چشم های شما نمیشه
می دونی خسته و تنهام، دل سپردم من به رنج هام
می دونی یه عاشق سرد ، مونده اینجا تک و تنها
دل من چاره نداره، چاره ی تماشا کردن
زندگیم پر شده از درد
من چرا این کارو کردم!
نمی تونم که بخونم با صدای گرفته ام ، نمی دونم چیه درد این دل ماتم گرفته ام
از کجا اومدی اول؟ به کجا رفتی تو آخر؟
دیدمت زان پس نگاهت ، عاشقت شدم چرا من؟
از تو و دیدن چشمات ترس و لرز عاشقم کرد
چرا من این ها رو میگم ، من که از تو خیلی دورم
نمی دونم، نمی دونم که چرا خسته و تنها ، دل سپردم به شب سرد ، شبی که بی تو من اونجام
نمی خوامم که بمونم بی تو من تنهای تنها
نمی خوامم که بخونم بی تو شعرامو من اینجا
بی تو شعرامو من اینجا


(نغمه رها)
البته این شعر رو با ملودی سرودم
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
(حس همسشگی)
میدونی چهحالی داره ، زندگی بی تو همیشه
واسه من گل تو گلدون چشم های شما نمیشه
می دونی خسته و تنهام، دل سپردم من به رنج هام
می دونی یه عاشق سرد ، مونده اینجا تک و تنها
دل من چاره نداره، چاره ی تماشا کردن
زندگیم پر شده از درد
من چرا این کارو کردم!
نمی تونم که بخونم با صدای گرفته ام ، نمی دونم چیه درد این دل ماتم گرفته ام
از کجا اومدی اول؟ به کجا رفتی تو آخر؟
دیدمت زان پس نگاهت ، عاشقت شدم چرا من؟
از تو و دیدن چشمات ترس و لرز عاشقم کرد
چرا من این ها رو میگم ، من که از تو خیلی دورم
نمی دونم، نمی دونم که چرا خسته و تنها ، دل سپردم به شب سرد ، شبی که بی تو من اونجام
نمی خوامم که بمونم بی تو من تنهای تنها
نمی خوامم که بخونم بی تو شعرامو من اینجا
بی تو شعرامو من اینجا


(نغمه رها)
البته این شعر رو با ملودی سرودم
ای همه هستی من
هستی من نیست می شود وقتی تونیستی
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
وسط ازدحام کارگران
بغلت کردم و تنم سِر شد
چاه کندند؛ چون نفهمیدند
از لبان تو گاز صادر شد
 

saba jo00on

عضو جدید
کاربر ممتاز
(حس همسشگی)
میدونی چه حالی داره ، زندگی بی تو همیشه
واسه من گل تو گلدون چشم های شما نمیشه
می دونی خسته و تنهام، دل سپردم من به رنج هام
می دونی یه عاشق سرد ، مونده اینجا تک و تنها
دل من چاره نداره، چاره ی تماشا کردن
زندگیم پر شده از درد
من چرا این کارو کردم!
نمی تونم که بخونم با صدای گرفته ام ، نمی دونم چیه درد این دل ماتم گرفته ام
از کجا اومدی اول؟ به کجا رفتی تو آخر؟
دیدمت زان پس نگاهت ، عاشقت شدم چرا من؟
از تو و دیدن چشمات ترس و لرز عاشقم کرد
چرا من این ها رو میگم ، من که از تو خیلی دورم
نمی دونم، نمی دونم که چرا خسته و تنها ، دل سپردم به شب سرد ، شبی که بی تو من اونجام
نمی خوامم که بمونم بی تو من تنهای تنها
نمی خوامم که بخونم بی تو شعرامو من اینجا
بی تو شعرامو من اینجا


(نغمه رها)
البته این شعر رو با ملودی سرودم

عاشقی کار من نبود
دلم را بردی و عجیب
وقتی شکسته باز آمد
با نغمه آه آمد
همدم تنهایی من
بغض همیشگی آمد

خودم (برف )
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
درصفحه شطرنج زندگی همه مهره هایم مات مهربانی ات شدومن........................

ننويسيد كـــه بـــم تلـــی از آواره شده است
بم به خال لب يک دوست گرفتار شده است
مثل وقتی كه دل چلچله‌ای می‌شكند
مرد هـــم زير غــــم زلزله‌ای می‌شكند
 

saba jo00on

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو اون وقتها همش می گفتی نغمه جان
اما حالا حتی به خوابم نمیای

برای مادربزرگ خدا بیامرزم
خاطرات با تو بودن
با هیچ چیزی پاک نمی شه
شاید با مردن آرام بگیره
این دل شکسته ی من
(برف)
 
آخرین ویرایش:

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
من لالادارم بایدساعت5پاشم ...........................
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
ننويسيد كـــه بـــم تلـــی از آواره شده است
بم به خال لب يک دوست گرفتار شده است
مثل وقتی كه دل چلچله‌ای می‌شكند
مرد هـــم زير غــــم زلزله‌ای می‌شكند
دوباره دلم واسه غربت چشمات تنگه
دوباره این دل دیوونه واست دل تنگه
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوباره دلم واسه غربت چشمات تنگه
دوباره این دل دیوونه واست دل تنگه

هی بهانه نیار بــــــاور کــــن طالعت از ازل به نــــــــــام من است
در کدام آیه این نوشته شده؟ " ما به هم سرد و نیمه جان برسیم"
بیستون را نمی کنم بانو ، کوه بین من و تو خاطره هاست
باید از نـــــو دوباره زاده شویم تا به دریای بیکران برسیم
من کنار تـو از همان اول ، خبری از سوار و رفتن نیست
می شود با طراوت دستت ما به پایان این خزان برسیم
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
هی بهانه نیار بــــــاور کــــن طالعت از ازل به نــــــــــام من است
در کدام آیه این نوشته شده؟ " ما به هم سرد و نیمه جان برسیم"
بیستون را نمی کنم بانو ، کوه بین من و تو خاطره هاست
باید از نـــــو دوباره زاده شویم تا به دریای بیکران برسیم
من کنار تـو از همان اول ، خبری از سوار و رفتن نیست
می شود با طراوت دستت ما به پایان این خزان برسیم
مرگ من روزی فرا خواهدرسیددربهاری خالی ازامواج ونور
برای بامن بودن دنبال بهانه نگرد............................
هی بهانه نمیارم اگه قرارنبود ساعت5برم ادامه میدادم یعنی1ساعت نخوابم:(
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا