مشاعره از اون طرف

[shoonisht]

دید چو انکار منوچهر را --------------- کرد فزون در طلبش مهر را

 

[mahboobeyeshab]

درين بهشت برين، چون نسيم مي گذرم،
چه ارمغان برم آن خنده گل افشان را ؟

 

[shoonisht]

با سلام

آنچه از مال جهان هستی بود ------------- صرف عیش و طرب و مستی بود

از آنجایی که دوست عزیزمون mahboobeyeshab مشابه پست قبلشون جواب دادند ، این پست جواب هر دو هست .
به بزرگواری خودتون یکی رو انتخاب کنید
با تشکر - سیستم 32

 

[mahboobeyeshab]

اگر مرگ نبود دست ما در پی چیزی می گشت
و بدانیم اگر نور نبود منطق زنده پرواز دگرگون می شد
و بدانیم که پیش از مرجان خلایی بود در اندیشه دریا ها...

 

[Ekram]

اگر به گلشن ز ناز گردد قد بلند تو جلوه فرما
ز پیکر شمع موج خجلت شود نمایان چو می ز مینا

 

[mahboobeyeshab]

​

همدلي كو ؟ تا شوم همراه او،​

سر نهم هر جاكه خاطرخواه او !​

 

[Rtin]

هر چه نه گویای تو خاموش به
هر چه نه یاد تو فراموش به

 

[Ekram]

گلی که بو نداره خار ازو به
همو خارای سر دیوار ازو به

 

[mahboobeyeshab]

هر که را بنگری فدایی توست
من فدایم فدا نمی خواهم

 

[mahboobeyeshab]

من باز اشتباه كردممم..

 

[Ekram]

هر که را بنگری فدایی توست
من فدایم فدا نمی خواهم

یارب دل پاک و جان آگاهم ده
آه شب و گریه ی سحر گاهم ده
در راه خود اول ز خودم بیخود کن
بیخود چو شدم زخود بخود راهم ده

 

[Rtin]

گلی که بو نداره خار ازو به
همو خارای سر دیوار ازو به

یک جوالم گندم و دیگر ز ریگ
به بود زین حیله های مرده ریگ

 

[Ekram]

اگر عشق باشد گناهی الهی
سراپا گناهم الهی الهی

 

[Rtin]

آفرین جان آفرین پاک را
آنکه جان بخشید و ایمان خاک را

 

[mahboobeyeshab]

عزم ديدار تو دارد جان بر لب آمده
باز گردد يا بر آيد چيست فرمان شما

 

[Ekram]

روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرست
بسکه در بیماری هجر تو گریانم چو شمع

 

[mahboobeyeshab]

از دست غيب تو شكايت نمي كنم
تا نيست غيبتي نبود لذت خضور

 

[Ekram]

عمری است شبانه روز لبهایت را...


لب باز نکن هنوز لبهایت را...


نه! سیر نمی شوم به چندین بوسه


بر روی لبم بدوز لبهایت را​

بامعذرت از عریانی این رباعی

 

[mahboobeyeshab]

در شب هجران مرا پروانه وصلي فرست
ورنه از دردت جهاني را بسوزانم چوشمع

 

[shoonisht]

رنج کشد مادر از جفای پسر لیک ----------------- آنچه کشیده است هیچ رنج نداند
رنج پسر بیشتر کشد پدر ، اما ----------------- چون پسر آدم نشد از خویش براند
مادر بیچاره هر چه طفل کند بد ------------------- راندن او را ز خویشتن نتواند
شیه جان گر بود در کاسه مادر ------------------- زان نچشد تا به طفل خویش بچشاند

صفای قدم همه مادران

 

[Ekram]

کار ها نیکو شود اما به صبر
مه نمی ماند همیشه زیر ابر

 

[mahboobeyeshab]

اي دل ريش مرا با لب تو خق نمك
حق نگهدار كه من ميروم الله معك

 

[shoonisht]

از تنگنای محبس تاریکی
از منجلاب تیره این دنیا

بانگ پر از نیاز مرا بشنو
آه ای خدای قادر بی همتا

 

[Rtin]

عقده های مشکل از طول امل پیدا شود
کی گره در کار افتد رشته ی کوتاه را

 

[mahboobeyeshab]

كوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت
تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع

 

[Ekram]

هر چه بگندد نمکش می زنند
وای از آن روز که گندد نمک

 

[mahboobeyeshab]

نه؛ سر زلف خود اول تو به دستم دادي
بازم از پاي در انداخته اي يعني چه؟

 

[Rtin]

چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند زمن
ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من

 

[mahboobeyeshab]

بنگـــر ز جهـــان چه طـرف بر بستم؟ هیچ
شـمع طـــربم ولی چــــو بنـشستم هیچ
​

 

[shoonisht]

گر به مردابی ز جریان ماند آب ------------------------ از سکون خویش نقصان یابد آب