دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلامتیه اونایی که نه عشق کسی رو به بازی میگیرن..
نه بازیشونو عاشقانه جلوه میدن...
 

كندو

عضو جدید
کاربر ممتاز
باورش سخت ،ولی ممکن شد

که تو از خاطر من ،پاک شدی

ولی افسوس که تقدیر نوشت

رفتی و در دل شب ،خاک شدی
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
گوشهایم را می گیرم ...
چشم هایم را می بندم ...
و زبانم را گاز می گیرم ...
ولــــی ...
... حـــریـــفِ افکارم نمی شوم ...

چقـــدر دردنــــاک است ...

فــهــمــیــدن
 

میهن مشرقی

عضو جدید
[FONT=&quot]شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفته اند[/FONT]

[FONT=&quot]عشق بورز به آنها که دلت را شکستند[/FONT]

[FONT=&quot]دعا کن برای آن ها که نفرینت کردند[/FONT]

[FONT=&quot]بهار شو بخند که خدا هنوز آن بالاست[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
گــــاهي خيـــــال بـــــــوده ام

گــــــــاهي توهــــــــــم


گـــاهي تجردي تنهــــــــا


ميان آدم هـــا


ســايه اي از خــــودم


که دنبـــال تـــــــو مي گشته
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گــــاهي خيـــــال بـــــــوده ام

گــــــــاهي توهــــــــــم


گـــاهي تجردي تنهــــــــا


ميان آدم هـــا


ســايه اي از خــــودم


که دنبـــال تـــــــو مي گشته
سکوت نکردم که فراموشت کنم

نمی خواهم از یادم بروی....

اشک نمی ریزم

تا.......

لحظه های نبودنت را ابری کنم

تنها...تنها...

لحظه های با تو بودن را مرور می کنم


و...به تو می اندیشم در ابدیت لحظه ها


نمی دانی چه غمگینم


در این تاریکی شبها


چه بی تابانه دلگیرم


نمی دانی که گاهی عاشقانه


در تب رویای تو آرام می گیرم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به چه ميخندي تو؟

به مفهوم غم انگيز جدايی؟

به چه چيز؟

به شكست دل من يا به پيروزي خويش؟

به چه ميخندي تو؟

به افسونگري چشمانت كه مرا سوخت و خاكستر كرد؟

به چه ميخندي تو؟

به دل ساده ي من كه دگر تا به ابد نيز به فكر خود نيست؟

خنده دار است بخند . . .
 

كندو

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب نگاه کن در این خزان تکبرگی
از شاخه جدا شده ام...
و باقی برگها
در بهاری خیال انگیز
به خوابیسبزناک فرو رفته اند...
...
شاید گناه من معصومیتیست
که بی تو جنگل را باور نکرد...
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
دنبال واژه نباش.کلمات فریبمان میدهند....
وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش میرود فاتحه ی بقیه ی حروف را باید
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بـا رفتنـتــــــ من را در قفسـي انـداختـي کـه در ِآنـــــ هميـشـــه بـاز استـــــ ...
تکـــ تکـــِ پـرهـايـم را مي کَنـَم تـا نبـاشد بـالــي بـراي پـرواز ...
.
.
.
عشقـــــ همـه چيـزش فـرقـــــ مـي کنـد ...
حتـي اسـارتـش ...!
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ديوار اتاقمــ پر از عکس هاے دو نفره اے ــست
کـــه قرار است بعدا بيندازيمــ
همان بعدنے که نيستـــ شد
در تقويم بودنمان
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
روزگار !
هــــــــــــر سازي که زدي رقصيدم ...
بي انصاف يکبار هم تو به ساز من برقص ؛
ببيــــــــن دلم چه " شـــــــــــوري " ميزند ... !
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای دوست داشتن وقت لازم است،



اما برای نفرت



گاهی فقط یک حادثه یا یک ثانیه کافی است.

 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که تسبيح نبودم ، تو مرا چرخاندی
مشت بر مهره تنهايی من پيچاندی
مهر دستان تو دنبال دعايی می گشت
بارها دور زدی ذهن مرا گرداندی
ذکرها گفتی و بر گفته خود خنديدی
از همين نغمه ی تاريک مرا ترساندی
بر لبت نام خدا بود،خدا شاهد ماست
بر لبت نام خدا بود و مرا رقصاندی!
دست ويرانگر تو عادت چرخيدن داشت
عادتت را به غلط چرخه ايمان خواندی
قلب صدپاره من مهره صد دانه نبود
تو ولی گشتی و اين گمشده را لرزاندی
جمع کن، رشته ايمان دلم پاره شدست
من که تسبيح نبودم، تو چرا چرخاندی؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من که تسبيح نبودم ، تو مرا چرخاندی
مشت بر مهره تنهايی من پيچاندی
مهر دستان تو دنبال دعايی می گشت
بارها دور زدی ذهن مرا گرداندی
ذکرها گفتی و بر گفته خود خنديدی
از همين نغمه ی تاريک مرا ترساندی
بر لبت نام خدا بود،خدا شاهد ماست
بر لبت نام خدا بود و مرا رقصاندی!
دست ويرانگر تو عادت چرخيدن داشت
عادتت را به غلط چرخه ايمان خواندی
قلب صدپاره من مهره صد دانه نبود
تو ولی گشتی و اين گمشده را لرزاندی
جمع کن، رشته ايمان دلم پاره شدست
من که تسبيح نبودم، تو چرا چرخاندی؟

دوستت دارم

نگاهت می درخشد بر دلم از ماست انگاری

بـرایـم آشـنائـی ، آخـریـن رؤیـا سـت انـگاری

چه سرگردان به هرجا می روی بـا پای آواره

سـلام ای دلـپذیـرم ! جای تو اینجاست انگاری

به سـویم آمدی ، من بی نهایت دوسـتـت دارم

براین باورکه روحت مثل من تنهاست انگاری

نشـستی مـثل باران ، تا براین دنیای خشـکیده

غــبار سـالـها از خـاطـرم بـرخـاسـت انـگاری

یخ روحم ترک برداشت ،حسّم سخت ترسـیده

دلـم امّـا نـه انـگاری درایـن دنـیاسـت انگاری

نگاهـت می کنم ، شـایـد بفهـمم دوسـتـم داری

نمی فـهمم ! نـگاهـت دورو ناپیداست انگاری
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


[h=2]” روز مرگم “[/h] [h=2]هرکه شیون کند از دور و برم دور کنید[/h] [h=2]همه را مست و خراب از می انگور کنید[/h] [h=2]مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید[/h] [h=2]مست مست از همه جا حال خرابش بدهید[/h] [h=2]بر مزارم مگذارید بیاید واعظ[/h] [h=2]پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ[/h] [h=2]جای تلقین به بالی سرم دف بزنید[/h] [h=2]شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید[/h] [h=2]روز مرگم وسط سینه من چاک زنید[/h] [h=2]اندرون دل من یک قلمه تاک زنید[/h] [h=2]روی قبرم بنویسید وفادار برفت[/h] [h=2]آن جگر سوخته خسته از این دار برفت[/h]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همه گفتند فراموشش کن



و نمی دانستند



که به جزء یاد تو هر لحظه مرا



یاری نیست



هر که می دید غمم را می گفت



که دوایت گذر ایام است



لحظه و ساعت و روز



در پی هم رفتند



وفراموش شدند



عشقت اما در من



همچنان پابرجاست



هر که می گفت



دوایت گذر ایام است



کاش می دید که بعد از عمری



باز هم یاد تو در من باقیست



باز هم یاد تو در من گرم است



باز هم یاد تو در من خوب است



باز هم یاد تو رویای من است
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دلم شکست
عيبي ندارد شکستني است ديگر، مي شکند
اصلا فداي سرت
قضا و بلا بود
از سرت دور شد
اشکم بي امان مي ريزد
مهم نيست
آب روشني است
خانه ات تا ابد روشن
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
این روزها زیادی ساکت شده ام ،

نمی دانم چرا حرفهایم، به جای گلو

از چشمهایم بیرون...........می آیند............!




 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فکر تو همیشه همراه منه



همیشه هر جا که بودم از تو آروم میگرفتم

اگه هم صدام سکوت بود با سکوت از تو میگفتم

همیشه هر جا که رفتم آخر جاده تو بودی

اونکه با دل خستگی هاش دل به من داده تو بودی

تو که بودی بهترین بود بودنت بهشت ترین بود

تو نبودی می بریدم به جهنم میرسیدم

حالا هرجایی که هستی

خوب بدون که توی قلبم ضربان بودن هستی

همیشه هر جا که هستم اگه بی جون اگه خستم پر غرور یا که شکستم

تن به بیگانه نمی دم با تموم نا امیدی دل به دستای تو بستم

می نویسم تا بدونی واسه تو ای آسمونی

پشت ابرا هم که باشی واسه من رنگین کمونی

از همیشه تا نهایت به تو مدیونم و دستات

نفسم رو از تو دارم تو و گرمای نفسهات

تو که باشی میشه پر زد میشه به کودکی سر زد

میشه حتی توی رویا خونه ی خدا رو در زد

میشه بود و بهترین بود با تو آواره ترین بود

تو زمین باشی بهشتم آرزوشه کاش زمین بود

تو که باشی میشه بودش پای عشق و تارو پودش

میشه قصه رو شروع کرد یکی بود یکی نبودش

قصه ی خوش رنگ چشمات تا همیشه موندگاره

شب میاد به عکس ماهت چشماتم ماهو میاره

 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزها زیادی ساکت شده ام ،

نمی دانم چرا حرفهایم، به جای گلو

از چشمهایم بیرون...........می آیند............!






دیگه اشکی واسه ریختن نمونده خنده ای تلخی هم بر لب نیست

چه باید کرد تنها سکوت است که باقی مانده
 

mehravehoath

عضو جدید
[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گاهی مسیر جاده به بن بست می رود،گاهی تمام حادثه از دست می رود ،گاهی همان کسی که دم از عقل می زند ،راه هوشیاری خود مست می رود ،گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست ،وقتی که قلب خون شده بشکست می رود ، اول اگر چه با سخن از عشق آمده است ،آخر خلاف آنچه که گفته است می رود ، وای از غرور تازه به دوران رسیده ای ، وقتی میان طایفه ای پست می رود ، هر چند مضحک است وپر از خنده های تلخ ، بر ما هر آنچه لایقمان است می رود[/FONT]
 

mehravehoath

عضو جدید
کاشکی میفهمید اونکه برای بدست آوردن محبتت تنش رو به تو میسپاره فاحشه نیست و اونکه برای بدنبال خود کشوندنت تنش رو ازت میدزده باکره نیست من به فاحشه بودن ذهن زنان باکره و باکره بودن ذهن زنان فاحشه ایمان دارم……. دکتر شریعتی
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا