مشاعرۀ سنّتی

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
وین طرفه که بارم همه شیشه ست پر از می



وقتی که شود شیشه تهی ، کار خراب است
 

ranalean

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تو نیکی میکن و در دجله انداز

که ایزد در بیابانت دهد باز
 

ranalean

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
نا کسی گر از کسی بالا نشیند عیب نیست

روی دریا خس نشیند قعر دریا گوهر است
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
تو بی‌گناه کشی کن که ایستاده به عذر



به روز عرض جزا حایل گناه توام
 

ranalean

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من از روییدن خار سر دیوار دانستم

که ناکس کس نمیگردد بدین بالا نشینیها
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
من از روییدن خار سر دیوار دانستم

که ناکس کس نمیگردد بدین بالا نشینیها

آن نم که بود قطره شد و قطره جوی آب

وز آب جو گذشت به توفان جنون کشید




زین می به جرعهٔ دگر از خود برون رویم

زین بادهای درد که از ما فزون کشید
 

ranalean

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دل من نه مرد آنست که با غمش بر آید

مگسی کجا تواند که بیفکند عقابی
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
یاد او کردم ز جان سد آه درد آلود خاست



خوی گرمش در دلم بگذشت و از دل دود خاست
 

ranalean

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تا یوسفی به چاه نیفتد عزیز نیست

اینان اسیر یوسف افتاده در چهند
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
دلا ز هجر مکن ناله، زان که در عالم



غم است و شادی و خار و گل و نشیب و فراز
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ز من در عشق شیرین کار تر نیست
چرا فرهاد را افسانه کردند؟
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
در روزن دلم نظری کن چو آفتاب



تا آسمان نگوید کان ماه بی‌وفاست
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست

جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است

تویی خلاصه آبا و امهات وجود

به سان تو خلفی مادر زمانه نزاد




سپهر پیر که تا بوده گشته گرد جهان

به هیچ عهد جوانی چو تو ندارد یاد
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رسوا منم وگرنه تو صد بار در دلم
رفتی و آمدی و کسی را خبر نشد
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا گل رخسار شبنم خیز او را دیده اند
عندلیبان مهر گل را در گلاب افکنده اند
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
در میان مستمندان، فرق نیست



این غریق خرد، بهر غرق نیست
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تهمت عجز است سد راه صائب ورنه من
از ره دشمن به مژگان خاک برمیداشتم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا