چطور بچه ای بودی ؟

MoHsEN M.P

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اونوقت چرا ؟! نکنه به خاطر شما tronoff
اخه از بچگی عاشق سیستم و اهنگ بودم همیشه هم بابام اینا خونه نبودن همه دوستام جمع میشدیم یه مهمونی کوچیک میگرفتیم یادش بخیر فقط ای کاش اون سیستمم نمی سوخت عکسشو میگرفتم نشونتون میدادم اون وقت میفهمیدید چرا کسی همسایه ما نمیموند
 

armia1988

عضو جدید
بچگی هام نمیدونم چه جوری بودم که همه آرزوشون بود پسری مثل من داشته باشن:biggrin:
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:w15:مگه تو هم اون شب تو اون تاپیکه بودی
خیلییییی باحال بود این جواد بیچاره هوس آبگوشت هم کرد:biggrin:

این آقو جواد ما از آبگوشت خاطره ی خوبی داره!!!!...
من بچه بودم هیچ کس بازیم نمیداد منم گریه میکردم میومدم پیش مامانم مامانمم میگفت خودت میدونی باید خودت حلش کنی!!!!

همیشه اسباب بازیم دست اینو اون بود از بس مهربون و ساده بودم :w36:
بعضیا از همون بچگیشون بدجنس بودن و از مهربونیم سواستفاده میکردن
ولی خیلیم سرتق بودم
یادمه یه بار پامو میکردم زیر میز تلوزیون بابم میگفت نکن...نکن...
دخترم نکن
پات گیر میکنه ها...
من توجه نکردم
آخرش پام اون زیر گیر کرد
:w05:
بابام یه دونه زد پس کله ام گفت بچه جون مگه نگفتم نکن...!!!
حالا بمون همون جا تا یاد بگیری حرف گوش کنی
انقدر کولی بازی درآوردم مامانم اومد کمک...!!!
 

thamin

عضو جدید
کاربر ممتاز
آروا و مهربون بچه بودم صدام بلند بود الان دعوا دارن چرا صدام یواش:biggrin:
 

shabnam...

عضو جدید
کاربر ممتاز
har ruz ye jur budam
ye ruz arumo sar be zir ye ruzam shar be pa mikardam
alanam hamin juriam:biggrin:
 

donya...

عضو جدید
اینقدر شیطنت میکردم که یه بار مامانم از دستم کفری شده بود خونه راهم نمیداد رفتم خونه همسایمون
فکر کن :D
 

WERTAS

اخراجی موقت
یه بچه ی مظلوم و تنها و گوشه گیر و منزوی و کتک خور و ...
:cry:
 

ha_23

عضو جدید
تنها چیز که یادم میاد صحنه های بازی گروهی بود که من رئیسشون بودم
آخر شبم وقت میشد مشقی می نوشتیم
ولی همیشه شاگرد اول بودم
انقد بازی کردم تو دوران بچگی
 

palange sorati

عضو جدید
یادم میاد تو هر بازی من نفر اول بودم.......
شاگرد اول بودم...........
خیلی شیطون...........
:biggrin:
 

paeeizan

اخراجی موقت
من خیلی آروم بودم فقط سرم تو درسام بود الان یه کم شر شدم :D
.
.
prefect
.
.
. من خیلی کم رو بودم.... اصلا" با بچه های مدرسه بازی نمیکردم ... بهترین دوستام کتابام بودن .... فکر کن !!!...همیشه نیمکت دوم میشستم.
..
تا اینکه ...
رفیق ناباب.....:)
 

nemikhambeduni

عضو جدید
خب دبستان از مدرسه اخراج شدم،راهنمایی سه بار تعهد دادم (دفعه آخر سر کلاس ترقه انداخته بودم)ولی اخراج نشدم ،دبیرستانم که دیگه بچه مظلوم کلاس بودم(کلا سیر نزولی رو مشاهده می کنید؟)
 

Mythical

کاربر بیش فعال
خب دبستان از مدرسه اخراج شدم،راهنمایی سه بار تعهد دادم (دفعه آخر سر کلاس ترقه انداخته بودم)ولی اخراج نشدم ،دبیرستانم که دیگه بچه مظلوم کلاس بودم(کلا سیر نزولی رو مشاهده می کنید؟)
تو چرا برعکس پیش رفتی معمولا از آرومی میان رو به شیطنت تو از شیطنت رفتی رو به آرومی:biggrin:
 

""elahe""

عضو جدید
کاربر ممتاز
من فوق العاده مودب بودم...واسه همه چی حتی دستشویی رفتن هم اجازه میگرفتم....در یخچالو بی اجازه باز نمیکردم....
دبستان و اول راهنماییم همینطوری بودم....
تایهو نمیدونم چی شددوم راهنمایی انقد شیطون شدم...هر روز مامانم واسه یه مورد انضباطی تو مدرسه بود....حالا نمیگم دیگه چه موردایی آبروم میره....ولی خدایی از زحمات مامانم تشکر میکنم...که انقدر جلو ناظم و مدیر ازم حمایت کرد که اونا دیگه باهام کاری نداشتن......
تا دوم دبیرستان شیطون بودم........یهو آرووووووم شدمااااا..یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید.......
الانم هنوز آروووومم ....;)
 

GoLsHAn.A

عضو جدید
من خيلي شيطون بودم و ميگن با مزه اما كمكم كه بزرگ تر شدم از شيطونيم كم شد و الان فقط يه زماناي خاص كه اونم كم پيش مياد شيطون ميشم اما در كل از چشام شيطنت ميباره
الان اروم ارومم
 

Mute

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی شیطون بودم.
از دیوار راست بالا می رفتم.
در عین حال دوست داشتنی بودم.:D
 

Similar threads

بالا