کوچه های تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

banooyeariayi

عضو جدید
به سراغ من اگر می آیی تند و آهسته چه فرقی دارد؟

تو به هر جور دلت خواست بیا...

مثل سهراب دگر جنس تنهایی من چینی نیست..که ترک بردارد

مثل مرمر شده است چینی نازک تنهایی من...
 
آخرین ویرایش:

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به سراغ من اگر می آیی تند و آهسته چه فرقی دارد؟

تو به هر جور دلت خواست بیا...

مثل سهراب دگر جنس تنهایی من چینی نیست..که ترک بردارد

مثل مرمر شده است چینی نازک تنهایی من...

اینکه
عاشق چه باشیم
اساسی ترین مساله بشری است
واگر پاسخ این باشد
به هر آنجه هست عشق بورز
در می یابیم که جهان پیرامون
به همین ترتیب عشق می ورزد
وهیج عشق ورزیدن دیگری نیست
که جاودانه باشد
یا جهان پیرامون آن را بشناسد.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بهانه ی دل گرفتن این روزهام نبودنت نیست.....

ترس از دوباره بودنته........

تو بیش از آنجه من قادر به گفتن باشم
به من گوش می دهی
تو ضمیر آگاه را می شنوی
تو با من به جاهایی می روی که کلمات من قادر به بردن تو به آنچاها نیستند
 

niloo66

عضو جدید
[FONT=&quot]خنديدن، خوب است...
قهقهه، عالي است...
گريستن، آدم را آرام مي کند...
اما… لعنت بر بغض[/FONT] !

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خنديدن، خوب است...
قهقهه، عالي است...
گريستن، آدم را آرام مي کند...
اما… لعنت بر بغض !

به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه کن

کسی هست که عاشقانه تو را می نگرد و منتظر توست.

اشک های تو را پاک می کند و دست هایت را صمیمانه می فشارد.

تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت

و اگر باور داشته باشی می بینی حتی ستاره ها هم با تو حرف می زنند.

باور کن که با او هرگز تنها نیستی

فقط کافیست عاشقانه به آسمان نگاه کنی . . .
 

niloo66

عضو جدید
[FONT=&quot]شب که مي شود[/FONT]
[FONT=&quot]نبودن هايت را زير بالشم مي گذارم[/FONT]
[FONT=&quot]و شجاعت خود را زير سوال مي برم[/FONT] ...
[FONT=&quot]دوام مي آورم تا فردا ؟؟؟[/FONT]
 

الهام3

عضو جدید
گناهی ندارم ولی قسمت اینه




که چشمای کورم به راهت بشینه


برای دله من واسه جسم خستم


منی که غرورو تو چشمات شکستم


سر از کار چشمات کسی در نیاورد


که هر کی تو رو خواست یه روزی بد آورد


برای دل من واسه جسم خستم


منی که غرور رو تو چشمات شکستم


واسه من که برعکس کار زمونه


یکی نیست که قدر دلم رو بدونه


گناهی ندارم ولی قسمت اینه


که چشمای کورم به راهت بشینه


هنوزم زمستون به یادت بهاره


تو قلبم کسی جز تو جایی نداره


صدای دلم ساز ناسازگاره


سکوتم به جز تو صدایی نداره


تو خواب و خیالم همش فکر اینم


که دستاتو بازم تو دستام ببینم


ولی حیف از این خواب پریدم


که بازم با چشمایه کورم به راهت بشینم


سر از کار چشمات کسی در نیاورد


که هر کی تو رو خواست یه روزی بد آورد


برای دل من واسه جسم خستم


منی که غرور رو تو چشمات شکستم


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روياي شب هاي نابم پر اسم تو كتابم

ياد تو هميشه با من اگه بيدارم يا خوابم

اگه تو نموني با من روزهاي من تيره ميشه

ولي شب هام ميشه روشن اگه تو باشي هميشه

توي خوابت مي نشينم تا خوابي ديگه نبيني

روياي خوابت ميشم تا خواب آشفته نبيني

حرف شب هاي دلم روزهاي بودنم تويي

رمز شادي هاي روز وخواب هاي خوبم تويي

ديدنت شادي مي ريزه توي رگ هاي تنم

با تو من عاشق زندگي ,هميشه بودنم

با تو من پري قصه هاي عاشقا مي شم

بي تو آواره ي دشت و بلم و دريا مي شم

با تو روشن چون تولد با تو شادم واسه بودن

بي تو من سايه ي يك درد, سايه ي غم نبودن

با تو من خود سجودم پاي عشق آسموني

مي توني بتم تو باشي اگه تو با من بموني

بي تو من سردي يك اشك روي گونه ي تكيده

با تو من گرمي شوقم وقتي مي دمه سپيده
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق
عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست.
چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی!
که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی
و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی
و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی
و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
\ من به غربت نمی اندیشم
همه جا خانه ی من
دوستی قلب بزرگی ست که بر رود زمین
جای گرفت
و بسوی دریا
از جهان می گذرد
خانه ام
بعد نگاهی ست که در آن
همه روی زمین سبز و پیوند برادروار است
خانه ام وسعت شگرفی دنیا دارد...
من به غربت نمی اندیشم!
همه جا خانه من ز!
..............................
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی وقتها آدمها الماسی توی دستاشون دارند بعد چشمشون به یه گردو می افتع
دولا میشن تا گردو رو بردارن الماسه می افته تو شیب زمین قل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره.
میدونی چی میمونه:
یه آدم و یه دهن باز ، یه گردوی پوک و یه دنیا حسرت
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یک روز احساس کردم اگر اورا با یک غریبه ببینم تمام شهر را به آتش خواهم کشید.........

اما امروز حتی کبریتی هم روشن نمیکنم تاببینم او کجاست و با کیست.............

روزی که به دنیا آمدم در گوشم خواندند اگر می خواهی در دنیا خوشبخت شوی همه را دوست بدار.....

....حال که دیوانه وار دوستش دارم می گویند فراموش کن!!!!!!!


فراموشت کنم؟




منتظر خداحافظی من نباش!!!!!!!

من هر که را به خدا سپردم دیگر پس نیاورد............
 

banooyeariayi

عضو جدید
حالا دیگر نه از حادثه خبری هست
و نه از اعجاز آن چشم های آشنا...
از دلتنگی ها هم که بگذریم
تــــنهایی
تنها اتفاق این روزهای من است...

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از خدا خواستم،

نغمه هاي عشق مرا به گوشت

برساند تا لبخند مرا

هرگز فراموش نكني و

ببيني كه سايه ام به

دنبالت است تا هرگز

نپنداري تنهايي.

ولي اكنون تو رفته اي

ومن شاهد رفتن تو هستم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عتیقه شدم
در یادها
بی آنکه قیمتی باشم..

هنوز هم تکه ای از اسمان در چشمانت ...

جرعه هایی از دریا در دستانت

و تجسمی زیبا از خاطره ایثار گلهای سرخ در معبد ارغوانی دلت به یادگار مانده است....

نخستین چکه ناودان بلند یک احساس را در قا لب کلامی از جنس تنفس باغچه های معصوم یاس به روی حجم سپید یک دفتر می ریزم و ان را با لهجه

همه پروانه صفت های این گیتی بی انتها به اسمان نیلوفری دل زلالت هدیه می کنم...

در پناه خالق نیلوفرها همیشه سلامت باشی............ ......... ....
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
از که پنهان کنم ،این راز دل خسته ی خویش؟
از نسیمی که پیام آور توست؟
از بهاری که مرا رسوا ساخت؟
از خدایی که خودش میداند عشق وحشی تر از آن است که پنهان ماند.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش می دانستی درخشش عشقت در قلبم از تمامی کهکشانها بیشتر است .

اگر فقط یک ستاره از عشقم را به میهمانی قلبت بخوانی برایم کافیست

جای باقی ستاره ها دانه های اشکم را می چینم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نوازشم کن!
نترس تنهایی ام واگیر ندارد...

امید داشته باشید. خدا در همین نزدیکی هاست ……………….لای شب بوها
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید.
مطمئن باشید خدا کنارتونه قدم به قدم با شماست.
من خدا رو پیدا کردم. اون بغلم کرد. فقط کافیه بخواین. منم بنده ی بدی بودم و شایدم باشم هنوز …..اما خدا منو تو آغوشش گرفت
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
میرسد روزی که بی هم میشویم/یک به یک از جمع هم کم میشویم
میرسد روزی که ما در خاطرات/موجب خندیدن و غم میشویم
گاه گاهی یاد ما کن ای رفیق/میرسد روزی که بی هم میشویم
 

hasti_64

عضو جدید
نیم ساعت پیش ،
خدا را دیدم قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان در حیاط از کنار دو سرو سیاه گذشت
و رو به ایوانی که من ایستاده بودم آمد ،
آواز که خواند تازه فهمیدم ،
پدرم را با او اشتباهی گرفته ام !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی حس میکنم روی دست خدا مانده ام!!
خسته اش کرده ام...
خودش هم نمیداند با من چه کند!!...
تو لحن خنده هات احساس غم نبود
من عاشقت شدم دست خودم نبود
این خونه روشنه اما چراغی نیست
دنیام عوض شده این اتفاقی نیست
احساس من به تو مابین حرفام نیست
هرچی بهت میگم اونی که میخوام نیست
ما مثل هم هستیم من عاشق و دیوونم
منم شبیه تو پایبند این خونم
این خونه روشنه اما چراغی نیست
من عاشقت شدم این اتفاقی نیست
احساس من به تو مابین حرفام نیست
هرچی بهت میگم اونی که میخوام نیست
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا