هر کی سوتی داده تعریف کنه!

[Martin Eco]

سر کلاس بودیم و استاد درباره مزایای پارکت های ابری محل بازی پارک صوبت میکرد...
داشت میگفت که آره در حالت عادی بچه ها در حین بازی بچه ها دچار مصدومیت میشن ولی اگه بچه ها رو این پارکت ها بخورن زمین...منم نمیدونم چرا ورداشتم گفتن "هوا میرن"...کلاس منفجر شد...

 

[Martin Eco]

شما خودت سوتی نداری به سوتیای مردم میخندی؟

چرا بابا..اینم یکی دیگش:
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/156650-!!!هر-کی-سوتی-داده-تعریف-کنه!!!/page202

 

[2aawsome]

تا دلت بخواد یکیش همین امروز تو دانشگاه نمیدونستم کلاسمون کجاس اومدم به پسره بگم کلاس کجاس صداش زدم عمو جون فک نمیکردم بشنوه اما شنید بعدش گفت جونم عمو جون
بعد چون دیر رسیده بودیم من هی به دوستم تعارف میکردم هی دوستم به من تعارف میکرد که کی در بزنه بره داخل پسره اومد گفت عمو جون میخوای ببرمت تو کلاس؟

دمش گرم.......
چقدر خندیدم....

 

[paeeizan]

امروز رفتم یه چاپخانه کاری داشتم ... دیدم صاحب مغازه با یه مشتری حرف میزد ... بعد مشتری خدافظی کرد ... و صاحب مغازه دستشو کشید که دست بده ..اما مشتری هواسش نبود ... منم به زور جلو خنده مو میگرفتم .... فقط ما 3 تا بودیم .... صاحب مغازه بیچاره خیلی ضایع شد ..بعد مشتری خنگ تازه یادش اومد و گفت ببخشید و دست داد و خدافظ شما .... صاحب مغازه هم اصلا به رو خودش نیورد ... منم....!!!! از همه جا بیخبر مثلااااااااا
.
.
.

 

[ghxzy]

امروز رفتم یه چاپخانه کاری داشتم ... دیدم صاحب مغازه با یه مشتری حرف میزد ... بعد مشتری خدافظی کرد ... و صاحب مغازه دستشو کشید که دست بده ..اما مشتری هواسش نبود ... منم به زور جلو خنده مو میگرفتم .... فقط ما 3 تا بودیم .... صاحب مغازه بیچاره خیلی ضایع شد ..بعد مشتری خنگ تازه یادش اومد و گفت ببخشید و دست داد و خدافظ شما .... صاحب مغازه هم اصلا به رو خودش نیورد ... منم....!!!! از همه جا بیخبر مثلااااااااا
.
.
.

من جای تو بودم میخندیدم اونم با صدای بلند...
یه جوری که هردوشون ضایع شن

 

[mahnazbagherzade]

دمش گرم.......
چقدر خندیدم....

شماپسرا خوبه ی سوتی از ی دختر ببینین تا اخر سال تحصیلی هی میکوبین تو سرش

 

[paeeizan]

من جای تو بودم میخندیدم اونم با صدای بلند...
یه جوری که هردوشون ضایع شن

.
.
اخه خیلی دلم واسش سوخت ..یکبار خودمم اینجوری شدم ... میدونم چه حسیه .....:دی!

 

[ghxzy]

شماپسرا خوبه ی سوتی از ی دختر ببینین تا اخر سال تحصیلی هی میکوبین تو سرش

اره واقعا...
بعضیا بی جنبه ان

 

[نارون آبي]

ما با دوستان خانوادگی توی سالن نشسته بودیم و حسابی جممون جمع بود و داشتیم درمورد یه مسئله ای حرف میزدیم یهو برادرم وارد شد
با صدای بلند گفت دلام من که نزدیک او بودم با صدای بلند زدم زیره خنده برادرم که حسابی سرخ شده بود لام تا کام حرف نمیزد همه زدن زیره خنده

 

[mahtab2689]

منم یه سوتی بگمممم
چند وقته پیش خونه عمه اینا دعوت بودیم
ناهارو که آوردن گوشی عمه زنگ خورد
عمم برداشتو شروع کرد حرف زدن
عمم میگفت چرا خططو عوض کردی خوبی ..... خلاصه گرم گرفته بود حسابی
بعد گفتش تو الان پیشه فامیلاتی اینجوری حرف میزنی....یهو عمم گفت تو مگه جواد نیستی.....یارو گفت نه عمم گفت آقا اشتباه گرفتین گوشیو قطع کرد .....
خونه ترکید از بس خندیدیم...(یارو پشته خط میگفت خانوم متوجه نمیشم چی میگین.....بیچاره اون یاروشکه شده بود با این احوال پرسی گرم....)

 

[orchidak]

شماپسرا خوبه ی سوتی از ی دختر ببینین تا اخر سال تحصیلی هی میکوبین تو سرش

ما پسرا.....
.
.
.
.
.
اصولاً دنبال چیزاهای تازه هستیم هرچی جدیدتر بهتر...قدیمیا رو یادمون می ره...
به دل نگیریاااا....

 

[علی1369]

ترم 3 بودم استاتیک داشتم. استاد اومد سر کلاس و داشت بردار درس میداد . میگفت دوستان عزیز توجه کنن ما این مسئله را به 3 گید تقسیم میکنیم ( دانشگاه ترک(آذری) . استاد ترک(آذری) ) و حلش می کنیم . منم دیگه هر وقت داشتم مسئله حل میکردم از لفظ گید استفاده می کردم . تا اینکه یه روز تو دانشگاه تهران مهمون دوستام بودم . داشتم مسئله رو واسه دوستام توضیح میدادم . هی میگفتم ما مسئله رو به 3 گید تقسیم کردیم و الان 3 گید داریم . اونا فقط می خندیدن و چیزی نمی گفتن . بعد یکی بلند برگشت گفت علی دلبندم اون قید ِ نه گید . منو میگی سرخ کردم اوه اوه .عجب سوتی دادم جلوشون . تازه افتاد واسم گید همان قید ِ

 

[East Power]

پس اوضاع هممون ناجوره اینجور که بوش میاد :دی

حالا سوتیه عظیم دیگه من اینه یکی از آشناهامون فوت کرده بود

اون زمونام آهنگ همه چی آرومه

من چقدر خوشحالم رو بورس بود

دقیقا روز سوم من داشتم با خودم می خوندم یدفعه فک کردم تهنام و تو خونه خودمون زدم تو خط خوندن

اصلا روم نمی شد از آشپزخونه بیا بیرون

طرفای عید بود از بیرون اومدم خونه فک کردم کسی نیست...زدم زیر اواز :
[FONT=&quot]عسل خانوم خوشگل و دلبری[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]عسل خانوم الهی بمیرم برات
[/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot]اومدم تو دیدم بابام داره میخنده[/FONT][FONT=&quot] .[/FONT]..میگه حق داری ...فصل بهاره

 

[minaaa_r]

بابا اين ديگه ته سوتي بود....
خيلي خسته بودم خستگي از تنم در رفت

 

[Martin Eco]

مرسی بابات

 

[-->ali<--]

سوم راهنمایی بودیم کلوپ بازی زیاد میرفیم سونی بازی میکردیم یه روز برگشتنی از مدرسه از سرویس پیاده شدیم رفتیم بازی و جاتون خالی زیاد طول کشید امدیم خونه بابام گفت کجا بودی یه سری چرندیات از قبیل خرابی سرویس و شلوغی خیابون تحویل دادیم خوب نگو بابام زنگ زده بود به خونه راننده سرویسه و اون پدر بیامرز هم گفته بود مثل همیشه سر کوچه پیاده شدن (راستی بگم با سه تا از بچه های محل هم مدرسه و سرویس بودیم) دیگه چشمتون روز بد نبینه .............از بیان ادامه معذوریم

 

[Ice Dream]

یه سوتی از دادشم بگم...
یه روز داداشم داشت مکس پین بازی میکرد ...یدفه تو بازی ادما ریختن تو. اتاق تا مکس پینو بکشن...
داداشم اینقدهول شده بود رفت زیر میز کامپیوتر قایم شد...

خیلی باحال بوووووووووووووود

 

[Ice Dream]

یه بار سوار تاکسی شدم،( همیشه اول که سوار می شم کرایه رو می دم اما اینبار... ) وقتی رسیدم بدون اینکه کرایه رو بدم پیاده شدم... حالا فکر کنین راننده از من خجسته تر اونم بدون اینکه متوجه بشه گذاشت رفت... وقتی رفت تازه یادم اومد که ای بابا کرایه شو ندادم!!! هنوز تو کفم که واقعا نفهمید یا روش نشد بگه!!!

 

[tanhatarin_asb-3]

دو روز پيش من و دوستم داشتيم از دانشگاه ميومديم كنار خيابون وايستاديم ماشين بگيريم بعد هر چي وايستاديم ماشين نميومد يهو يه پرايدي جلوتر نگهداشتم من دوييدم در عقب و باز كردم يهو راننده گفت خانوم يه آدرس ميخوايم ازتون بپرسم منم كه از خجالت داشتم آب ميشدم گفت اي واي ببخشيد خب بفرماييد بعد منم كه بلد نبود درست به دوستم گفتم بياد آدرس و بگه وقتي آدرس و بهش گفت راننده گفت حالا اگه ميخواين تا يه جايي ميرسونيمتون ما هم كه خورده بود تو ذوقمون گفتيم نه مرسي

 

[Ice Dream]

دو روز پيش من و دوستم داشتيم از دانشگاه ميومديم كنار خيابون وايستاديم ماشين بگيريم بعد هر چي وايستاديم ماشين نميومد يهو يه پرايدي جلوتر نگهداشتم من دوييدم در عقب و باز كردم يهو راننده گفت خانوم يه آدرس ميخوايم ازتون بپرسم منم كه از خجالت داشتم آب ميشدم گفت اي واي ببخشيد خب بفرماييد بعد منم كه بلد نبود درست به دوستم گفتم بياد آدرس و بگه وقتي آدرس و بهش گفت راننده گفت حالا اگه ميخواين تا يه جايي ميرسونيمتون ما هم كه خورده بود تو ذوقمون گفتيم نه مرسي

.........

 

[Nilpar]

یه بار یه مهمون خارجی داشتیم......یکی از فامیلامون اومد باهاش گرم بگیره چند کلمه باهاش بلغور کرد و فکر کرد که کلی با هم صمیمی شدن.....بعدش اومد افه بذاره.....می خواست بگه من چتر بازهستم....گفت
i am an umbrella


زنشم میخواست بگه تشریف بیارین خونه ما....که گفت:
go to my house


یعنی 2 تا اسکل به تمام معنا

 

[qholi]

یه بار یه مهمون خارجی داشتیم......یکی از فامیلامون اومد باهاش گرم بگیره چند کلمه باهاش بلغور کرد و فکر کرد که کلی با هم صمیمی شدن.....بعدش اومد افه بذاره.....می خواست بگه من چتر بازهستم....گفت
i am an umbrella


زنشم میخواست بگه تشریف بیارین خونه ما....که گفت:
go to my house


یعنی 2 تا اسکل به تمام معنا

آقا قلی از شما تشکر میکنه!
از این نوشته تعجب میکنه!
کلی به این ماجرا میخنده!
(مرسی)

 

[203_fariba]

بحث تاکسی‌ شده اینجا یاد یه سوتی افتادم
آقا ما هرموقع صبح میخواستیم بریم مدرسه ماشین گیرمون نمیومد
مدرسمم طرفای میدون تجریش بود
دیگه از بس هر ماشینی رد میشد می‌گفتم تجریش دهنم کف میکرد خلاصه این تجریش افتاده بود تو دهنه ما




یه روز از مدرسه برمیگشتم می‌خواستم برم خونه یه تاکسی و دیدم سرمو دولّا کردم گفتم آقا تجریش میرید دیدم مرده با تعجب داره دور و ور شو نگاه می‌کنه میگه خانوم اینجا تجریشه که منم گفتم آهان بله و در حین خجالت به سرعت هرچه تمام تر از تاکسی فاصله گرفتم

 

[alborz_3000]

بحث تاکسی‌ شده اینجا یاد یه سوتی افتادم
آقا ما هرموقع صبح میخواستیم بریم مدرسه ماشین گیرمون نمیومد
مدرسمم طرفای میدون تجریش بود
دیگه از بس هر ماشینی رد میشد می‌گفتم تجریش دهنم کف میکرد خلاصه این تجریش افتاده بود تو دهنه ما




یه روز از مدرسه برمیگشتم می‌خواستم برم خونه یه تاکسی و دیدم سرمو دولّا کردم گفتم آقا تجریش میرید دیدم مرده با تعجب داره دور و ور شو نگاه می‌کنه میگه خانوم اینجا تجریشه که منم گفتم آهان بله و در حین خجالت به سرعت هرچه تمام تر از تاکسی فاصله گرفتم

اگه شما به این میگی سوتی، پس من سلطان سوتی هستم

 

[marjan.gh]

با دوستم خوشتیپ کرده بودیم رفتیم یه مجتمع تجاری باکلاس. سخت مشغول حرف زدن بودیم (غیبت نبودا ) میخواستیم با پله برقی بریم طبقه بالا، هر چی سعی میکردیم سر جای خودمونین بودیم ، بعد که بهوش اومدیم فهمیدیم این پله ها به سمت پایین میان و ما واسه همین بالا نمیریم ....

 

[203_fariba]

اگه شما به این میگی سوتی، پس من سلطان سوتی هستم

واقعا پس تبریک میگم بهتون


من زیاد سوتیهام یادم نمی‌مونه اینم کلی‌ فکر کردم یادم اومد

 

[qholi]

آقا قلی استادای رشتشو دوس داره! هر وقت میبیندشون بهشون خسته نباشید میگه!!!
"""گلاب به روی همتون.... یه دفه این اتفاق در سرویس های بهداشتی دانشکده افتاد!!!"""

 

[Nilpar]

آقا قلی از شما تشکر میکنه!
از این نوشته تعجب میکنه!
کلی به این ماجرا میخنده!
(مرسی)

قربان اقا قلی

 

[Nilpar]

آقا قلی استادای رشتشو دوس داره! هر وقت میبیندشون بهشون خسته نباشید میگه!!!
"""گلاب به روی همتون.... یه دفه این اتفاق در سرویس های بهداشتی دانشکده افتاد!!!"""

خانم نیلو کلی به این سوتی خندید

 

[Aghrab Khatoon]

آقا قلی استادای رشتشو دوس داره! هر وقت میبیندشون بهشون خسته نباشید میگه!!!
"""گلاب به روی همتون.... یه دفه این اتفاق در سرویس های بهداشتی دانشکده افتاد!!!"""

.......