آره آبجی مریم . یکی تو اینجوری از تهدید های مامانت میترسیدی یکی من ...
............
خیلی به واقعیت نزدیکه
آره خداييش خيلي واقعي بود
البته سن شما دخترا كه قد نميده ولي ما پسرا يادمونه!
ميرفتيم تو اتاقمون يه گوشه كز ميكرديم!هي يادش بخير
خواهش میشه گلم...دووووووستم خیلی قشنگ بود
مررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررسی
آره واقعا.........موافقمفکر کنم باید به بچه های امروزی بگیم از اتاقتون بیاین بیرون
من یه سری اینجوری شدم بعد بابا امد خونه با مامان یه دعوایی کرد بعدش بردم بیرون واسم کلی پسته خرید اخه منم مامانو تهدید کردم که دیگه از دست پختش نمیخورم
کلا همیشه حرف حرف من بودهآخی....
شیطون چرا مامانتو اذیت کردی بعدشم تهدید..گناه داره خوب
کلا همیشه حرف حرف من بوده
کلا همیشه حرف حرف من بوده
یادش به خیر مامانم چقدر منو میزد !
هرجا میشینه میگه من هیچکس رو به اندازه محمد نزدم ...
اون که بله ولی ما سه تا دختریم داداش ندارماون که همیشه حرف حرفه دختراست تو خونه اما من هیچ وقت مامانمو به بابام نمیفروشم البته قبلا برعکس بود. اما از وقتی فمنیست شدم جبهم عوض شد!
اون که بله ولی ما سه تا دختریم داداش ندارم
ولی از بین همه من گوگولی مگولی خانوادم تتغاری:دی
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
وقتی ما اسم فامیل بازی میکنیم | تالار عکس | 1 | ||
وقتی ما پسرا دیر میایم خونه!!!!!(طنز) | تالار عکس | 9 | ||
وقتی عکسها به ما دروغ میگویند! | تالار عکس | 5 | ||
وقتی عکسها به ما دروغ میگویند! + تصاویر | تالار عکس | 9 | ||
وقتی خمیر دندان جای رنگ روغن را می گیرد....! | تالار عکس | 2 |