من همه حرفام از روی فکره البته نه فکری مشابه افکار شما بلکه افکاری مطابق ذهنیات خودم
اینکه دیگه اروپا ازاده یا نه بسته به دیدگاهها داره از دید شما در زنجیرهای شهوت اسیرند و از دیدگاه ما در ازادگی کامل انسانی هستند
این بحث خواهر و مادر اصلی ترین حربه همفکران شما در مواجهه با ازادی خواهان هست که در تایپیک چه نوع حجاب یا پوششی دوست دارید نیز به من گفتند دوست داری خواهر مادرت اینطوری بیان بیرون ؟ و بارها در تایپیک ها و موارد دیگر و من تو همه ان تایپیک ها میگم که جوابم به این سوال چون هنوز در ظرفیت و جنبه این نوع سایت ها و حتی ملت ایران نیست جواب نمیدم ولی همیشه در مباحث خصوصی جواب این سوالو میدم که شاید بتونی حدس بزنی چیه
امیدوارم سوء تفاهم نباشه
خواهر و مادر و ناموس شما مثل ناموس خودم هستند و عزیز
قصد من از مثال شاید تلنگری بود که ...
بزار یه مثل برات بزنم
دوستی داشتم همین حرف های شما را می زد زیاد صحبت کردیم و دیدیم به نتیجه ای نمی رسه
گفتم خواهر تو خواهر من حاضری چنین اتفاقی برای خواهرت بیافته
می دونی چی گفت
تو دست رو نقطه حساسی گزاشتی. اینو با ناراحتی گفت و بحث زود تمام شد
.
تلنگر بود همین
خودش فهمید که اشتباه کرده ولی حاضر نبود بیان کنه همین برای من کافی بود
قصد از مثال این نیست که شما را عصبانی کنم و یا.....
قصد یک تلنگری بود که شما جوابی دادید که بعد از مدتی از دیگر رفیقم شنیدم
قوانین یه چیزهای قراردادی و نسبی هستند و من قبول دارم که در همه جاهایی که انسانها هستند (حتی در بین حیوانات نیز قوانینی حاکم هست) اکثریت میتوانند با توافق قوانینی را وضع و اجرا کنند و حتی این قوانین میتواند قوانین اسلام باشد و تنها تفاوت من و همفکرانم با شما این است که قوانین اسلام شما مطلق هستند و غیر قابل تغیر و حتی اکثریت حق تغیر انها را ندارند ولی ما میگیم قوانین برای بشریت در هر محل و هر زمانی بسته به اکثریت میتونه تغیر کنه و و و و و مهمتر از همه اینکه قوانین نمیتونه بر احوال شخصی حاکم بشه که این احوال شخصی کاملا روشن و مبرهن هستند ولی شماها میگید حتی احوال شخصی نیز باید تحت سیطره قوانین اسلام که از قضا نوشته شده مردم هر دوره ای نیز نیست و یکبار نوشته شده باید باشد پس میبینی که ما معتقد به قوانین هستیم همانطور که در ممالک متمدن مانند اروپا قوانین خیلی محکم تر و محترم تر از کشورهای اسلامی هستند
اساس تمام مشکلات همینه عزیز
این ریشه ای است و اگر بحثش اینجا باز بشه به همه چی بر می خوره الا اصل موضوع
اما همین قدر موافقم که اکثریت راه خود را خود انتخاب می کنند
خداوند احوال هیچ قومی را عوض نمی کند مگر بدست خودشان
حال قوم خود تصمیم بگیرند
.
در ضمن خوب است که به تاریخ اروپا نظر بیاندازید تا تمدن را دریابید
اروپا هر چه دارد از اسلام دارد جایی که خود اعتراف می کنند
.
و اینکه قوانین محکمتر و محترم تر است رو فقط برای ضعفای خود در نظر می گیرند
بنگرید به کمپانی های بزرگ تا ببینید که چطور خود مختارند و آنها کشور و دولت را اداره می کنند
قوانین باید واضح و روشن باشه یعنی دارای مصادیق قابل فهم باشه مثلا تصادف یه امر کاملا ملموس است و میشه برای تمامی مواردش قانون نوشت همانطور که نوشته شده اسیب به عابر اسیب به ماشین اسیب به اموال عمومی مثل گارد ریل مثل درخت کنار جاده و ... همه میتوانند محاسبه تبیین و بررسی شوند در نتیجه میشه براشون قانون نوشت اما استفاده از عبارت کلی مغایر با شئونات اسلامی واضح و روشن نیست و مثلا یه اداره چادر رو شئونات اسلامی میدونه یه جا روسری و یه جا مقنعه پس باید قوانین اول خودشون روشن بشن بعد دلیل وضع و اسیبی که میرسونه و سالهاست من در مورد اسلام بحث کردم کسی دلیلی برام نیاورده که شلوارک پوشیدن من چه اسیبی به دیگران میزنه یا روزه خواری من چه زیانی به روزه داری دیگران داره یا کسی که تو خونه اش مشروب میخوره و نه بیرون میاد نه عربده میکشه نه به کسی مزاحمت ایجاد میکنه چه اسیبی به جامعه وارد میکنه؟؟؟
قوانین همگی ملموسند
اتفاقا هیچ ایینی به پای اسلام نمی رسه در جزییات
تا جایی که فکر شما هم کار نمی کند
نمونه هاش رو می تونید در رساله ها پیدا کنید (بحث قوانینه درست و غلط بودن رو فعلا کار ندارم)
این از کامل بودن
اما در مورد مسائل روز مثلا رانندگی نیاز نبوده که در اون تاریخ گفته بشه و این رو به دست کارشناسان سپرده اند
و قانون ان را رسمیت می بخشد
که کامل یا ناقصش باید باشد
البته همین هم ناقصه می بینید که هر روز و هر سال قوانین فرق می کند و حداقلش جریمه های رانندگی است
اما حد مشروب خوردن همان بود که هست
.
و این خود دلیلی بر نقصان عقل بشری است
.
اما اینکه مشروب خوردن شما چه ضرری به جامعه می زند و یا شلوارک پوشیدن و اینها بحثش جداست
به این فکر کنید که انسان موجودی است متفکر احساسی دارای عقل و شهوت دارای چشم و گوش
و قدرت های دیگر که هنوز بشر نتوانسته کشف کند
مطمئنا قبول دارید
جهان ما جهان رابطه هاست به قول دوستان علی معلولی
هر حرکتی حتی کوچکترین چیز ها تاثیر گزارند
تا جایی که مولا می فرماید از پیامبر شنیده که اگر کسی روزه داشته باشد و چیزی ببیند و نخورد(مستحبی) بهشت جایگاه اوست (نقل به مضمون)
این چه چیز را می رساند
علاوه بر ظاهر حدیث
دارد می گوید که شرایط هم برای روزه دار مهم است و اگر انسان غذایی را ببیند خواستار ان است(این به طور فطری است) و روزه خواری فرد در جامعه ای که اسما حتی روزه دارند بی احترامی بی دیگران محسوب می شود
مثل اینکه شما در عزاداری بنده بیایی و بخندی
شما کار حرامی انجام نمی دهید کار خلاف عرفی هم نیست خنده
اما شرایط حکم می کند که شما فلان رفتار را داشته باشید
برای همین است که می فرماید در جلسه ای که مشروب مصرف می شود نشستن حرام است
.
بگزریم
این را قبول دارید که انسان موجودیست کاملا حساس و دارای نیروهای بسیار فرا مادی
واینکه چطور اینها را مشخص کنیم مطمئنا انسان تا بحال به همه ی انها نرسیده
ایا من نمی توانم این حق را برای خودم داشته باشم که من انسان بعلت محدودیت هایی که دارم نمی توانم در مدت زمان محدود عمر خود تمام ویژگی های انسان را دریابم و در نتیجه بهترین اذت رو ببرم
دقت کنید خواهشا
ارزش و اعتبار این قوانین نیز توسط همون اصل اکثریت و تدوین قوانین در هر دوره ایجاد میشه که گفتم و وقتی که مردم هر دوره ای خودشون قوانین حاکم بر خود رو وضع کنند پس خودشون هم ارزش و اعتبار اون قوانین میشن اما وقتی شما قوانین هزار یا پانصد یا دو هزار سال قبل رو به ذات ارزشمند بدونین و امروز با تمایل اکثریت مواجه نشین ارزشی ذاتی انها هیچ سودی نخواهد داشت
قبول دارم
اگر اکثریت نپذیرند مطمئنا ارزش ظاهری خود را از دست خواهد داد
و ارزش واقعی را رای مردم تعیین نمی کند و بلکه ممکن است که یک ملت راه اشتباه را در پیش بگیرند
همانند قوم لوط
اگر این قسمت از بحث ادامه پیدا کند تاپیک سیاسی می شود
همین قدر که تا به اینجا رسیدیم کافیست از نظر بنده
البته این قسمت آخر
بقیه رو در خدمتیم