nazanin1992
عضو جدید
سلام به همه.حالم خیلی خرابه.دارم کسی رو که بیشتر از جونم دوستش دارم از دست میدم.
گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی
- شروع کننده موضوع پیرجو
- تاریخ شروع
برادر گرامی صد در صد مطمئنم که این مورد وجود داره!!!ولی نحوه ی تاثیرش رو نمیدونستمبا عرض معذرت اساسا رو اشتباه نوشتید:اولا:اساسا نداریم چون اساس یه کلمه فارسیه و تنوین عربی نمیگیره
باید بگید اساسی یا به طور اساسی!دوما:اگرهم دوست دارید اساسا بنویسید باید بنویسید اساسا نه اینکه نوشته باشید اثاثا!!
معلومه ادبیات دبیرستان رو درست مطالعه نکردید!
به هر حال ممنون
k_siroos
مدیر بازنشسته
سلام سارا جان ، شما چطوری ؟
چه خبر ؟؟؟
سلام به همه!!!
خوب هستید؟؟؟
چه خبرا؟؟
من برگشتم!!
خیلی این صفحه گفتمان پیش رفته ها!!!
سلام بابک جون ، خوش اومدی .
خوش گذشت ؟؟؟ سرمدو رو هم دیدی ؟؟؟
کچل بود ؟؟؟
سلام
خوبین بچه ها ؟
چه خبر؟
بابک خوش گذشت ؟
من که اصلا حال ندارم نمی دونم همه بی حالن
هیچکی نیست
تا شب
سلام پسر گلم ...
تو چطوری ؟؟؟ امتحانات دیگه تموم شد کامل ؟؟؟ نمره ها نیومد ؟؟؟
ای بابا ... خدا نکنه نازنین جان . ایشالا مشکلت حل بشه ، هم تو از نگرانی در بیای و هم ما
خدا به داد من برسه پس ، من چیکار کنم حالا که چپ و راست غلط می نویسم
این آلما آبرو واسه آدم نمیذاره
سلام
خوبین بچه ها ؟
چه خبر؟
بابک خوش گذشت ؟
من که اصلا حال ندارم نمی دونم همه بی حالن
هیچکی نیست.
تا شب
سلام محمّد!
خوبی شما؟
آره بد نبود جاتون خالی بالاخره تونستم یه هفته شبا بخوابم!!!
با عرض معذرت اساسا رو اشتباه نوشتید:اولا:اساسا نداریم چون اساس یه کلمه فارسیه و تنوین عربی نمیگیره. باید بگید اساسی یا به طور اساسی!
دوما:اگرهم دوست دارید اساسا بنویسید باید بنویسید اساسا نه اینکه نوشته باشید اثاثا!!
معلومه ادبیات دبیرستان رو درست مطالعه نکردید!
به هر حال ممنون
من همیشه املا رو 20 گرفتم!!
ولی خیلی خوب بود ممنون! 
سلام بابک جون ، خوش اومدی .
خوش گذشت ؟؟؟ سرمدو رو هم دیدی ؟؟؟
کچل بود ؟؟؟
ممنون کوروش جان!
آره بد نبود! مقادیری به کارا رسیدم
و البته خوابیدم!
سرمد؟؟؟ نه بابا این سرمد جواب پست هایی که توی صفحه اش هم میفرستم نمیده بیاد آدمو ببینه؟؟؟
سلام دوستان.
من از امروز صبح به جمع شما پیوستم
امیدوارم بتونم کمکی بکنم
خوشحال میشم شما هم معرفی کنید:
بسیار خوش اومدی!!!
ورودت رو تبریک میگیم.
انشاءالله زودتر خوب میشن و شما هم خوشحال میشی. نا امید نباش.
ما هم حتماً دعا می کنیم.
سلام امین جانسلام دوستان
من از امروز صبح به جمع شما پیوستم
امیدوارم بتونم کمکی بکنم
خوشحال میشم شما هم معرفی کنید
خوش اومدی
بذار بقیه رو معرفی کنم
audir8 یا همون بابک
k_siroos یا همون کوروش
alma_a دوست خوبم آلما
sepantaaa یا همون محمد
خانم طیبه صالحی هم که معرف حضور همه هستن
منم انرژی در خدمتم
بقیه هم از اسم کاربریشون فک ککنم بشه بشناسیشون
از عزیزانی که اسمشون جا افتاد عذر خواهی می کنم
به به آقا بابک
سلام
خیلی خوش اومد،
مسافرت خوش گذشت؟! تجدید قوا و روحیه کردی؟خدا نکنه نازنین جان. ایشالا که هرچی زودتر حالشون خوب شه. با دعای شما و بقیه دوستان
و یا اگه مشکل دیگه ای هست برطرف بشه.
توکلت به خدا باشه، که هرچه پیش بیاد حتما خیر و صلاحی در آن هست.
فمضووووووووووووولللللللللللللللل
میگم کوروش مطمئنی تنها مشکلت غلط نوشتنته؟!!!!!!!!!!!!!!
سلام سلام
خیلی خوش اومدید، ایشالا که بیشتر ببینیمتون
ممنون انرژی جان
سارای عزیز (sara_h)
و ساناز عزیز: Shinto
آرتا جان: arta_1569
هیلاری گل ُHilari
و .................
البته تالار بچه های گل زیاد داره، ولی این دوستان در این تاپیک سرو کله اشون بیشتر پیدا میشه
حیف شدا می خواستم واسه بابک هم زن بگیریم
اومد همه چی رو خراب کرد
هنوز هم دیر نشده
اتفاقا خودش هم هست میتونه نظر بده
چهار چيز را که نمي توان آنها را بازگرداند
چهار چيز را که نمي توان آنها را بازگرداند
چهار چيز را که نمي توان آنها را بازگرداند
2.حرف ... پس از گفتن!
3.موقعيت... پس از پايان يافتن!
4. و زمان ... پس از گذشتن!
انرژی هم که مثل همیشه خوب
کوروش و بابک هم که در فکر زن گرفتن
راستی آرتا نیستش؟؟؟؟
هیلاری هم که امیدوارم مشکلش حل شده باشه
چهار چيز را که نمي توان آنها را بازگرداند
چهار چيز را که نمي توان آنها را بازگرداند
زن جوانی در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود . چون هنوز چند ساعت به پروازش باقي مانده بود، تصميم گرفت براي گذراندن وقت کتابي خريداري کند. او يک بسته بيسکوئيت نيز خريد و برروي يک صندلي نشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد...
مردي در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه مي‌خواند.
وقتي که او نخستين بيسکوئيت را به دهان گذاشت، متوجه شد که مرد هم يک بيسکوئيت برداشت و خورد. او خيلي عصباني شد ولي چيزي نگفت.
پيش خود فکر کرد: «بهتر است ناراحت نشوم. شايد اشتباه کرده باشد.»
ولي اين ماجرا تکرار شد. هر بار که او يک بيسکوئيت برمي‌داشت ، آن مرد هم همين کار را مي‌کرد. اين کار او را حسابي عصباني کرده بود ولي نمي‌خواست واکنش نشان دهد.
وقتي که تنها يک بيسکوئيت باقي مانده بود، پيش خود فکر کرد: «حالا ببينم اين مرد بي‌ادب چکار خواهد کرد؟»
مرد آخرين بيسکوئيت را نصف کرد و نصفش را خورد.
اين ديگه خيلي پرروئي مي‌خواست!
او حسابي عصباني شده بود.
در اين هنگام بلندگوي فرودگاه اعلام کرد که زمان سوار شدن به هواپيماست. آن زن کتابش را بست، چيزهايش را جمع و جور کرد و با نگاه تندي که به مرد انداخت از آنجا دور شد و به سمت دروازه اعلام شده رفت. وقتي داخل هواپيما روي صندلي‌اش نشست، دستش را داخل ساکش کرد تا عينکش را داخل ساک قرار دهد و ناگهان با کمال تعجب ديد که جعبه بيسکوئيتش آنجاست، باز نشده و دست نخورده!
خيلي شرمنده شد!! از خودش بدش آمد ... يادش رفته بود که بيسکوئيتي که خريده بود را داخل ساکش گذاشته بود.
آن مرد بيسکوئيت‌هايش را با او تقسيم کرده بود، بدون آن که عصباني و برآشفته شده باشد...
در صورتي که خودش آن موقع که فکر مي‌کرد آن مرد دارد از بيسکوئيت‌هايش مي‌خورد خيلي عصباني شده بود. و متاسفانه ديگر زماني براي توضيح رفتارش و يا معذرت‌خواهي نبود...
يادمون باشه كه چهار چيز هست که نمي‌شه اونها رو بازگردوند :
1. سنگ ... پس از رها کردن!
مردي در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه مي‌خواند.
وقتي که او نخستين بيسکوئيت را به دهان گذاشت، متوجه شد که مرد هم يک بيسکوئيت برداشت و خورد. او خيلي عصباني شد ولي چيزي نگفت.
پيش خود فکر کرد: «بهتر است ناراحت نشوم. شايد اشتباه کرده باشد.»
ولي اين ماجرا تکرار شد. هر بار که او يک بيسکوئيت برمي‌داشت ، آن مرد هم همين کار را مي‌کرد. اين کار او را حسابي عصباني کرده بود ولي نمي‌خواست واکنش نشان دهد.
وقتي که تنها يک بيسکوئيت باقي مانده بود، پيش خود فکر کرد: «حالا ببينم اين مرد بي‌ادب چکار خواهد کرد؟»
مرد آخرين بيسکوئيت را نصف کرد و نصفش را خورد.
اين ديگه خيلي پرروئي مي‌خواست!
او حسابي عصباني شده بود.
در اين هنگام بلندگوي فرودگاه اعلام کرد که زمان سوار شدن به هواپيماست. آن زن کتابش را بست، چيزهايش را جمع و جور کرد و با نگاه تندي که به مرد انداخت از آنجا دور شد و به سمت دروازه اعلام شده رفت. وقتي داخل هواپيما روي صندلي‌اش نشست، دستش را داخل ساکش کرد تا عينکش را داخل ساک قرار دهد و ناگهان با کمال تعجب ديد که جعبه بيسکوئيتش آنجاست، باز نشده و دست نخورده!
خيلي شرمنده شد!! از خودش بدش آمد ... يادش رفته بود که بيسکوئيتي که خريده بود را داخل ساکش گذاشته بود.
آن مرد بيسکوئيت‌هايش را با او تقسيم کرده بود، بدون آن که عصباني و برآشفته شده باشد...
در صورتي که خودش آن موقع که فکر مي‌کرد آن مرد دارد از بيسکوئيت‌هايش مي‌خورد خيلي عصباني شده بود. و متاسفانه ديگر زماني براي توضيح رفتارش و يا معذرت‌خواهي نبود...
يادمون باشه كه چهار چيز هست که نمي‌شه اونها رو بازگردوند :
1. سنگ ... پس از رها کردن!
2.حرف ... پس از گفتن!
3.موقعيت... پس از پايان يافتن!
4. و زمان ... پس از گذشتن!
سلام به همه خوبین ؟
طیبه چجوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انرژی هم که مثل همیشه خوب
کوروش و بابک هم که در فکر زن گرفتن
راستی آرتا نیستش؟؟؟؟
هیلاری هم که امیدوارم مشکلش حل شده باشه
سلام
سلام
خواهش میکنم
میگم من الان با یه بسته بیسکوئیت روی یکی از همون نیمکتا نشستم
کسی قصد مسافرت نداره بیاد بشینه کتابی چیزی بوخونه یه کمم از بیسکوئیت من بخوره بعد مث این داستانه بشه.....
شوخی کردم
بچه ها خوبین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من که درگیر انتخاب واحدم هستم
این صفحه ی لعنتی هم باز نمیشه
سلام
سلام ممنونم تو خوبی؟سلام محمد خوبی؟
عجب متن قشنگی بود واقعا
پس حواست باشه یادت نره
بچه ها آرتا هم نیست می تونه سوژه خوبی باشه ها
راستی بگم امروز زود میرم تا شنبه هم نمیام پس خواستید حرف در بیارین بیارین که بی کار نباشین
خواهش میکنم
میگم من الان با یه بسته بیسکوئیت روی یکی از همون نیمکتا نشستم
کسی قصد مسافرت نداره بیاد بشینه کتابی چیزی بوخونه یه کمم از بیسکوئیت من بخوره بعد مث این داستانه بشه.....
شوخی کردم
بچه ها خوبین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من که درگیر انتخاب واحدم هستم
این صفحه ی لعنتی هم باز نمیشه
محمد جوو گیر نشو تو بودی می زدی یارو رو لتو پار می کردیمیگم حالا قدر ما مردها رو دونستین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فهمیدین ما چقذه گلیم
حالا هی بگین اینا بد هستند
مشکل از خودتونه نه از ما
سلام به همگی
سلام به همگی
نه هنوز نیومده نمیدونم
اخه شنبه انتخاب واحده و امروز هم درسها رو زدن تو سایت
باید جمع و جورش کنم
تو چیکار کردی؟ درست شد مشکلت یا نه ؟؟؟؟؟؟
راستی هیلاری اون ضریب 20 درصد دانشگاه و که میگی تکلیف ما چیه که دانشگاه ازادی هستیم ؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام به همگی
سلام ممنونم
نه هنوز نیومده نمیدونم
اخه شنبه انتخاب واحده و امروز هم درسها رو زدن تو سایت
باید جمع و جورش کنم
تو چیکار کردی؟ درست شد مشکلت یا نه ؟؟؟؟؟؟
راستی هیلاری اون ضریب 20 درصد دانشگاه و که میگی تکلیف ما چیه که دانشگاه ازادی هستیم ؟؟؟؟؟؟؟؟
ان شالله خوب میشه
فعلا پی گیرم تا خدا چی بخواد , برام دعا کن
برای شما هم تاثیر داره , اما ضریب دانشگاه شما با دانشگاه های دیگه فرق داره , واضح تر بگم هر دانشگاه یه ضریب داره مثلا ضریب دانشگاه شریف با اراک متفاوته , این ضریب رو معدل تاثیر میزاره بعد 20 درصد اعمال میشه
هر چی معدل بالاتر و دانشگاه معتبر تر باشه , تاثیرش بیشتره
سلام بر خانم مدیرسلام بر مهندسین گل
خوبین انشالاه؟
نماز و روزه هاتتون قبول.
خیلی خوشحالم از آشناییتون.
پر پری جونه خودم
خوفی خانومی؟
به به به
ببین کی اینجاست!
خوبی شما جان
سلام خانوم خوشگل
مدیرکجا بوده بابا!همه چی تموم شد
چرا؟؟؟؟؟؟/به به به
ببین کی اینجاست!
خوبی شما جان
سلام خانوم خوشگل
مدیرکجا بوده بابا!همه چی تموم شد
مسی خانوم گل
البته من اینجا انرژی هستم
البته اسمم رو نمی دونم دیگه چند نفر می دونن
بستگی به هوششون داره ها
چرا؟؟؟؟؟؟/
مسی خانوم گل
البته من اینجا انرژی هستم
البته اسمم رو نمی دونم دیگه چند نفر می دونن
بستگی به هوششون داره ها
دیگه دیگه!!
روزگار خیلی تغییر می کنه. آدما زودتر از اون
ینی نباید می گفتم شیما!!!
ببخشید خانوم مهندس
ینی خانوم انرژی
اصلان کی گفته من شما رو می شناسم!!!
اصلان....ببخشید شما؟
A м ɨ ɴ
عضو جدید
دیگه دیگه!!
روزگار خیلی تغییر می کنه. آدما زودتر از اون
ینی نباید می گفتم شیما!!!
ببخشید خانوم مهندس
ینی خانوم انرژی
اصلان کی گفته من شما رو می شناسم!!!
اصلان....ببخشید شما؟
سلام شیما
خوبی؟
سلام شیما
خوبی؟
سلام امین
مگه نگفت اسمش انرژِی یه!!!
می رم پلیس خبر می کنماااا.....تازه شهلا هم زنگید
آخرین ویرایش:
A м ɨ ɴ
عضو جدید
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
فهرست طرح های توجیهی و مطالعات امکان سنجی موجود در باشگاه مهندسان ایران | مهندسی شیمی | 7 | |
|
|
تکمیل ویکی باشگاه مهندسان ایران | مهندسی شیمی | مهندسی شیمی | 1 |
Similar threads
-
فهرست طرح های توجیهی و مطالعات امکان سنجی موجود در باشگاه مهندسان ایران
- شروع شده توسط P O U R I A
- پاسخ ها: 7
-