magnet
عضو جدید
سلام.
تمام تلاش خودمو برای خلاصه کردن مطلب در مورد امام موسی صدر انجام دادم ولی ....
شرمنده اگر زیاد ، تکراری و یا غیر مفید بود.
امیدوارم خبر بازگشت امام در این تایپیکو ببینم .
این روزها که خبرهای لیبی داغ شده اند و همه منتظر شنیدن خبرهای جدیدی از سرنوشت قذافی و حکومت لیبی هستند ، برخی نیز منتظر نویدهایی از یک گمشده ی 33 سال قبل هستند. امام موسی صدر ؛ که اکنون با سرنگونی دیکتاتور لیبی سرهنگ قذافی امیدهای زیادی برای یافتنش زنده شده است.
اما مگر امام موسی صدر کیست که این قدر قلب های مشتاق هست برای پیدا شدنش ؟
راستش خودم هم زیاد نمی دانم ، اما این اطلاعات را از اینترنت جمع کردم و دسته بندی کردم ، شاید به درد شما هم بخورد. (به نقل از وبلاگ منم سلام )
نام و نام خانوادگی :
سید موسی صدر
تاریخ و محل تولد :
14 خرداد سال 1307 هجري شمسي در شهر مقدس قم
پدر :
آيت الله سيد صدرالدين صدر، جانشين مرحوم آيت الله شيخ عبدالكريم حائري مؤسس حوزه علميه قم و از مراجع بزرگ زمان خود
جد پدری ایشان :
آيت الله سيد اسماعيل صدر، جانشين مرحوم آيت الله ميرزا حسن شيرازي و مرجع مطلق زمان خود
جد مادری ایشان :
آيت الله حاج آقا حسين قمي، جانشين مرحوم آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني و رهبر قيام مردم مشهد بر عليه رضا خان
تحصیلات :
امام موسي صدر پس از اتمام سيكل اول و بخش مقدمات علوم حوزوي، در خرداد سال 1322 رسما به حوزه علميه قم پيوست، و طي مدتي كوتاه ، دروس دوره سطح را به پايان رسانيد. وي از ابتداي بهار سال 1326 وارد مرحله درس خارج گرديد، و تا اواخر پاييز سال 1338، يعني قريب سيزده سال تمام، از مدرسين بزرگ حوزه هاي علميه قم و نجف كسب فيض نمود.
امام موسي صدر در كنار تحصيلات حوزوي، دروس دبيرستان خود را به اتمام رساند، و در سال 1329 به عنوان اولين دانشجوي روحاني در رشته «حقوق در اقتصاد» به دانشگاه تهران وارد، و در سال 1332 از آن فارغ التحصيل گرديد.
اساتید :
اساتید :
دوره سطح حضرات آيات سيد محمد باقر سلطاني طباطبايي، شيخ عبدالجواد جبل عاملي، امام خميني، سيد محمد محقق داماد / دروس خارج در قم، حضرات آيات سيد حسين طباطبايي بروجردي، محقق داماد، صدر و سيد محمد حجت، و در نجف حضرات آيات سيد محسن حكيم، سيد ابوالقاسم خويي، شيخ حسين حلي و شيخ مرتضي آل ياسين / دروس فلسفي نزد حضرات آيات سيد رضا صدر و علامه سيد محمد حسين طباطبايي در قم، و آيت الله شيخ صدرا بادكوبه اي در نجف
دوستان هم بحث :
در قم، حضرات آيات سيد موسي شبيري زنجاني، شهيد دكتر بهشتي، سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي و شيخ ناصر مكارم شيرازي، و در نجف آيت الله شهيد سيد محمد باقر صدر
برخی اقدامات :
امام موسي صدر قبل از عزيمت به نجف اشرف، از سوي علامه طباطبايي مسئوليت نظارت بر نشريه «انجمن تعليمات ديني» را بر عهده گرفت. وي همزمان با تحصيل در حوزه علميه نجف، به عضويت هيئت امناء جمعيت «منتدي النشر» در آمد، و پس از بازگشت به قم ضمن اداره يكي از مدارس ملي اين شهر، مسئوليت سردبيري مجله تازه تاسيس «مكتب اسلام» را عهده دار گرديد. از مهمترين اقدامات امام موسي صدر در آخرين سال اقامت در شهر قم، تدوين طرحي گسترده جهت اصلاح نظام آموزشي حوزه هاي علميه بود، كه با همفكري حضرات آيات دكتر بهشتي و مكارم شيرازي صورت گرفت.
حضور در لبنان :
امام موسي صدر در اواخر سال 1338 و به دنبال توصيه هاي حضرات آيات بروجردي، حكيم و شيخ مرتضي آل ياسين، وصيت مرحوم آيت الله سيد عبدالحسين شرف الدين رهبر متوفي شيعيان لبنان را لبيك گفت و به عنوان جانشين آن مرحوم، سرزمين مادري خود ايران را به سوي لبنان ترك نمود. اصلاح امور فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي جامعه شيعيان لبنان از يكسو، و استفاده از ظرفيتهاي منحصر به فرد لبنان جهت نماياندن چهره عاقل، عادل، انساندوست و با زمان مكتب اهل بيت به جهانيان از سوي ديگر، اهداف اصلي اين هجرت را تشكيل مي داد. امام موسي صدر براي نيل به اين اهداف، و با توجه به جغرافياي اجتماعي و سياسي لبنان در منطقه و جهان، از همان بدو ورود فعاليتهاي خود را سه حوزه موازي سازماندهي نمود :
1. بازسازي هويت، انسجام و عزت تاريخي شيعیان لبنان
2. پرچمداري حركت گفتگوي اديان و تقريب مذاهب در لبنان
3. تاسيس جامعه مقاوم و مقاومت لبناني در برابر تجاوزات اسرائيل
شرح فعالیت ها و خدمات امام موسی صدر :
شرح فعالیت ها و خدمات امام موسی صدر :
لبنان پس از خروج از زير سيطره استعماری فرانسه در سال 1943 ميلادی و كسب استقلال، كشوری متشكل از يك قوميت واحد اما دارای پيچيدگی ساختار دينی و مذهبی بوده است، كه در آن پيروان چند دين و مذهب بزرگ شامل مسيحيان، مارونی و ارتدوكس، مسلمانان سنی و شيعه در كنار هم زندگی می كنند و مسلمانان از اكثريت بيشتری برخوردارند.
لبنان به خاطر هم مرزی با فلسطين و اسرائيل، پس از استقلال همواره در اوج زد و خوردها و نزاع اعراب و اسرائيل قرار داشته و خط مقدم كشمكش قومی و دينی خاورميانه به شمار می رود.
امام صدر با قبول خطرات و مشكلات گوناگون پس از قبول مسئوليت زعامت و هدايت شيعيان لبنان با وضعيت دشوار و بغرنج ناشی از نرخ بالای بيكاري، فقر و تنگدستی شيعيان لبنان و نيز سطح بسيار پايين آموزش و تحصيلات، موقعيت پايين سياسی و اجتماعی آنان روبرو گرديد و در ابتدا تصميم گرفت يك سری اقدامات مهمی را پيگيری و اجرا نمايد. اين اقدامات عبارت بودند از: ايجاد مؤسسه خيريه و سرپرستی ايتام، پناه دادن به كودكان بی سرپرست، تأسيس بيمارستان و درمانگاه در مناطق محروم، بهبود وضع پزشكی و بهداشتی اقشار فقير و محروم، ايجاد جمعيت احسان و خيريه با مشاركت همه طوايف و مذاهب، تشويق و ترغيب ثروتمندان برای كمك به موسسات و صندوق های خيريه، كمك به بيوه زنان برای رفع مشكلات معيشت و زندگي، تاسيس مراكز آموزش پرستاری و قالی بافی و خياطی و گلدوزی برای زنان و دختران، تشويق زنان به قبول مسئوليت های اجتماعی، ايجاد كارگاه هنرهای دستی سنتی، ايجاد فرصت های شغلی برای زنان و بيكاران، راه اندازی مركز علمی و فرهنگی، راه اندازی مدرسه صنعتی مجانی، راه اندازی مركز سوادآموزی برای دختران، تبليغ و ترويج دستيابی به علوم و فنون جديد و تغيير افكار و انديشه های خرافه و جاهلانه در ميان توده مردم.
امام صدر با تأسيس و راه اندازی اين مراكز و موسسات و مدارس در سراسر لبنان، علاوه بر پذيرش محرومان مسلمان شيعه، همزمان از اقشار محروم ساير طوايف و مذاهب مثل سنی ها و مسيحی ها نيز برای تعليم و آموزش در اين مراكز و مدارس ثبت نام می كرد، و اين فعاليت ها در جهت بهبود وضعيت فرهنگی و اشتغال شيعيان لبنان و ساير اقشار محروم و تنگدست طوايف ديگر مفيد و موثر بودند و نقش ارزنده ای در كاهش منازعات دينی حاد در جامعه لبنان داشت.
در زمان استقلال لبنان، استعمارگران فرانسوی يك ميراث ديگر هم برای آن كشور باقی گذاشته بودند و آن هم اختلافات و درگيريهای طايفه ای بود. توزيع و تقسيم حاكميت سياسی ملی پس از استقلال لبنان بصورت نامناسب انجام شده بود، اختلاف و تضاد سياسی ميان طوايف و مذاهب گوناگون كشور وجود داشت، علاوه بر اين اثرات مستقيم درگيری اعراب و اسرائيل وضع سياسی داخلی لبنان را بی ثبات و متشنج ساخته بود و جامعه در يك ناآرامی طولانی فرو رفته بود.
يافتن راه حلی برای كاستن و پايان بخشيدن به اختلافات سياسی ميان طوايف دينی و مذهبی موجود در داخل لبنان يكی از آزاردهنده ترين مسائل پيش روی يك سياستمدار و رهبر مذهبی بود. از لحاظ تاريخي، شيعيان لبنان همواره يك اقليت مذهبی بودند، و بيش از 50% آنان در مناطق بسيار فقير جنوب و ارتفاعات كوهستانی سكونت دارند و كمتر وارد عرصه سياست شده اند.
امام صدر پس از ورود به لبنان عميقاً به اهميت كاستن اختلافات فرقه ای و دينی و پايان دادن به درگيريهای سياسی داخلی پی برد، از اين گذشته فوريت و ضرورت راه اندازی تشكيلات سياسی ويژه شيعيان و تلاش در راه كسب جايگاه مناسب برای شيعيان در حيات سياسی كشور را احساس كرد. به خاطر اين، امام صدر شيوه سنتی عدم مداخله و ورود رهبران شيعه در سياست را تغيير داد، از يك سو شروع به ايجاد و راه اندازی مدارس، مراكز آموزشی و دارالايتام و بيمارستان و درمانگاه و ساير موسسات خيريه و عام المنفعه نمود و از سوی ديگر در مناطق شيعه نشين اقدام به سخنرانی های سياسی و بسيج مردم و بررسی وضع اجتماعی آنان نمود و گام های استوارش سراسر خاك لبنان را درنورديد.
سياست در لبنان يك ويژگی مهم دارد، يعنی مطالبات و خواسته های سياسی همه احزاب و گروهها در قالب سازمانها و نهادهای دينی و مذهبی تبلور می يابد. شيعيان لبنان برای كسب قدرت قانونی جهت مشاركت در امور سياسی كشور بايستی سازمان سياسی مخصوص خود را تاسيس كنند و امام صدر از شناخت و آشنايی كافی و عميق درخصوص اين موضوع برخوردار بود. امام صدر پس از انجام بررسی و تحقيقات اجتماعی گسترده و عميق تصميم گرفت در ابتدا يك سازمان سياسی متعلق به شيعيان لبنان را شكل دهد و بر اثر تلاش های مستمر و خستگی ناپذير وي، دولت لبنان در ماه مه 1967 ميلادی ايجاد « مجلس اعلای اسلامی شيعيان لبنان » را تصويب كرد، اعضای اين مجلس عمدتا متشكل و منتخب از علما و روحانيون شيعه لبنان بودند، و هدف آن تلاش در راه « مساوات و عدالت اجتماعی » برای شيعيان بود. در ماه مه 1969 ميلادی امام صدر به مدت شش سال به رياست اين مجلس برگزيده شد. او از اين هنگام در عرصه سياسی لبنان با تمام توانايی و كياست جلوه گر شد و شيعيان لبنان با احترام او را « امام موسی صدر » خطاب می كردند.
در اواخر دهه 1970 ميلادي، زمانی كه اسرائيل حملات پردامنه ای را به مناطق جنوب لبنان آغاز نمود، امام صدر با هدايت و رهبری يك راهپيمايی بزرگ متشكل از شيعيان لبنان در اعتراض به بی توجهی دولت لبنان به مشكلات كشاورزان محروم جنوب، و در پی تقاضای اقشار مختلف شيعيان لبنان، يك سازمان مردمی و سری شيعيان به نام « حركة المحرومين » را تشكيل داد. حركة المحرومين در آغاز يك سازمان سياسی غيرنظامی با گرايش ناسيوناليستی بود، و ابزار مبارزه اقشار شيعه برای كسب و اعاده جايگاه قانونی مناسب شيعيان در تركيب سياسی لبنان بود.
در تاريخ18 مارس 1974 ميلادي، « افواج المقاومة اللبنانية » ( گردان های مقاومت لبنان ) وابسته به حركة المحرومين با نام « امل » شروع به فعاليت علنی نمود. كلمه « امل » متشكل از حروف نخستين كلمات عربی « افواج المقاومة اللبنانية » است و كلمه « امل » در زبان عربی به معنای « اميد و آرزو » می باشد. جنبش امل خواست نيرومند شيعيان برای برخورداری از يك نيروی مسلح را برآورده كرد، شيعيان لبنان آن را نماينده سياسی و نيروی نظامی خود می دانستند و تعداد زيادی از شيعيان لبنان كه توسط نيروهای اسرائيلی از خانه و كاشانه خود در جنوب لبنان آواره شده بودند به نيروهای مردمی امل پيوستند و هسته نيرومند آن را شكل دادند.
در ماه آوريل 1975 ميلادي، جنگ داخلی لبنان درگرفت، امام صدر در ابتدا اصلاً به وجود سازمان چريكی متعلق به شيعيان اعتراف نمی كرد، تا اينكه در روز پنجم ژوئيه در يك اردوگاه آموزش نظامی شيعيان در منطقه بعلبك انفجاری رخ داد و در نتيجه 27 نفر از نيروهای چريكی شيعه در حال آموزش نظامی جان خود را از دست دادند. روز بعد امام صدر با صدور بيانيه ای اظهار داشت كه جان باختگان در اين انفجار متعلق به جنبش مقاومت لبنان – امل – بودند و بدين وسيله ولادت رسمی جنبش امل نخستين بازوی نظامی شيعيان لبنان را اعلام كرد. از اين زمان به بعد، جنبش امل از يك سازمان سياسی صلح آميز تازه تأسيس شيعيان به تدريج به يك پايگاه شيعيان و نيز يك ساختار مركب سياسی و نظامی در راستای حمايت از امنيت و حاكميت طايفه شيعه توسعه يافت و يك سری مبارزات مسلحانه برای پشتيبانی از حركت ملی و انقلابی لبنان و مبارزه با اسرائيل به راه انداخت.
در سال های آغازين رهبری عالی شيعيان لبنان و رياست مجلس اعلا در سال 1960 ميلادي، امام صدر به روشنی عقيده سياسی روشنفكرانه و مترقيانه مشاركت مشترك مسيحيان و مسلمانان در امور سياسی لبنان را مطرح كرد و در سال 1961 ميلادی با همكاری مطران گريگوری حداد رهبر مسيحيان كاتوليك لبنان سازمان «جنبش حركت اجتماعی «را بطور مشترك پايه ريزی كردند و در سال 1962 ميلادی نيز فعالانه گفتگوی مسالمت آميز ميان مسلمانان و مسيحيان را مطرح و پيگيری نمود، و در مراسم روز رستاخيز مسيح (ع) در سال 1975 ميلادی در كليسی كبوشيين بيروت پايتخت لبنان و در جمع مسيحيان حضور يافت و در آن گردهمايی دينی خطابه صلح آميز شورانگيزی ايراد كرد؛ و در سال 1971 ميلادی در پی پيشنهاد و تلاشهای بی وقفه او، برای نخستين بار در تاريخ لبنان »برای رهبران دينی طوايف گوناگون برای حمايت از جنوب لبنان » را با همكاری و همراهی مشترك رهبران معنوی همه طوايف مسلمان و مسيحی لبنان ايجاد كرد.
در آوريل 1975 ميلادي، بر اثر نفوذ و تحريك نيروهای سياسی متعدد از سوی كشورهای غربی و همسايه، جنگ داخلی شديدی در لبنان درگرفت، و كنترل آن از دست دولت لبنان خارج شد و كشور بی درنگ در اغتشاش و ناامنی غوطه ور گرديد، و امام صدر نيز از فرط نگرانی و اضطراب بی آرام و قرار بود. او بی اعتنا به سلامت و ايمنی جان خود و با استفاده از شهرت و آوازه بلند مرتبه خويش در ميان همه محافل سياسی و دينی لبنان برای پايان دادن به جنگ داخلی و اعاده صلح و آرامش شروع به فعاليت و دوندگی در داخل لبنان و كشورهای منطقه خاورميانه نمود و به ترتيب به سوريه، مصر، اردن، عربستان سعودي، عراق و الجزاير سفر كرد تا از نيروهای ذی نفوذ خارجی برای مداخله و پادرميانی در امر تفاهم ميان طوايف گوناگون لبنان كمك بگيرد.
در اواخر دهه 1970 ميلادی، بيشتر وسایط ارتباط جمعی و نشريات خاورميانه با انتشار مقالاتی امام موسی صدر را از پيشگامان و مبتكران واقعی صلح و آرامش در خاورميانه معاصر توصيف كردند، و حتی سيد محمد خاتمی رئيس جمهور كنونی ايران چندين بار اعلام كرده كه انديشه « گفتگوی تمدنها » وی نيز مستقيما از عقايد و انديشه های همزيستی مسالمت آميز امام صدر نشات گرفته است. اين بخش از مطالب را با كلام امير عبدالله وليعهد عربستان سعودی ضمن ديدار با خانواده امام صدر در حاشيه برگزاری كنفرانس سران اسلامی در سال1997 ميلادی در تهران به پايان می بريم كه گفت: « من در تمام سال های زندگی، شخصيتی به هوشمندی، وسعت اطلاع، حسن خلق، انسانيت و جذابيت امام موسی صدر نديدم.»
امام صدر با قبول خطرات و مشكلات گوناگون پس از قبول مسئوليت زعامت و هدايت شيعيان لبنان با وضعيت دشوار و بغرنج ناشی از نرخ بالای بيكاري، فقر و تنگدستی شيعيان لبنان و نيز سطح بسيار پايين آموزش و تحصيلات، موقعيت پايين سياسی و اجتماعی آنان روبرو گرديد و در ابتدا تصميم گرفت يك سری اقدامات مهمی را پيگيری و اجرا نمايد. اين اقدامات عبارت بودند از: ايجاد مؤسسه خيريه و سرپرستی ايتام، پناه دادن به كودكان بی سرپرست، تأسيس بيمارستان و درمانگاه در مناطق محروم، بهبود وضع پزشكی و بهداشتی اقشار فقير و محروم، ايجاد جمعيت احسان و خيريه با مشاركت همه طوايف و مذاهب، تشويق و ترغيب ثروتمندان برای كمك به موسسات و صندوق های خيريه، كمك به بيوه زنان برای رفع مشكلات معيشت و زندگي، تاسيس مراكز آموزش پرستاری و قالی بافی و خياطی و گلدوزی برای زنان و دختران، تشويق زنان به قبول مسئوليت های اجتماعی، ايجاد كارگاه هنرهای دستی سنتی، ايجاد فرصت های شغلی برای زنان و بيكاران، راه اندازی مركز علمی و فرهنگی، راه اندازی مدرسه صنعتی مجانی، راه اندازی مركز سوادآموزی برای دختران، تبليغ و ترويج دستيابی به علوم و فنون جديد و تغيير افكار و انديشه های خرافه و جاهلانه در ميان توده مردم.
امام صدر با تأسيس و راه اندازی اين مراكز و موسسات و مدارس در سراسر لبنان، علاوه بر پذيرش محرومان مسلمان شيعه، همزمان از اقشار محروم ساير طوايف و مذاهب مثل سنی ها و مسيحی ها نيز برای تعليم و آموزش در اين مراكز و مدارس ثبت نام می كرد، و اين فعاليت ها در جهت بهبود وضعيت فرهنگی و اشتغال شيعيان لبنان و ساير اقشار محروم و تنگدست طوايف ديگر مفيد و موثر بودند و نقش ارزنده ای در كاهش منازعات دينی حاد در جامعه لبنان داشت.
در زمان استقلال لبنان، استعمارگران فرانسوی يك ميراث ديگر هم برای آن كشور باقی گذاشته بودند و آن هم اختلافات و درگيريهای طايفه ای بود. توزيع و تقسيم حاكميت سياسی ملی پس از استقلال لبنان بصورت نامناسب انجام شده بود، اختلاف و تضاد سياسی ميان طوايف و مذاهب گوناگون كشور وجود داشت، علاوه بر اين اثرات مستقيم درگيری اعراب و اسرائيل وضع سياسی داخلی لبنان را بی ثبات و متشنج ساخته بود و جامعه در يك ناآرامی طولانی فرو رفته بود.
يافتن راه حلی برای كاستن و پايان بخشيدن به اختلافات سياسی ميان طوايف دينی و مذهبی موجود در داخل لبنان يكی از آزاردهنده ترين مسائل پيش روی يك سياستمدار و رهبر مذهبی بود. از لحاظ تاريخي، شيعيان لبنان همواره يك اقليت مذهبی بودند، و بيش از 50% آنان در مناطق بسيار فقير جنوب و ارتفاعات كوهستانی سكونت دارند و كمتر وارد عرصه سياست شده اند.
امام صدر پس از ورود به لبنان عميقاً به اهميت كاستن اختلافات فرقه ای و دينی و پايان دادن به درگيريهای سياسی داخلی پی برد، از اين گذشته فوريت و ضرورت راه اندازی تشكيلات سياسی ويژه شيعيان و تلاش در راه كسب جايگاه مناسب برای شيعيان در حيات سياسی كشور را احساس كرد. به خاطر اين، امام صدر شيوه سنتی عدم مداخله و ورود رهبران شيعه در سياست را تغيير داد، از يك سو شروع به ايجاد و راه اندازی مدارس، مراكز آموزشی و دارالايتام و بيمارستان و درمانگاه و ساير موسسات خيريه و عام المنفعه نمود و از سوی ديگر در مناطق شيعه نشين اقدام به سخنرانی های سياسی و بسيج مردم و بررسی وضع اجتماعی آنان نمود و گام های استوارش سراسر خاك لبنان را درنورديد.
سياست در لبنان يك ويژگی مهم دارد، يعنی مطالبات و خواسته های سياسی همه احزاب و گروهها در قالب سازمانها و نهادهای دينی و مذهبی تبلور می يابد. شيعيان لبنان برای كسب قدرت قانونی جهت مشاركت در امور سياسی كشور بايستی سازمان سياسی مخصوص خود را تاسيس كنند و امام صدر از شناخت و آشنايی كافی و عميق درخصوص اين موضوع برخوردار بود. امام صدر پس از انجام بررسی و تحقيقات اجتماعی گسترده و عميق تصميم گرفت در ابتدا يك سازمان سياسی متعلق به شيعيان لبنان را شكل دهد و بر اثر تلاش های مستمر و خستگی ناپذير وي، دولت لبنان در ماه مه 1967 ميلادی ايجاد « مجلس اعلای اسلامی شيعيان لبنان » را تصويب كرد، اعضای اين مجلس عمدتا متشكل و منتخب از علما و روحانيون شيعه لبنان بودند، و هدف آن تلاش در راه « مساوات و عدالت اجتماعی » برای شيعيان بود. در ماه مه 1969 ميلادی امام صدر به مدت شش سال به رياست اين مجلس برگزيده شد. او از اين هنگام در عرصه سياسی لبنان با تمام توانايی و كياست جلوه گر شد و شيعيان لبنان با احترام او را « امام موسی صدر » خطاب می كردند.
در اواخر دهه 1970 ميلادي، زمانی كه اسرائيل حملات پردامنه ای را به مناطق جنوب لبنان آغاز نمود، امام صدر با هدايت و رهبری يك راهپيمايی بزرگ متشكل از شيعيان لبنان در اعتراض به بی توجهی دولت لبنان به مشكلات كشاورزان محروم جنوب، و در پی تقاضای اقشار مختلف شيعيان لبنان، يك سازمان مردمی و سری شيعيان به نام « حركة المحرومين » را تشكيل داد. حركة المحرومين در آغاز يك سازمان سياسی غيرنظامی با گرايش ناسيوناليستی بود، و ابزار مبارزه اقشار شيعه برای كسب و اعاده جايگاه قانونی مناسب شيعيان در تركيب سياسی لبنان بود.
در تاريخ18 مارس 1974 ميلادي، « افواج المقاومة اللبنانية » ( گردان های مقاومت لبنان ) وابسته به حركة المحرومين با نام « امل » شروع به فعاليت علنی نمود. كلمه « امل » متشكل از حروف نخستين كلمات عربی « افواج المقاومة اللبنانية » است و كلمه « امل » در زبان عربی به معنای « اميد و آرزو » می باشد. جنبش امل خواست نيرومند شيعيان برای برخورداری از يك نيروی مسلح را برآورده كرد، شيعيان لبنان آن را نماينده سياسی و نيروی نظامی خود می دانستند و تعداد زيادی از شيعيان لبنان كه توسط نيروهای اسرائيلی از خانه و كاشانه خود در جنوب لبنان آواره شده بودند به نيروهای مردمی امل پيوستند و هسته نيرومند آن را شكل دادند.
در ماه آوريل 1975 ميلادي، جنگ داخلی لبنان درگرفت، امام صدر در ابتدا اصلاً به وجود سازمان چريكی متعلق به شيعيان اعتراف نمی كرد، تا اينكه در روز پنجم ژوئيه در يك اردوگاه آموزش نظامی شيعيان در منطقه بعلبك انفجاری رخ داد و در نتيجه 27 نفر از نيروهای چريكی شيعه در حال آموزش نظامی جان خود را از دست دادند. روز بعد امام صدر با صدور بيانيه ای اظهار داشت كه جان باختگان در اين انفجار متعلق به جنبش مقاومت لبنان – امل – بودند و بدين وسيله ولادت رسمی جنبش امل نخستين بازوی نظامی شيعيان لبنان را اعلام كرد. از اين زمان به بعد، جنبش امل از يك سازمان سياسی صلح آميز تازه تأسيس شيعيان به تدريج به يك پايگاه شيعيان و نيز يك ساختار مركب سياسی و نظامی در راستای حمايت از امنيت و حاكميت طايفه شيعه توسعه يافت و يك سری مبارزات مسلحانه برای پشتيبانی از حركت ملی و انقلابی لبنان و مبارزه با اسرائيل به راه انداخت.
در سال های آغازين رهبری عالی شيعيان لبنان و رياست مجلس اعلا در سال 1960 ميلادي، امام صدر به روشنی عقيده سياسی روشنفكرانه و مترقيانه مشاركت مشترك مسيحيان و مسلمانان در امور سياسی لبنان را مطرح كرد و در سال 1961 ميلادی با همكاری مطران گريگوری حداد رهبر مسيحيان كاتوليك لبنان سازمان «جنبش حركت اجتماعی «را بطور مشترك پايه ريزی كردند و در سال 1962 ميلادی نيز فعالانه گفتگوی مسالمت آميز ميان مسلمانان و مسيحيان را مطرح و پيگيری نمود، و در مراسم روز رستاخيز مسيح (ع) در سال 1975 ميلادی در كليسی كبوشيين بيروت پايتخت لبنان و در جمع مسيحيان حضور يافت و در آن گردهمايی دينی خطابه صلح آميز شورانگيزی ايراد كرد؛ و در سال 1971 ميلادی در پی پيشنهاد و تلاشهای بی وقفه او، برای نخستين بار در تاريخ لبنان »برای رهبران دينی طوايف گوناگون برای حمايت از جنوب لبنان » را با همكاری و همراهی مشترك رهبران معنوی همه طوايف مسلمان و مسيحی لبنان ايجاد كرد.
در آوريل 1975 ميلادي، بر اثر نفوذ و تحريك نيروهای سياسی متعدد از سوی كشورهای غربی و همسايه، جنگ داخلی شديدی در لبنان درگرفت، و كنترل آن از دست دولت لبنان خارج شد و كشور بی درنگ در اغتشاش و ناامنی غوطه ور گرديد، و امام صدر نيز از فرط نگرانی و اضطراب بی آرام و قرار بود. او بی اعتنا به سلامت و ايمنی جان خود و با استفاده از شهرت و آوازه بلند مرتبه خويش در ميان همه محافل سياسی و دينی لبنان برای پايان دادن به جنگ داخلی و اعاده صلح و آرامش شروع به فعاليت و دوندگی در داخل لبنان و كشورهای منطقه خاورميانه نمود و به ترتيب به سوريه، مصر، اردن، عربستان سعودي، عراق و الجزاير سفر كرد تا از نيروهای ذی نفوذ خارجی برای مداخله و پادرميانی در امر تفاهم ميان طوايف گوناگون لبنان كمك بگيرد.
در اواخر دهه 1970 ميلادی، بيشتر وسایط ارتباط جمعی و نشريات خاورميانه با انتشار مقالاتی امام موسی صدر را از پيشگامان و مبتكران واقعی صلح و آرامش در خاورميانه معاصر توصيف كردند، و حتی سيد محمد خاتمی رئيس جمهور كنونی ايران چندين بار اعلام كرده كه انديشه « گفتگوی تمدنها » وی نيز مستقيما از عقايد و انديشه های همزيستی مسالمت آميز امام صدر نشات گرفته است. اين بخش از مطالب را با كلام امير عبدالله وليعهد عربستان سعودی ضمن ديدار با خانواده امام صدر در حاشيه برگزاری كنفرانس سران اسلامی در سال1997 ميلادی در تهران به پايان می بريم كه گفت: « من در تمام سال های زندگی، شخصيتی به هوشمندی، وسعت اطلاع، حسن خلق، انسانيت و جذابيت امام موسی صدر نديدم.»
آخرین ویرایش: