tina1390
عضو جدید
مرغ سحر ناله سر کننماز شام غریبان چو گریه اغازم
به مویه های غریبانه قصه پردازم
داغ مرا تازه تر کن...
مرغ سحر ناله سر کننماز شام غریبان چو گریه اغازم
به مویه های غریبانه قصه پردازم
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد * به زیر آن درختی رو که او گلهای تر داردنوای چنگ بدانسان زند صلای صبوح
که پیر صومعه راه در مغان گیرد
دست از طلب ندارم تا کام من برآید/ یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآیددوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
می برد در کربلا هفتاد ودو ذبح عظیمدردم از یارست و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
نیست شو ای برف و همه خاک شو/بنگر کاین خاک چه زیور گرفتمی برد در کربلا هفتاد ودو ذبح عظیم
بیش از این ها حرمت کوی منی دارد حسین
تا كي به تمناي وصال تو يگانهتا رفت مرا از نظر ان چشم جهان بین .................. کس واقف ما نیست که از دیده چه ها رفت
تو کز محنت دیگران بی غمیهر نفس آواز عشق می رسد از چپ و راست ...................... ما به فلک میرویم عزم تماشا که راست
تمام هستی من ایه ی تاریکیست که تو را در خود تکرار کنان
به سحر گاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد....
تن آدمی شریف است به جان آدمیت/نه،همین لباس زیباست نشان آدمیتدی می شد و گفتم صنما عهد به جای آر
گفتا غلطی خواجه که در این عهد وفا نیست
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |