سیمرغ: دختری در اوهایوی آمریکا، به پیشنهاد ازدواجی که با اتوبوس رسیده بود، پاسخ مثبت داد.
لورا در حالیکه در روز ولنتاین به همراه دوست پسر خود «مارک»، مشغول خوردن ناهار در رستوران بود، از پشت پنجره، یک اتوبوس عمومی را در خیابان دید که بر روی آن با حروف درشت نوشته شده بود: « لورا: آیا با من ازدواج می کنی؟»
جمله مذکور با نام «مارک» امضا شده و در زیر آن با حروف ریزتر نوشته شده بود:« و مرا خوشبخت ترین مرد روی زمین نمایی؟».
لورا گفت، با دیدن آن صحنه کم مانده بود حمله قلبی به او دست دهد.
مارک ، قبلا 300 دلار به شرکت اتوبوسرانی پرداخته بود، تا اتوبوس حامل بنر مذکور را در ساعت معین، در مقابل رستوران پارک کنند.
قرار است بنر مذکور به مدت یک هفته بر روی اتوبوس بماند. اما حالا یک جمله دیگر هم به آن افزوده شده:« او گفت بله!»
لورا در حالیکه در روز ولنتاین به همراه دوست پسر خود «مارک»، مشغول خوردن ناهار در رستوران بود، از پشت پنجره، یک اتوبوس عمومی را در خیابان دید که بر روی آن با حروف درشت نوشته شده بود: « لورا: آیا با من ازدواج می کنی؟»
لورا گفت، با دیدن آن صحنه کم مانده بود حمله قلبی به او دست دهد.
مارک ، قبلا 300 دلار به شرکت اتوبوسرانی پرداخته بود، تا اتوبوس حامل بنر مذکور را در ساعت معین، در مقابل رستوران پارک کنند.
قرار است بنر مذکور به مدت یک هفته بر روی اتوبوس بماند. اما حالا یک جمله دیگر هم به آن افزوده شده:« او گفت بله!»