این قفس که می بینی یه حکمتی داره!!! حکمتشو ببین...

[rm_arch]

[FONT=times new roman, times, serif]این قفسه سینه که می بینی یه حکمتی داره . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]خدا وقتی آدمو آفرید سینه اش قفسه نداشت [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]یه پوست نازک بود رو دلش . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]یه روز آدم عاشق دریا شد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]اونقدر که با تموم وجودش خواست تنها چیز با ارزشی که داره بده به دریا. [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]پوست سینه شو درید و قلبشو کند و انداخت تو دریا . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]موجی اومد و نه دلی موند و نه آدمی . [/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif]خدا … دل آدمو از دریا گرفت و دوباره گذاشت تو سینش . [/FONT]​

[FONT=courier new, courier, mono][FONT=times new roman, times, serif]

[/FONT]



[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif]آدم دوباره آدم شد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]ولی امان از دست این آدم . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دو روز بعد آدم عاشق جنگل شد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دوباره پوست نازک تنشو جر داد و دلشو پرت کرد میون جنگل . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]باز نه دلی موند و نه آدمی . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]خدا دیگه کم کم داشت عصبانی میشد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]یه بار دیگه دل آدمو برداشت و محکم گذاشت تو سینه اش . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]ولی مگه این آدم , آدم می شد . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]این بار سرشو که بالا کرد یه دل که داشت هیچی با صد دلی که نداشت عاشق آسمون شد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]همه اخم و تخم خدا یادش رفت و پوست سینه شو جر داد و باز دلشو پرت کرد میون آسمون . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دل آدم مثه یه سیب سرخ قل خورد و قل خورد و افتاد تو دامن خدا . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]نه دیگه … خدا گفت … این دل واسه آدم دیگه دل نمی شه . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]آدم دراز به دراز چش به آسمون رو زمین افتاده بود. [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]خدا این بار که دل رو گذاشت سرجاش بس که از دست آدم ناراحت بود یه قفس کشید روش که دیگه آها ، دیگه … بسه . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]آدم که به خودش اومد دید ای دل غافل … چقدر نفس کشیدن واسش سخت شده . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]چقد اون پوست لطیف رو سینش سفت شده . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دست کشید به رو سینشو وقتی فهمید چی شده یه یه آهی کشید … یه آهی کشید همچین که از آهش رنگین کمون درست شد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]و این برای اولین بار بود که رنگین کمون قبل از بارون درست شد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]بعد هی آدم گریه کرد هی آسمون گریه کرد . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]روزها و روزها گذشت و آدم با اون قفس سنگین خسته و تنها روی زمین سفت خدا قدم می زد و اشک می ریخت . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]آدم بیچاره دونه دونه اشکاشو که می ریخت رو زمین و شکل مروارید می شد برمی داشت و پرت می کرد طرف خدا تو آسمون . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]تا شاید دل خدا واسش بسوزه و قفسو برداره . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]اینطوری بود که آسمون پر از ستاره شد . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]ولی خدا دلش واسه آدم نسوخت که . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]خلاصه یه شب آدم تصمیم خودشو گرفت . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]یه چاقو برداشت و پوست سینشو پاره کرد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دید خدا زیر پوستش چه میله های محکمی گذاشته … دلشو دید که اون زیر طفلکی مثه دل گنجشك می زد و تالاپ تولوپ می کرد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]انگشتاشو کرد زیر همون میله ای که درست روی دلش بود و با همه زوری که داشت اونو کند . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]آخ .. اونقد دردش اومد که دیگه هیچی نفهمید و پخش زمین شد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]....... [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]خدا ازون بالا همه چی رو نیگا می کرد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دلش واسه آدم سوخت . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]استخونو برداشت و مالید به دریا و آسمون و جنگل . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]یهو همون تیکه استخون روی هوا رقصید و رقصید . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]چرخید و چرخید . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]آسمون رعد زد و برق زد [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دریا پر شد از موج و توفان و درختای جنگل شروع کردن به رقصیدن . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]همون تیکه استخون یواش یواش شکل گرفتو شد و یه فرشته . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]با چشای سیاه مثه شب آسمون [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]با موهای بلند مثه آبشار توی جنگل [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]اومد جلو و دست کشید روی چشای بسته آدم . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]آدم که چشاشو باز کرد اولش هیچی نفهمید [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]هی چشاشو مالید و مالید و هی نیگا کرد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]فرشته رو که دید با همون یه دل که نه با صد تا دلی که نداشت عاشقش شد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]همون قد که عاشقآسمون و دریا و جنگل شده بود . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]نه … خیلی بیشتر . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]پاشد و فرشته رو نگاه کرد . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]دستشو برد گذاشت روی دلش همونجا که استخونشو کنده بود . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]خواس دلشو دربیاره و بده به فرشته . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]ولی دل آدم که از بین اون میله ها در نمیومد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]باید دوسه تا دیگه ازونا رو هم میکند . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]تا دستشو برد زیر استخون قفس سینش فرشته خرامون خرامون اومدجلو . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دستاشو باز کرد و آدمو بغل کرد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]سینشو چسبوند به سینه آدم . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]خدا ازون بالا فقط نیگا می کرد با یه لبخند رو لبش . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]آدم فرشته رو بغل کرد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دل آدم یواش و یواش نصفه شد و آروم آروم خزید تو سینه فرشته خانوم . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]فرشته سرشو آورد بالا و توی چشای آدم نیگا کرد . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]آدم با چشاش می خندید . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]فرشته سرشو گذاشت رو شونه آدم و چشاشو بست . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]آدم یواشکی به آسمون نیگا کرد و از ته دلش دست خدا رو بوسید . [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]اونجا بود که برای اولین بار دل آدم احساس آرامش کرد . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]خدا پرده آسمونو کشید و آدمو با فرشتش تنها گذاش . [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]

