چرا خیلی زیااااادددد...مامانم داره شامی بابلی درست میکنه که شام بریم خونهی ما بخوریم
من دو روز خونهی مامانم اینا بودم، رفتم خرید و لوستر و پرده رو سفارش دادم، تا نیم ساعت دیگه میخوام برم خونه خودمون، پسرم از فردا میره مدرسه.
احساس نمیکنی بچههای باشگاه فعالیتشون کم شده؟
یاد مادرشوهرم افتادم که میگه مهدیه عشقِ خریدهچرا خیلی زیااااادددد...
زیاد اهل خرید هستی؟
من امروز ساعت 6 صبح بیدار شدم، انقدر ننشستم تا ساعت شد 4 بعدازظهر که دیگه یه سره رفتم خوابیدم، بعدش که بیدار شدم بازم تا حالا درگیر بودم.گرما
به نظرت چرا تاالان مهدیه پست نذاشته؟
امیدوارم باشه، اینجاها که از اول شهریور هوا خنک شده، این روزها که دیگه خیلی خنکه مخصوصا غروبها، مدام هم ریز ریز بارون میباره.مشغولیت خیلی زیاد
امسال پاییز و زمستون سرد و پربارش داریم؟