تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه........هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانیتا پای تو رنجه گشت و با درد بساخت//مسکین دل رنجور من از درد گداخت
تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه........هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی
عجب! خواب تشریف داشتید تا الان!!!!!!!!!!
یا رب غم آنچه غیر تو در دل ماست///بردار که بیحاصلی از حاصل ماست
تقدیر کشید آخر در خانه ی تقدیرم........کاری که نشد مقدور از کوشش و تدبیرمزان می خوردم که روح پیمانهٔ اوست//زان مست شدم که عقل دیوانهٔ اوست
خواهشا زود تر پاسخ گویید!!
ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست//درد تو بجان خسته داریم ای دوست
تا صد سخن به نیم نگه باز گویمت
نازآفرین من به نگاهم نگاه کن
من چیستم؟ حکایت از یاد رفته ای
تصویری از جوانی بر باد رفته ای
تنها نه کاسه ی سر ما کوزه میشود
این کاسه کوزه بر سر دنیا شکسته است
تا سحر شمع و من و پروانه با هم سوختیم
آنکه بر مقصود نائل شد سحر پروانه بود
همچنانی که فلز زیوری نیست به اندام کلنگ
در کف دست زمین گوهر نا پیدایی است
که رسولان همه از تابش ان خیره شدند
پی گوهر باشید
تا شقایق هست ، زندگی باید کرد
درسکوت ِ من
سگی به زنجیر بسته
پارس میکند
جراحت ِ گردن او
از تسمهی ِ قلاده نیست
صاحبش دور میشود
دردا که یار در غم و دردم بماند و رفت .... مارا چو دود بر سر آتش نشاند و رفت
دردا که یار در غم و دردم بماند و رفت .... مارا چو دود بر سر آتش نشاند و رفت
تلخی نکند شیرین ذقنم
خالی نکند از می دهنم
عریان کندم هر صبح دمی
گوید که بیا من جامه کنم
تلخی نکند شیرین ذقنم
خالی نکند از می دهنم
عریان کندم هر صبح دمی
گوید که بیا من جامه کنم
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن.....منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود ......... وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد.....وجود نازکت آزرده ی گزند مبادنبود نقش دو عالم كه رنگ الفت بود...زمانه طرح محبت نه اين زمان انداخت
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |