دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هیچ دلی بی بهانه نمی تپد نمیدانم بهانه ها دلگیرند یا دلها بهانه گیر...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مي ترسم از نبودنت...

و از بودنت بيشتر!!!


نداشتن تو ويرانم ميكند...


و داشتنت متوقفم!!!


وقتي نيستي كسي را نمي خواهم.


و وقتي هستي" تو را" می خواهم.


رنگهايم بي تو سياه است و در كنارت خاكستري ام

خداحافظي ات به جنونم مي كشاند...


و سلامت به پريشانيم!؟!



بي تو دلتنگم و با تو بي قرار....

بي تو خسته ام و با تو در فرار...


در خيال من بمان

از كنار من برو

من خو گرفته ام به نبودنت.......
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=6]من چقدر دلتنـــــگم
و چقدر تشنه ی لبخنـــــد کسی
که بـــــــاران را می شناسد
و دریــــا را می فهمد
و می داند
سنگ ، سنگ است
و نباید پرتاب کرد.
[/h]
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز





کاش میشد به تو یک نامه نوشت

نامه را دست خدا داد که باور بکند...

بی تو من در ترک آیینه ها میشکنم

کاش میشد که خدا،

آخر نامه به جای من امضا بکند
تو فقط مال منی
فقـــــــــــــــــــــــــط مـــــــــــــــــــــــن
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
این روزها چقدر هوای تو می کنم

حتی غروب گریه برای تو می کنم

گاهی کنار پنجره ام می نشینم

چشمی میان کوچه رهای تو می کنم

خیره به کوچه می شوم اما تونیستی

یاد تو یاد مهرو وفای تو می کنم

خود نامه ای برای خود می نویسم و

آن را همیشه پست به جای تو می کنم

وقتی نامه می رسد از سوی من به من

می خوانم و دوباره هوای تو می کنم..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم تنگ است از اين دنيا چرايش رانمي دانم

من اين شعر غم افزا را شبي صدبار مي خوانم

چه مي خواهم از اين دنيا ،از اين دنياي افسونگر

قسم برپاکي اشکم جوابم رانمي دانم

شروع کودکي هايم، سرآغاز غمي جانکاه

از آن غم تا به فرداها پراز تشويش ،گريانم

بهار زندگي رامن هزاران بار بوييدم

کنون باغصه مي گويم خداوندا پشيمانم

به سوي در گه هستي? هزاران بار ?رو کردم

الهي تابه کي غمگين دراين غم خانه مي مانم

خدايا باتو مي گويم حديث کهنه غم را

بگو بامن که سالي چند دراين غم خانه مهمانم

دلم تنگ است از دنيا چرايش رانمي دانم

ولي يک روز اين غم را زخود آهسته مي رانم
 

some1

عضو جدید
کاربر ممتاز
هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق
هم دعا کن گره ی تازه نیفزاید عشق
شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد
شمع حق داشت ، به پروانه نمی آید عشق
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
شــک کــــرده بــــودم کسی بین ماست!

حالا

یقین دارم "مـــن" بین دو نفر ایستاده ام!

چـــــــــقدر تفاوت وجود داشت

یــــــــــن واقعیت و طرز فکر مـــــــــــن ..
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
کـاش هر روز جـمعه بـود

آن وقـت می تـوانستـم

دلتـنگی هایـم را

بـر گردن غـروبـش بیـانـدازم
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
حسرتـــــــــــــ یعنی رو به رویم نشسته ای....
و باز خیســـــی چشمـــانم را
آن دستمال خشک بی احساس پاکـــــــــــــــــ می کند
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

كه دوستت دارم . . .

چه جمله ای كه مكان و زمان نمی خواهد

به هر زبان كه بگویی ... زبان نمی خواهد!

چه جمله ایست كه از تو برای اثباتش

به جز دو چشم دلیل و نشان نمی خواهد

چه جمله ایست كه وقتی شنیدم از دهنت

دلم به جز دل تو همزبان نمی خواهد

ستاره ها همه دور مدارشان باشند


تو ماه من شده ای! كهكشان نمی خواهد!

تو ماه من،پر پرواز من شدی باتو

پر از پرنده شدن آسمان نمی خواهد

نگاه كن! قلمم مثل چشم تو شده است

برای گفتن حرفش دهان نمی خواهد!

حدیث ما همه در جمله ای خلاصه شده

كه (دوستت دارم) داستان نمی خواهد!

كه (دوستت دارم) یعنی كه (دوستت دارم!)

كه (دوستت دارم) امتحان نمی خواهد!!!
 

كندو

عضو جدید
کاربر ممتاز
این روزها که میگذرد

یک ترانه تلخ

قصه ی تنهایی مرا می سراید

سمفونی گوش خراشی است

روزهاست

پنبه دگر فاید نداره

باید باور کنم تنهایم

پس مرسی خدا
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
صحبت از فاصله نیست ، صحبت از مهر و وفاست
شاید این فاصله ها محک عاطفه هاست
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
گـــِـریه نـِمی کـُنم نــَه اینکــه سـَنگم...

گـــِـریه غـُـ ـرورمــ ـو بـِهَم مـیزنــه...

آدَمـــ بـرای هـَضمـــ دلتـَنگـیاش

گـــِـریه نـِـمی کــُنه...

قــَدم مــیزَنه...

اگــه یکــی باشــه منــو بـِفـهمــه

بــَراش غـرورمـــو بـِهَم مــی زَنـَـم...

گــِـریه کـــِ سـَـهلــه زیـــر چتــرِش...

شــونـــه بـ ــه شــونــه تــا آخــَر دنیــا

بــاهــاش قــَـدم مــی زنَم...
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
گريستن تنهـــــا کار يک ناتــوان است و من سخت ناتوانـــم ...!!!
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
وقتيــــ خــداحافظي مي کنــــم
انـــرژي عظيمي مي خواهــد
کنترل اولين قطـــرِه اشکـ که نچکد...
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
نيمکت با هم بودنمان تنهاست من دل نشستن ندارم
تو دليل نشستن باش................
 

كندو

عضو جدید
کاربر ممتاز



اسمان سربی رنگ.
من درون قفس سرد اتاقم
دلتنگ.
می پرد مرغ نگاهم
تا دور.
آه باران باران
پر مرغان نگاهم را شست.
از دل من اما
چه کسی
نقش او را خواهد شست؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز





[FONT=courier new, courier, mono]تا کدوم ستاره دنبال تو باشم[/FONT][FONT=courier new, courier, mono]
تا کجا بی خبر از حال تو باشم
[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]
مگه میشه از تو دل برید و دل کند
[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]
بگو می خوام تا ابد مال تو باشم


از کسی نیس که نشونی تو نگیرم


به تو روزی میرسم من که بمیرم


هنوزم جای دو دستات خالی مونده


تا قیامت توی دستای حقیرم


خاک هر جاده نشسته روی دوشم


کی میاد روزی که با تو روبرو شم


من که از اول قصه گفته بودم

[/FONT][FONT=courier new, courier, mono]
غیر تو با سایه م نمی جوشم
[/FONT]
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلت را خانه ما کن، مصفا کردنش با من
به ما درد دل افشا کن، مداوا کردنش با من
اگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش، پیدا کردنش با من
بیفشان قطره اشکی، که من هستم خریدارش
بیاور قطره ای اخلاص، دریا کردنش با من
اگر درها به رویت بسته شد، دل بر مکن از ما
در خانه دق الباب کن، وا کردنش با من
به من گو حاجت خود را، اجابت می کنم، آری
طلب کن آنچه می خواهی، مهیا کردنش با من
بیا قبل از وقوع مرگ، روشن کن حسابت را
بیاور نیک و بد را، جمع و منها کردنش با من
چو خوردی روزی امروز ما را، شکر نعمت کن
غم فردا مخور، تامین فردا کردنش با من
به قرآن، آیه رحمت فراوان است، ای انسان
بخوان این آیه را، تفسیر و معنا کردنش با من
اگر عمری گنه کردی، مشو نومید از رحمت
تو نام توبه را بنویس، امضا کردنش با من
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم می گیرد از گفتن، دریغا شهر قلبم را غروبی تیره پوشانده است. تمام
پیکرم از سردی شبهای غربت سخت می لرزد، حصار ذهن من آشفته و
تبدار، درونم از حباب لحظه ها سرشار که همچون ضربه ساعت همیشه با
قدمهای زمان از دور می آید و غم چون زخمه یی بر تار، تمام پیکرم را می
خراشد از جدایی ها و ذهنم در حصار تنگ اندیشه.. صبورم از باور بودن،
غمین از حیرت ماندن، دریغا نمی گویم غمم را با چه کس گویم بگو با من تو
ای همراز ای همدرد مگر آیا مجال اعتمادی هست؟؟؟
می گیرد از گفتن..... دلم
 

كندو

عضو جدید
کاربر ممتاز
معلم پسرک را صدا زد تا انشایش را با موضوع علم بهتر
است یا ثروت بخواند. پسرک با صدای لرزان گفت:ننوشته ام.معلم با خط کش چوبی پسرک را تنبیه کرد و او را پایین
کلاس پا در هوا نگه داشت. پسرک در حالیکه دستهای قرمز
و باد کرده اش را بهم میمالید زیر لب زمزمه کرد: آری ثروت
بهتر است...چون اگر داشتم دفتری میخریدم!
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی آدمهــــــا یهـو میــان . . . ! یهـو زندگیـتـــــو قشنگ میکنن . . . ! یهـو میشن همــــــه ی دلخـوشیت . . . ! یهـو میشن دلیـل خنــــــده هات . . . ! یهـو میشن دلیل نفس کشیــــدنت . . . ! ... ... ... ... ... بـعــــد همینجـوری یهـو میــــــرن . . . ! یهـو گنـــــــــــد میـزنن بـه آرزوهــــات . . . ! یهـو میشن دلیل همــــــــه ی غصــه هات و همـــــــه ی اشکات . . . ! یهـو میشن سبب بالا نیـــومدن نفسـت . . .
 

yield

عضو جدید
من ای یاران از میان شما ازکنار شما ناگهان رفتمسفرکردم سوی شهر دگرچون نسیم سحر بی نشان رفتمبه بوی گلی چون نسیم بهاران گذشتم شتابان زهر رهگذربه سودای عشقش زشهر عزیزان دویدم به صدها دیار دگرای مهربانان من رفتم....زین خانه روشن رفتمتاآسمانی تیره را با او ببینمرفتم که رنج هجران را...مهجوری از این سامان رابامن مگرقسمت کند آن نازنینم
 

banooyeariayi

عضو جدید

تمام دنیا هم که بگویند تو مال ِ من نیستی،

باز هم این دل ِ زبان نفهم،

بهانه ات را میگیرد !!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا