اون منو دوست داره
ميدونيد اون ميگه روي حرف مامانش حرف نميزنه
علی میگه به زور داره ازدواج میکنه![]()
بي خيال جون تومقتضای سنته عزیزم خوب میشی![]()
نه اون خيلي مهربون بود.......... اينجوري نگو ناراحت ميشم من هنوز عاشقشمبرو بابا ما را فیلم کردی
اون داره بهونه میاره
اگه دوست داشت این حرفارا نمیزد
نميدونمچرا اون همه تلاششو نکرد؟از خودشو عشقش واسه مامانش گذشت؟
بي خيال جون تو
نگرانتم!
![]()
خب اون كه تقصير نداه بي چاره ....... مامانش مجبورش كردهمگه عصر قجره یکی به زور ازدواج کنه؟ از اون حرفا بودا
فقط خودت و خودش میتونید کمک کنید.سلام
ميدونيد قضيه چيه؟....... من عاشقم يا عاشق دل شكسته
دختر مورد علاقم داره نامزد ميكنه .............. يعني مامانش بزور شوهرش داره ميده
دارم ديوونه ميشم.......... تا الان 2 بار خواستم خودكشي كنم به دليلي نشد
تو رو خدا مسخرم نكنيد.............. كمكم كنيد
اي خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
![]()
کسی که جرئت نشون دادن عشقشو نداره همون بهتر که خود کشی کنهسلام
ميدونيد قضيه چيه؟....... من عاشقم يا عاشق دل شكسته
دختر مورد علاقم داره نامزد ميكنه .............. يعني مامانش بزور شوهرش داره ميده
دارم ديوونه ميشم.......... تا الان 2 بار خواستم خودكشي كنم به دليلي نشد
تو رو خدا مسخرم نكنيد.............. كمكم كنيد
اي خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
![]()
تو که نگفتی؛ببخش میگم اما شاید توی خونه شرایط سختی داره که میخواد با این ازدواج رها شه؛میشه بگی نامزدشنميدونم
اون حتي به خواستگارش نه هم نگفت......... فقط يك نه
همون بار اول گفت بله
اون منو دوست داره
ميدونيد اون ميگه روي حرف مامانش حرف نميزنه
نميدونم فعلا مغزم قفل كردهفقط خودت و خودش میتونید کمک کنید.
خودکشی هم از سرت بیرون کن و مرد باش
قبل از اينكه بيام سايت رفتم توي خيابون خواستم بپرم جلوي يك ماشين يك يهو بابابزرگم اومد جلوم نشد ..... بعدش اومدم سايت
تو رو خدا كمك كنيد
به قوله حامد مرد باش؛1وقت نزنه به سرت بچگی کنی ها؛درسته خیلی سخته اما طاقت بیار و مرد باشقبل از اينكه بيام سايت رفتم توي خيابون خواستم بپرم جلوي يك ماشين يك يهو بابابزرگم اومد جلوم نشد ..... بعدش اومدم سايت
تو رو خدا كمك كنيد
اون يارو هم سنش هست........... وضع ماليشون مثل اينكه توپهتو که نگفتی؛ببخش میگم اما شاید توی خونه شرایط سختی داره که میخواد با این ازدواج رها شه؛میشه بگی نامزدشچند سالشه و وضع مالی و تحصیلش در چه حده؟
سلام احوال شمابچه ها
ميدونيد چيه ؟
من الان موقعيت خواستگاري ندارم............. همش 17-18 ساله هستم
دليل شوهر دادنش رو ميدونم ......... اما خب ...
دارم ميميرم
خب برو شرایطو بگو؛کشتی منو؛برو بگو به پدرو مادرت واست 1کاری کنن؛اون يارو هم سنش هست........... وضع ماليشون مثل اينكه توپه
دانشجوي كامپيوتر هم هست
اما خانواده ما هم وضع ماليش خوبه ... بابام الان واسه من يك خونه و مغازه گذاشته
من هم شبیه این شرایط رو داشتم.اما گذشت زمان همه چیز رو واسم روشن کردآخه بچه ها شما چه ميدونيد از رابطه ما
ما خيلي همديگر رو دوست داشتيم
خونه اونا يك شهر ديگه است ......... اما با اين فاصله اون هركاري ميكرد من ميفهميدم اينقدر دلامون بهم نزديك بود كه هميشه از كاراي هم با خبر بوديم
مثل هم فكر ميكرديم......... حتي رفتار هامون هم داشت شبيه هم ميشد يعني شبيه هم بود
نميتونم بيشتر از اين درباره رابطمون توضيح بدم......... اما اين وابستگي نبودسلام احوال شما
خوبید ؟؟؟
امیدوارم از حرفای من ناراحت نشید
اینی که الان شما هستید یه نوع وابستگیه
که به مرور زمان ایجاد شده
همین مرور زمان باعث میشه که همه چیو فراموش کنی
ميشه توي پيغام خصوصي يا اگر راحتي اينجا ..... بيشتر از تجربه هات بگومن هم شبیه این شرایط رو داشتم.اما گذشت زمان همه چیز رو واسم روشن کرد
از من که چند برابر تو تجربه دارم قبول کن و به پدر و مادرت بگو.هیچکس مثل اونا نمیتونه کمکت کنه