بچه که بودیم یادته؟؟؟؟؟!!!!!!!(عکسای جدید از خاطرات کودکی)

[n_roshan]

[h=2][/h]

​

 

[(✿◠‿◠) Darya]

هـــــــی روزگـــــار....

 

[Farez 132]

یادش بخیر میرفتیم دو تا توپ میخردیم این یکی رو میکردیم تو اون یکی تا شب بازی میکردیم اما الان چی؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[n_roshan]

​

 

[n_roshan]

[TR]
[TD]

​

​

[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD] [/TD]
[/TR]

 

[(✿◠‿◠) Darya]

میشه بگین این چیه؟؟
من یادم نمیاد!!!

 

[Dear.Doctor]

این دیگه چی بود من که یادم نمی یاد شایدم سن م نی رسه

 

[(✿◠‿◠) Darya]

7]

این دیگه چی بود من که یادم نمی یاد شایدم سن م نی رسه

این رو من یادمه
1 بازی بود
این گرده وسط بود
2 نفر این دسته ها رو برمیداشتن تا جایی ک طناب اجازه میداد دور میشدن
بعد 1 دستاشو باز میکرد توپ وسطی! میرفت سمت طرف مقابل
الان نوبت این بود کدستاشو باز کنه!

چه بازی ها ک نمیکردیــما!!!
من فکر کنم تو خرت و پرتای بچگیم باشه هنوز!نارنجی بود!!!
متولد چ سالی هستی مگه؟



حالا تو بگو اون ک من پرسیدم چیه؟؟!![/B]

 

[Farez 132]

این دیگه چی بود من که یادم نمی یاد شایدم سن م نی رسه

این از اون بازیهایی بود که یکی اینور وایمیستاد یکی هم اونور .
بعد اون صورتی به وسیله نخ میکشیدی و طرف مقابل باید نخو میکشید و اون صورتیه رو میفرستاد طرف اون یکی.

 

[(✿◠‿◠) Darya]

این از اون بازیهایی بود که یکی اینور وایمیستاد یکی هم اونور .
بعد اون صورتی به وسیله نخ میکشیدی و طرف مقابل باید نخو میکشید و اون صورتیه رو میفرستاد طرف اون یکی.

فارز خان این رو یادته؟!!!!


من ک هرجا اسمت رو میبینم یاد این میافتم!

 

[*Le!la*]

میشه بگین این چیه؟؟
من یادم نمیاد!!!

منم هرچی فک میکنم یادم نمیاد.........

 

[Farez 132]

فراز خان این رو یادته؟!!!!


من ک هرجا اسمت رو میبینم یاد این میافتم!

فراز نه FAREZ .

 

[(✿◠‿◠) Darya]

منم هرچی فک میکنم یادم نمیاد.........

نمیدونم والا...
این بود 1 کلید بود باید ردش میکردیم جوری ک ب سیم برخورد نکنه نیست؟؟؟!!

من ک چیز دیگه ای ب ذهنم نمیرسه...شبیه این هم ک میگم هم نیست

 

[(✿◠‿◠) Darya]

فراز نه FAREZ .

ویرایش شد...پوزش.

 

[Farez 132]

ویرایش شد...پوزش.

شرمنده الان پفک ندارما.

 

[(✿◠‿◠) Darya]

شرمنده الان پفک ندارما.

نه ممنون
دیگه ترک کردم!!!

 

[Farez 132]

نه ممنون
دیگه ترک کردم!!!

افرین خوب کاری کردی.

 

[(✿◠‿◠) Darya]

1ی بگه این چـــــیه؟؟؟؟؟

 

[n_roshan]

چه گیری دادیاااا بچه ها کی اینو میدونه چیه؟

 

[LEGEND.MM]

چه دوران مزخرفی بود . اصلا حاضر نیستم برگردم به اون دوران ...

 

[LEGEND.MM]

1ی بگه این چـــــیه؟؟؟؟؟

اینو میگرفتی جلوی دهنت و هوا رو میدادی بیرون و به اون میله فلزیه وسطی ضربه میزدی . با این کار یه صدای مضحکی ازش در میومد ...

پ.ن : میدونم نفهمیدی چی گفتم . همون بهتر که نفهمیدی . چیز بیخودی بود . چند بار دم و دهن من باهاش ترکید !

 

[(✿◠‿◠) Darya]

اینو میگرفتی جلوی دهنت و هوا رو میدادی بیرون و به اون میله فلزیه وسطی ضربه میزدی . با این کار یه صدای مضحکی ازش در میومد ...

پ.ن : میدونم نفهمیدی چی گفتم . همون بهتر که نفهمیدی . چیز بیخودی بود . چند بار دم و دهن من باهاش ترکید !

واقعـــا؟؟!!
هرچی فکرمیکنم یادم نمیاد شاید مال پسرا بوده!!!!

مـــمـــنون ک روشنم کردی.

 

[n_roshan]

چه دوران مزخرفی بود . اصلا حاضر نیستم برگردم به اون دوران ...

بله؟عجیبه!!!!

 

[fifa]

یادش بخیر، اینها رو خیلی دوست داشتم.

 

[s.shab]

اوخیدلم خواست....

 

[LEGEND.MM]

واقعـــا؟؟!!
هرچی فکرمیکنم یادم نمیاد شاید مال پسرا بوده!!!!

مـــمـــنون ک روشنم کردی.

خواهش میکنم . این وسیله بازی بچه های پایین شهری بود . ماها که مثل شما عروسک و ... نداشتیم مجبور بودیم با این وسایل خطرناک بازی کنیم . یا مثلا یه تایر موتور برداریم و با چوب بزنیم بهش و بیفتیم دنبالش !

بله؟عجیبه!!!!

آره . دوران بی خودی بود . ترجیح میدم در موردش چیزی نگم .

 

[Rebika]

ای بابا , چه روزایی بوداااااا ای کاش می شد بر گرده....

 

[n_roshan]

آره . دوران بی خودی بود . ترجیح میدم در موردش چیزی نگم .

امیدوارم حداقل از دوران جوانیت لذت ببری رفیق

 

[shayesteh-namvar]

یادش بخیر بچه که بودیم نقاشیم خوب بود ....عکس اینا رو نقاشی میکردیم میفروختیم ...از بچگی خودساخته بودیم خرج خودمون رو خودمون درمیاوردیم...
​

 

[shayesteh-namvar]

​

- شما یادتون نمیاد ، به نمکی کاغذ باطله و نون خشکه میدادیم ، نمک بهمون میداد بعدش هم نمک ید دار اومد که پیشرفت کرده بود تابستونها هم دمپایی پاره میگرفت جوجه های رنگی میداد .