[/FONT]


[FONT=courier new, courier, mono]خوش به حال آدم و فرشتش

[/FONT]

 

[mina_p]

امروز متفاوت تاپيك ميزني

 

[Ariyayi @rchitect]

امروز متفاوت تاپيك ميزني

مینا خدایی ماجرای این چراغت چیه

 

[mina_p]

مینا خدایی ماجرای این چراغت چیه

كنترل نامحسوسم ديگه

 

[lazlo]

انسانم آرزوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

 

[Atishpare_Shahi]

خدایا قربون دستت یه دونه از این فرشته ها برا منم بفرست...

 

[rozan]

وحشتناک قشنگ بود کی میشه ماهم احساس ارامش کنیم

 

[fire dragon]

هم داستانت مورد منکراتی داره هم عکست
من که چشامو بستم و خوندم
به برادرا توصیه میکنم همین کارو بکنید

 

[ricardo]

[FONT=times new roman, times, serif]

[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]

[/FONT]

اوففففففففف چه صحنه ای :دی
​

 

[atish pare]

فرشته من کوووووووووووووووووووووووووو؟

 

[babi charlton]

داستانش خوب بود.
جالب بود
قشنگ بود
و اینکه هر چی که خدا داده نعمت و هرچی نداده حکمت

 

[rm_arch]

هم داستانت مورد منکراتی داره هم عکست
من که چشامو بستم و خوندم
به برادرا توصیه میکنم همین کارو بکنید

بل چشه بسته خوندی ای دولوخگوووووووووووووو

 

[rm_arch]

اوففففففففف چه صحنه ای :دی
​

:دی....

 

[rm_arch]

داستان فوق العاده زیبایی بود یکی از پر احساس ترین مطالبی بود که خوندم ...
احساسات زیبا و لطیفی رو در انسان بیدار میکنه اگه به عمقش بری

سپاس خانم مهندس دریا بانو عزیز
سپاس

میسی دوسیه خوفم با این ریکاردو نگرد اخفال می شی هاااااااااا

 

[سوگلییی]

چه داستان قشنگی خوش به حال آدم که به آرامش رسید

 

[Unknown_S]

عالی بود. با خوندن داستان ، آدم آروم میشه

ممنونم

 

[vafaaa]

خیلی قشنگ بود ممنون

 

[rm_arch]

عالی بود. با خوندن داستان ، آدم آروم میشه

ممنونم

سعید جان آرزو می کنم که همیشه آرامش داشته باشی در زندگیت

 

[rm_arch]

خیلی قشنگ بود ممنون

میسیییییییی دوسیممممم

 

[abu_72]

اوففففففففف چه صحنه ای :دی
​

تو مفهوم اين عكس رو نميفهمي

 

[abu_72]

خدايا خودت ميدوني ...