گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

[Ho$$ein]

متاسفم!!!

به قرآن اهانت شده! اونوقت ما مسلمونا بيخودي راه مي يوفتيم تو خيابونا !!!
اگه انجيل رو مسلمانان اتيش مي زدند چه مي شد؟؟؟

 

[د ا ن ش گ ا ه]

لاحول ولاقوه الا بالله

 

[Mossit]

دوباره سلام! اميدوارم ناراحت نشده باشيد. خوشحالم كه به اين تاپيك توجه داريد.
نمي دونم چرا هيچ كس از كساني كه هميشه اينجا پست ميذارن تو بحث شركت نميكنه( اصولا تو هيچ بحثي شركت نمي كنن؟؟؟؟!!!!)
ياحق

سلام! با تشکر از توجهت! اما واقعا این یه بحثی است که یه تاپیک مجزا اون هم تو تالار آزاد می طلبه ولی از اونجایی که تو تالار آزاد هر کسی میاد و نظرش رو بشکلی تحمیل می کنه من این حق رو به بچه های خودمون می دم که دوست داشته باشن تو فضایی صمیمی و به دور از حب و بغض سر صحبت رو باز کنن. ولی به محض اینکه چنین تاپیکی تو قسمت مواد زده می شه، همه میان می گن که این چه ربطی به مواد داره.
من تو تالار آزاد کمابیش فعالم ولی اینکه چرا تو بحث شرکت نکردم مربوط میشه به:
1- همون چیزهایی که بالا عرض کردم. یعنی جایگاه چنین بحثی تو تالار مواد تعریف نشده. ولی اگه فردا آقای مدیر بیان به این جور تاپیک ها ارزش بدن، می تونیم تاپیک های آزاد کاملا موادی داشته باشیم. اینطور قشنگ نیست که ما بیاییم وسط گپ و گفتگوی صمیمی و سلام و احوالپرسی بچه ها که حق اونهاست، بحث و مجادله (هر قدر صمیمی) بکنیم.
2- من هنوز مساله بحث و مشکلی که باید حل بشه رو متوجه نمی شم.

 

[Mossit]

بحثتون بسيار زيبا و مفيده

اما اگه ميخواين ادامه بدين از شخصيت ها چيزي نگين

خودموني بگم شر برامون درست نكنيد

ممنون

خب مثل اینکه مشکل اول رو رئیس حل کرده. رئیس تاپیک هم می شه زد؟ آخه اصلا معلوم نیست بحث درباره چیه؟

 

[Mossit]

یکی دو هفته هم بیشتره که خبرش پیچیده حتی انجلینا جولی هم در این رابطه پیام داد!!

خانم جولی چی گفته؟

 

[sosmar]

اگه درست فهمیده باشم با این موافقم ، ما برای تبلیغات اسلام کاری نکردیم. چیزی که معلومه اینه که دشمن در اسلام هراسی موفق شده و ما کاری هنوز نکردیم همه دنیا در مورد ایرانیا آدمای عقده ای تصور دارند که حق زناشون رو پایمال می کنند و از بروز کردن خودشون هراسانند. حالا ببینید چقدر غرب تو ایران موفق بوده و یک سمبل برای ما شده. یکی از چیزایی که ما داریم و اصلا قدرشو نمی دونیم امنیت هست. من دوستم در آلمان هست می گه بعد ساعت 9 من جرات نمی کنم از خونه برم بیرون از ترس طرفداران احزاب مختلف که بعضا مسلح هستند. کی ایرانی می خواد خودشو باور کنه خدا می دونه.

این دود سیه فام که از بام وطن خواست....از ماست که بر ماست

وین شعله سوزان که برآمد زچپ و راست...از ماست که بر ماست

جان گر به لب ما رسد از غیر ننالیم....با کس نسگالیم

از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست....از ماست که بر ماست

ما کهنه چناریم که از باد ننالیم....بر خاک ببالیم

لیکن چه کنیم ، آتش ما در شکم ماست....از ماست که بر ماست

اسلام گر امروز چنین زار و ضعیف است....زین قوم شریف است

نه جرم ز عیسی، نه تعدی زکلیساست....از ماست که بر ماست

گوییم که بیدار شدیم!این چه خیالیست؟....بیداری ما چیست؟

بیداری طفلی است که محتاج به لالاست....از ماست که بر ماست

(ملک الشعرای بهار)

آدم فروشی تو ایران زیاد نه امنیت.
به حدی تو ایران گشنه و فقیر هست که برای رسیدن به پول حاضرا هر کاری بکنند حتی حاضر پدر خودشون هم بفروشن.
اسم این امنیت نیست

 

[د ا ن ش گ ا ه]

آدم فروشی تو ایران زیاد نه امنیت.
به حدی تو ایران گشنه و فقیر هست که برای رسیدن به پول حاضرا هر کاری بکنند حتی حاضر پدر خودشون هم بفروشن.
اسم این امنیت نیست

به نظرت چرا فقر داریم؟تقصیر کیه؟از چه سالی این موضوع رو داریم؟جاهای دیگه فقر ندارن؟چند درصد فقر داریم؟...

 

[nano.gemini]

اگر واقعا دین اسلام محمدی وجود داشته باشد به هیچ مشکلی بر نمی خوریم مشکل این که این دینی که در ایران هست واقعی نیست و 10% دین اسلام هم نیست اولین و اصلی ترین شرط دین اسلام آزادی در پذیرش این دین هست که اصلا رعایت نشده.

100% مفافقم!

 

[nano.gemini]

فقط به خودتون نگاه نکنید یه چیز هایی در مورد اسلام میدونید خیلی ها هیچی نمیدونند

کسی که زندگیش واسش مهم بوده و نمی خواسته تابع محض حرفهای جامعه اش باشه دنبالش رفته و یه چیزایی می دونه!
اگه منظورت از "یه چیزایی" احکام دین باشه که به نظرم خیلی سطحیه! آدم باید عمق قضیه رو دنبال کنه!

 

[nano.gemini]

به!!!!!!! كجاي كاريد؟ آتيش زدن رفت! لعنت بر هر چي منكر خدا و پيغمبر و قرآنه!
از اين كارشون خير نمي بينن! كما اينكه الانم خير نمي بينن
اينم از دمموكراسي و آزادي كه اينهمه تو بوق و كرنا ميكنن! اينه آزادي؟؟؟؟
به نظرم بهترين كار تو اين برهه آوردن منشور كوروش به ايران بود! كه يه جورايي بفهمونه به اين مردم دنيا كه ايران حرف اولو ميزنه
حالا بايد ببينيم رهبر دينيشون چي ميگه!

جالبه! من این کار اونا رو 10000000% خریت محض و بی احترامی به عده ی کثیری انسان می دونم، ولی بهتره کلاه خودمونو قاضی کنیم و ببینیم ما چقدر از این توهین ها و بی احترامی ها کردیم!!! چقدر از این بی احترامی ها کردیم و وقتی عکس العمل اون عده آدم رو دیدیم گفتیم به جهنم، حق با ماست! به نظره من فرهنگ جامعه ی ما و این که دینمون رو آخرین دین الهی می دونیم، باعث شده که خودمون رو از همه سرتر بگیریم، و خیلی راحت بگیم ما این کارو می کنیم چون درسته، و حرف حرفه ماست، و همینیه که هست، و به جهنم که حقوق بقیه ی مردم که طرز فکرشون با ما فرق می کنه چی میشه.
تو این مورد کار درست رو کورش کبیر می کرد: به دین و اعتقاد دیگران توهین نکنیم.
و حرف بزرگ حضرت علی (ع) که اگه کسی به این حرف عمل کنه به نظر من مسلمون تر از هر مسلمونیه: هر آنچه رو برای خودت می پسندی برای دیگران بپسند و هر چیزی رو که برای خودت نمی پسندی برای دیگران هم نپسند!

 

[nano.gemini]

مرده زنده نداریم آقا جون به ضرره کسی نباید حرف بزنی ، سرت باید تو لاک خودت باشه اون بالا که نوشته هرگونه حرف سیاسی خود به خود پاک میشه. اینم آزادی از نوع ایرانیه دیگه
گرچه مسئولای این سایت هم یکم ترسو تشریف دارند.

اینه دموکراسی تو جامعه ی اسلامی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ترس از حرف زدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[nano.gemini]

بحث از بی جنبگی بعضی افراد تو جامعمون شروع شد! خطاب به آقا مهدی می گم که نباید تعصب داشته باشیم! وقتی یه مسئله ای تو یه جامعه پیش میاد و کل جامعه رو درگیر می کنه، 100% فاکتورهای متعددی روی این قضیه اثر گذاشتن، اعم از فرهنگ، دین، حکومت، اقتصاد،...! که تو جامعه ی ما خواه ناخواه فرهنگ و دین با هم اجین شدن! پس اگه داریم راجع به این قضیه بحث می کنیم 100% پایه دین هم میاد وسط! پس نباید محدودیت بذاریم و خط قرمز واسه خودمون مشخص کنیم!!! چرا؟؟؟ چون دین اسلامی تنها دینیه که صحبت کردن و پرسیدن در موردش آزاده (البته اصولاً اینطوریه، کاری به لین ندارم که الآن تو جامعمون طوری شده که اگه در این مورد حرف بزنی و سؤالی بپرسی زبونتو از تو حلقت می کشن بیرون!!!)، چون ما اعتقاد داریم اسلام راستین کامل ترینه و طلا که پاکه چه منتش به خاکه! بذار بحث بشه راجع بهش!
بعدم اینکه الآن بعد از مطرح شدن بحث قرآن بحثا با هم قاطی شدن، دو تا بحثی که مرزشون از مو هم باریک تر. پس خواهشن به ای نکته توجه کنیم، مرسی.

 

[nano.gemini]

در مورد بی جنبگی که هم تو دخترا هست هم پسرها همی شه به یه طرف نسبتش داد

 

[nano.gemini]

در مورد اسلام:
اسلام واقعی کامل ترین دینه. من که شکی توش ندارم. ولی واقعیش!!! نه اسلامی که بشه حربه واسه نگه داشتن موقعیت بعضیا! و مطمئن باشید دینی که بشه حربه توش تحریف هم ایجاد میشه، یعنی ایجاد می کنن، اگه تحریف نمی شدو همه چیز اکی بود، نیازی به اومدن امام زمان نبود!

 

[nano.gemini]

در مورد مطالعه کردن:
یه توصیه ی خواهرانه به کسایی که هنوز قدم تو این راه نذاشتن و هنوز اول راهن می کنم:
اول خودتون راجع به هر مسآله ای فکر کنید، بعد مطالعه کنید!!! چون یه مغز 0 کیلومتر در اکثر مواقع چیزی رو که اول بریزی توش قبول می کنه، و در مورد دین هم، آدم حرف هر طرفی رو که نگاه کنه در نگاه اول به نظرش درست میاد، چون مرز بین درست و غلط از مو هم باریک تره! پس اول خودتون فکر کنید و مطمئن باشید نتیجه ی درست رو می گیرید.
این حرف که می گن هرچیزی رو که تو اسلام می بینی باید بی چونو چرا قبول کنی اصلاً درست نیست، چون ذات اسلام با فکره. البته درسته که هر چیزی که با عقل آدم جور در بیاد لزوماً درست نیست ولی هر چیزی که به عنوان اسلام به آدم می گن باید با عقل جور در بیاد. ! برای اینکه بهتر منظورمو بگم: هر گردی گردو نیست ولی هر گردویی گرده!!!
واویلا به روزی که هرچی به اسم اسلام به خورده آدما می دن، مردم جامعه قبول کنن! باید مواظب باشیم، چون اسلام شده حربه!!!
بعضی مسائل ممتنع هم وجود دارن که هنوز علم بشر اونقدی نیست که آدم دلیلشو پیدا کنه، بحثم راجع به اونا نیست، مسائل کلی رو می گم.

 

[nano.gemini]

در ضمن، تو اینجور بحثا همیشه باید به یه نکته توجه داشت که بحث تبدیل به جدل نشه، اونم اینه که هیچ طرفی عمراً نمی تونه نظر طرف مقابل رو تغییر بده یا روش تـأثیر بذاره. پس اینا در واقع یه جور آشنا شدن با نظره هم دیگه است و اظهار نظر. وباید توجه کنیم که به نظر همه باید احترام بذاریم، حتی اونایی که 180 درجه نظرشون با ما مخالفه و هیچ طرفی نباید به اون یکی بی احترامی کنه. همون طور که دوس نداریم مثلاً به ما بگن امل یا فسیلای 1400ساله، مام نباید وقتی اونا فقط دارن نظرشون رو می گن و کار به بی احترامی نکشیده هنوز، بهشون بگیم یه مشت بی شعوره ...!!! به خصوص که تو دین مام به این مسأله تأکید شده!!! در کل احترام احترام و بی احترامی بی احترامی میاره!!!
در مقیاسه بزرگ ترم، نباید عقایدمون رو به بقیه تحمیل کنیم که شرایط فعلی پیش بیاد!!! پس مثلاً همون طور که ما خوشمون نمیاد تو فرانسه داشتن حجاب قدغن بشه، مام نباید گذاشتن حجاب رو با زور تحمیل کنیم! یا وقتی ما خوشمون نمیاد تو کارای کشورمون دخالت کنن و از اون ور دنیا 1000تا نقد رنگی رنگی واسه کشور ما تو تلویزیوناشون پخش کنن، مام نباید تو کار جامعه ی اونا دخالت کنیمو هنوز وضع کشور خودمون درست نشده به فکر اصلاح کل دنیا باشیم!!! جایگاه خودمونو بشناسیم! وقتی وضع جامعمون نسبتاً درست شد، چه از نظر مردم، فرهنگ، اقتصاد و ... اونوقت زبونمونو مثل اردوغان 2متر دراز کنیم، نظر بدیم!!!
تو این موردا مقابله به مثل درست نیست، دفاع درسته! نه این که بگیم بهترین دفاع حملست!!!
دفاع اینه که باید به جوونا اجازه بدیم که فکر کنن، مطالعه کنن، بحث کنن و ...!!! اگه کارمون درسته واسه چی باید خفقان ایجاد کنیم، یا جوونامونو اونقدر از قصد محدود کنیم که بشن یه مشت الواته بی فکر و بی جنبه که دیگه حتی یادشونم نمی افته که فکر کنن، که خودشونو بشناسن، که بعدشم راه درست پیدا کنن. چون مغزشون مشغول یه سری فکرای دیگه شده!!! اگه کارمون درسته اجازه ی این کارو بدیم و مطمئن باشیم که جوونامون همچنان از ما حمایت می کنن! حتی با فکرای نوشون باعث پیشرفتمونم می شن، نه که اینجوری!!!
جامعه ی اسلامی مشخصه هاش چیز دیگست که من الآن تو جامعمون نمی بینم متأسفانه!!!

 

[nano.gemini]

یه ایمیل جالب واسم اومده بود، واسه شمام می ذارمش


کتابت را جا بگذار

جا گذاشتن کتاب در مکان‌های عمومی رقتاری است که اکنون در ایتالیا و فرانسه هم رو به فزونی گذاشته. کسی که کتابش را در مکانی عمومی رها می‌کند، هویت خود را آشکار نمی‌کند و ادعایی هم بابت قیمت کتاب ندارد، اما یک درخواست از خواننده یا خوانندگان احتمالی بعدی دارد: "شما نیز بعد از خواندن کتاب، آن را در محلی مشابه قرار دهید تا دیگران هم بتوانند از این اثر استفاده کنند." رول هورنباکر نخستین کسی بود که این حرکت را انجام داد. او یک فروشنده کامپیوتر در ایالت میسوری امریکا بود و نام این رفتار را Book Crossing گذاشت؛ یعنی کتاب در گردش. در فرانسه کتاب‌های در حال گردش از 10 هزار جلد فراتر رفته است. این رفتار جدید را می‌شود به نوعی "کمپین کتابخوانی" یا "کمپین به اشتراک گذاشتن کتاب" در نظر گرفت؛ کمپینی که می‌تواند به مثابه یک پروژه فرهنگی قابل تامل باشد.​

حالا رفتار مذکور به قدری در غرب رواج یافته که کم‌کم از ترکیه نیز سر درآورده است. در ترک‌بوکو – یکی از شهرهای ساحلی ترکیه – کنار دریا قدم می‌زدم که کتابی روی شن‌ها توجهم را جلب کرد. فکر کردم حتما صاحب کتاب‌ فراموش کرده آن را با خود ببرد. برش داشتم و همین‌که چشمم به صفحه اولش افتاد؛ از خوشحالی در پوست خود نگنجیدم. در صفحه اول کتاب یک نفر متن زیر را نوشته بود:​

"من این کتاب را با علاقه خواندم و آن را در همان مکانی که به آخر رسانده بودم رها کردم. امیدوارم شما هم از این کتاب خوش‌تان بیاید. اگر از آن خوش‌تان آمد بخوانید و گرنه در همان نقطه‌ای که پیدایش کرده‌اید، بگذارید بماند اگر کتاب را خواندید شماره‌ای به تعداد خوانندگان اضافه کنید و با ذکر محل پایان مطالعه، در جایی رهایش کنید."​

در همان صفحه دستخط سومین خواننده توجهم را جلب کرد: "خواننده شماره سه در ترک‌بوکو". پس تا به‌حال سه نفر که همدیگر را نمی‌شناسند این کتاب را خوانده‌اند. طبق اصلاعات موجود در همان صفحه، خواننده اول کتاب را در استانبول و خواننده دوم در شهر بُدروم مطالعه‌ی آن را به پایان رسانده و رهایش کرده بود.​

برای این سنت جدید کتابخوانی سایت اینترنتی‌ای راه‌اندازی شده تا علاقمندان بتوانند با عضویت در آن به رهگیری کتاب‌هایی که رها کرده‌اند، بپردازند. توصیه می‌کنم سری به سایت bookcrossing.com بزنید. طبق اطلاعات موجود در حال حاضر بیش از 2 میلیون و 500 هزار جلد کتاب که اطلاعات‌شان در این سایت ثبت شده در حال گردش هستند. هدف گردانندگان سایت یاد شده، تبدیل کردن دنیا به یک کتابخانه‌ی بزرگ است. از این به بعد اگر در کافه، در لابی هتل، یا سالن انتظار سینما کتابی را پیدا کردید، تعجب نکنید چون ممکن است با یک جلد "کتاب در گردش" روبرو شده باشید... (به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهر کتاب)​

 

[nano.gemini]

نامه

نامه

اين مطلب بخشي از يكي از نامه‌هاي نادر ابراهيمي به همسرش است توصيه مي شود كه همه زوج‌ها اين نامه را چندين بار و نه به‌تنهايي كه با هم و در كنار يكديگر ‌ بخوانند. ​

نادر ابراهيمي داستان‌نويس معاصر ايراني است​

او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه، در زمينه‌هاي فيلم‌سازي، ترانه‌سرايي، ترجمه، و روزنامه‌نگاري نيز فعاليت کرده‌است. ​

همسفر! ​

در اين راه طولاني كه ما بي‌خبريم​

و چون باد مي‌گذرد​

بگذار خرده اختلاف‌هايمان با هم باقي بماند​

خواهش مي‌كنم! مخواه كه يكي شويم، مطلقا​

مخواه كه هر چه تو دوست داري، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم​

و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نيز باشد​

مخواه كه هر دو يك آواز را بپسنديم​

يك ساز را، يك كتاب را، يك طعم را، يك رنگ را​

و يك شيوه نگاه كردن را​

مخواه كه انتخابمان يكي باشد، سليقه‌مان يكي و روياهامان يكي. ​

هم‌سفر بودن و هم‌هدف بودن، ابدا به معني شبيه بودن و شبيه شدن نيست. ​

و شبيه شدن دال بر كمال نيست، بلكه دليل توقف است​

عزيز من! ​

دو نفر كه عاشق‌اند و عشق آنها را به وحدتي عاطفي رسانده است، واجب نيست كه هر دو صداي كبك، درخت نارون، حجاب برفي قله علم كوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالي را دوست داشته باشند. ​

اگر چنين حالتي پيش بيايد، بايد گفت كه يا عاشق زائد است يا معشوق و يكي كافي است. ​

عشق، از خودخواهي‌ها و خودپرستي‌ها گذشتن است اما، اين سخن به معناي تبديل شدن به ديگري نيست. ​

من از عشق زميني حرف مي‌زنم كه ارزش آن در «حضور» است نه در محو و نابود شدن يكي در ديگري. ​

عزيز من! ​

اگر زاويه ديدمان نسبت به چيزي يكي نيست، بگذار يكي نباشد . ​

بگذار در عين وحدت مستقل باشيم. ​

بخواه كه در عين يكي بودن، يكي نباشيم.. ​

بخواه كه همديگر را كامل كنيم نه ناپديد . ​

بگذار صبورانه و مهرمندانه درباب هر چيز كه مورد اختلاف ماست، بحث كنيم ،اما نخواهيم كه بحث، ما را به نقطه مطلقا واحدي برساند. ​

بحث، بايد ما را به ادراك متقابل برساند نه فناي متقابل . ​

اينجا سخن از رابطه عارف با خداي عارف در ميان نيست . ​

سخن از ذره ذره واقعيت‌ها و حقيقت‌هاي عيني و جاري زندگي است. ​

بيا بحث كنيم. ​

بيا معلوماتمان را تاخت بزنيم. ​

بيا كلنجار برويم . ​

اما سرانجام نخواهيم كه غلبه كنيم. ​

بيا حتي اختلاف‌هاي اساسي و اصولي زندگي‌مان را، در بسياري زمينه‌ها، تا آنجا كه حس مي‌كنيم دوگانگي، شور و حال و زندگي مي‌بخشد نه پژمردگي و افسردگي و مرگ، حفظ كنيم. ​

من و تو حق داريم در برابر هم قدعلم كنيم و حق داريم بسياري از نظرات و عقايد هم را نپذيريم. ​

بي‌آن‌كه قصد تحقير هم را داشته باشيم . ​

عزيز من! بيا متفاوت باشيم​

 

[Ho$$ein]

یه ایمیل جالب واسم اومده بود، واسه شمام می ذارمش


کتابت را جا بگذار

جا گذاشتن کتاب در مکان‌های عمومی رقتاری است که اکنون در ایتالیا و فرانسه هم رو به فزونی گذاشته. کسی که کتابش را در مکانی عمومی رها می‌کند، هویت خود را آشکار نمی‌کند و ادعایی هم بابت قیمت کتاب ندارد، اما یک درخواست از خواننده یا خوانندگان احتمالی بعدی دارد: "شما نیز بعد از خواندن کتاب، آن را در محلی مشابه قرار دهید تا دیگران هم بتوانند از این اثر استفاده کنند." رول هورنباکر نخستین کسی بود که این حرکت را انجام داد. او یک فروشنده کامپیوتر در ایالت میسوری امریکا بود و نام این رفتار را Book Crossing گذاشت؛ یعنی کتاب در گردش. در فرانسه کتاب‌های در حال گردش از 10 هزار جلد فراتر رفته است. این رفتار جدید را می‌شود به نوعی "کمپین کتابخوانی" یا "کمپین به اشتراک گذاشتن کتاب" در نظر گرفت؛ کمپینی که می‌تواند به مثابه یک پروژه فرهنگی قابل تامل باشد.​

حالا رفتار مذکور به قدری در غرب رواج یافته که کم‌کم از ترکیه نیز سر درآورده است. در ترک‌بوکو – یکی از شهرهای ساحلی ترکیه – کنار دریا قدم می‌زدم که کتابی روی شن‌ها توجهم را جلب کرد. فکر کردم حتما صاحب کتاب‌ فراموش کرده آن را با خود ببرد. برش داشتم و همین‌که چشمم به صفحه اولش افتاد؛ از خوشحالی در پوست خود نگنجیدم. در صفحه اول کتاب یک نفر متن زیر را نوشته بود:​

"من این کتاب را با علاقه خواندم و آن را در همان مکانی که به آخر رسانده بودم رها کردم. امیدوارم شما هم از این کتاب خوش‌تان بیاید. اگر از آن خوش‌تان آمد بخوانید و گرنه در همان نقطه‌ای که پیدایش کرده‌اید، بگذارید بماند اگر کتاب را خواندید شماره‌ای به تعداد خوانندگان اضافه کنید و با ذکر محل پایان مطالعه، در جایی رهایش کنید."​

در همان صفحه دستخط سومین خواننده توجهم را جلب کرد: "خواننده شماره سه در ترک‌بوکو". پس تا به‌حال سه نفر که همدیگر را نمی‌شناسند این کتاب را خوانده‌اند. طبق اصلاعات موجود در همان صفحه، خواننده اول کتاب را در استانبول و خواننده دوم در شهر بُدروم مطالعه‌ی آن را به پایان رسانده و رهایش کرده بود.​

برای این سنت جدید کتابخوانی سایت اینترنتی‌ای راه‌اندازی شده تا علاقمندان بتوانند با عضویت در آن به رهگیری کتاب‌هایی که رها کرده‌اند، بپردازند. توصیه می‌کنم سری به سایت bookcrossing.com بزنید. طبق اطلاعات موجود در حال حاضر بیش از 2 میلیون و 500 هزار جلد کتاب که اطلاعات‌شان در این سایت ثبت شده در حال گردش هستند. هدف گردانندگان سایت یاد شده، تبدیل کردن دنیا به یک کتابخانه‌ی بزرگ است. از این به بعد اگر در کافه، در لابی هتل، یا سالن انتظار سینما کتابی را پیدا کردید، تعجب نکنید چون ممکن است با یک جلد "کتاب در گردش" روبرو شده باشید... (به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهر کتاب)​

خيلي جالبه!!!
كاش يه خورده و فقط يه خورده فرهنگ كتاب خواني تو ايران رايج شه ... اين وضعيت غير قابل تحمله ...

 

[reza_1364]

مرده زنده نداریم آقا جون به ضرره کسی نباید حرف بزنی ، سرت باید تو لاک خودت باشه اون بالا که نوشته هرگونه حرف سیاسی خود به خود پاک میشه. اینم آزادی از نوع ایرانیه دیگه
گرچه مسئولای این سایت هم یکم ترسو تشریف دارند.

توهينتونو نديد ميگيرم

اما همين يه جمله كافيه كه بگم اسم باشگاه, باشگاه مهندسينه نه باشگاه سياست مداران

يعني بحثهاي مهندسي.نه سياسي

 

[nano.gemini]

توهينتونو نديد ميگيرم

اما همين يه جمله كافيه كه بگم اسم باشگاه, باشگاه مهندسينه نه باشگاه سياست مداران

يعني بحثهاي مهندسي.نه سياسي

آقای مدیر باشگاهه مهندسان هست، ولی وقتی این تاپیکو زدیم یعنی بحثه آزاد آزاده

 

[reza_1364]

بحث ازاد درتالار گفتگوي ازاد........

اگه قرار باشه بحث سياسي بشه گپ و گفتگو هم بسته ميشه

كلا مباحث سياسي چه براي طرفداران چه براي مخالفان ممنوع است

رعايت بفرماييد

 

[nano.gemini]

بحث ازاد درتالار گفتگوي ازاد........

اگه قرار باشه بحث سياسي بشه گپ و گفتگو هم بسته ميشه

كلا مباحث سياسي چه براي طرفداران چه براي مخالفان ممنوع است

رعايت بفرماييد

ما که بحث سیاسی نکردیم، بحث اعتقادی بود!!!

 

[sosmar]

من فقط یک چیزو خوب میدونم اون هم این هست که ایران از قدیم خدا پرست بوده و آزادی داشته .
شاید یکی بگه اون زمان ها شاه بوده ولی در هر کشوری وقتی یک نفر اون بالا بشینه و برای تمام مردم یک کشور تصمیم بگیر میشه شاه حالا می خواین اسمشو هرچی بزاریثد .
یادم نمیاد حضرت محمد تو عربستان مردمو بزور مسلمون کنه یا احکام دین اسلامو احکام کل کشور کنه .

 

[nano.gemini]

من فقط یک چیزو خوب میدونم اون هم این هست که ایران از قدیم خدا پرست بوده و آزادی داشته .
شاید یکی بگه اون زمان ها شاه بوده ولی در هر کشوری وقتی یک نفر اون بالا بشینه و برای تمام مردم یک کشور تصمیم بگیر میشه شاه حالا می خواین اسمشو هرچی بزاریثد .
یادم نمیاد حضرت محمد تو عربستان مردمو بزور مسلمون کنه یا احکام دین اسلامو احکام کل کشور کنه .

آی اَم اَگری!!!

 

[zeinab68]

سلوم برو بچ . این بحث ها چیه ؟ من که هیچی نوفهمم

 

[zeinab68]

 

[m4material]

کسی که زندگیش واسش مهم بوده و نمی خواسته تابع محض حرفهای جامعه اش باشه دنبالش رفته و یه چیزایی می دونه!
اگه منظورت از "یه چیزایی" احکام دین باشه که به نظرم خیلی سطحیه! آدم باید عمق قضیه رو دنبال کنه!

شديدا موافقم، ولي نه اينكه همون احكام دين رو هم دست كم بگيريم! نموه بارزش، طهارته كه هم نمود ظاهري داره و هم نمود باطني! چقدر از ما علاوه بر نمود ظاهري به فكر باطنش هم هستيم؟ طهارت چشم، گوش،پوست، زبان، زبان، زبان؟!!!​

 

[m4material]

جالبه! من این کار اونا رو 10000000% خریت محض و بی احترامی به عده ی کثیری انسان می دونم، ولی بهتره کلاه خودمونو قاضی کنیم و ببینیم ما چقدر از این توهین ها و بی احترامی ها کردیم!!! چقدر از این بی احترامی ها کردیم و وقتی عکس العمل اون عده آدم رو دیدیم گفتیم به جهنم، حق با ماست! به نظره من فرهنگ جامعه ی ما و این که دینمون رو آخرین دین الهی می دونیم، باعث شده که خودمون رو از همه سرتر بگیریم، و خیلی راحت بگیم ما این کارو می کنیم چون درسته، و حرف حرفه ماست، و همینیه که هست، و به جهنم که حقوق بقیه ی مردم که طرز فکرشون با ما فرق می کنه چی میشه.
تو این مورد کار درست رو کورش کبیر می کرد: به دین و اعتقاد دیگران توهین نکنیم.
و حرف بزرگ حضرت علی (ع) که اگه کسی به این حرف عمل کنه به نظر من مسلمون تر از هر مسلمونیه: هر آنچه رو برای خودت می پسندی برای دیگران بپسند و هر چیزی رو که برای خودت نمی پسندی برای دیگران هم نپسند!

نانو خانم اول از همه بايد يه تشكر ويژه به خاطر نظرهاتون از شما بكنم، بالاخره سراميستي گفتن!!!!
ببخشيد من يه ذره فراموش كارم و به ياد ندارم كه ما كي به اونها توهين كرده ايم؟!!!! با اينكه در قرآن يهوديت در كنار كافر به صراحت آمده و كاملا دين مسيحيت كنوني مسخ شده در قرآن آمده و اگر بخواهيم از ديد قرآن به دين آنها نگاه كنيم ، كاملا كافر هستند ( ان الدين عند الله الاسلام) ولي با اين وجود من ديدم كه هميشه پا رو دم مسلمونا گذاشتن، قضيه سلمان رشدي رو فراموش كرديد؟ يا قضيه كاريكاتور حضرت محمد (ص)؟ حالا هم كه قرآن سوزي!! به نظرتون بايد سكوت كنيم؟در ضمن به نظرتون نبايد خودمونو سر بگيريم؟ آيا غير از اينه كه مسلمانان بايد عزت داشته باشند؟ عزت داشتن جداي از تكبره البته! صد در صد با شما موافقم،‌چه در زمان كوروش كبير و چه از زبان برزگان دين از جمله امام علي (ع) نبايد به حقوق ديگران تعطي كنيم! ولي آيا ما به حقوق اونها تعطي كرديم با اونها به ما؟؟؟ 8 سال جنگ تحميلي رو فراموش كرديم؟ مسلمان اگر مسلمانه، هيچ وقت به ديگران توهين نميكنه، اگرم توهيني باشه از سوي يه مشت متحجر مسلمان نما از جمله اين وهابيهاي خدانشناسه كه باعث بي آبروييه ما مسلمانان شده اند.خوشحال ميشم نانو خانم بگيد منظورتون درمورد كدوم توهينه كه ما كرديم و كدوم حرفه كه ميگيم هميني كه هست؟
بازم يه دنيا ممنون نانو خانم

 

[m4material]

متاسفم!!!

به قرآن اهانت شده! اونوقت ما مسلمونا بيخودي راه مي يوفتيم تو خيابونا !!!
اگه انجيل رو مسلمانان اتيش مي زدند چه مي شد؟؟؟

سلام حسين جان!
موافقم تنها به خيابونا ريختن اصلا كافي نيست؛ ولي از دست مردم عوام چه كاري غير اين برمياد؟ به نظر من اين حتي خيلي هم عاليه! ( مسلما هر كس از ايمان بهره اي داره و هر كس متناسب با آنچه بر عهده داره اعتراضشو نشون ميده) اگه نيان خيابون چه كنند! به نظر من اين بر عهده نخبگان و مسءولان ماست كه در وهله بعد جديتر پيگيري كنند!
ببخشيد متوجه نشدم،‌ مگه مسلمانان حق دارن انجيل رو آتيش بزنند! اگه يه ايراني باشيم كه با توجه به اصالت خودمون و قوانين ابا و اجداديمون( از جمله كوروش كبير) حق نداريم به آيين ديگران توهين كنيم ، اگرم كه مسلمانيم كه ديگه اصلا راه نداره به كتابي از كتب الهي توهين كنيم (هر چند اون كتاب رو بدونيم كه درست نيست، ولي از نظر خودشون كه انجيلي درسته) اگرم انسانيم ( و فرض بر اين باشه كه مسلماني و ايرانيت رو فاكتور بگيريم)كه نبايد به آزادي ديگران اهانت كنيم! پس فرض آتش زدن انجيل توسط مسلمان از پايه رد شده است! حال فرض محال بگيريم كه آتش زديم؛ به نظر من اصلا به روي خودشونم نميارن، مگه اينكه از طرف خواص اين كار انجام شه و يا با فشار از طرف خواصشون مردم بيان تو خيابون و اعتراضي كنن.
مسلما مثل مسلمانان خودجوش اعتراض نمي كنن.