همین الان داری به چی فکر میکنی؟

[eterno]

چرا نتونم ده روز بمونم؟؟؟
میتونم ، تازه این ده روز میگردم شاید قسمتم گرگان باشه

به اینکه:
من دخترهای گرگانی رو توصیه نمیکنم

 

[ALIREZA.F.1988]

به اینکه مگه شما برای همسرتون بدین؟؟؟

 

[eterno]

به اینکه مگه شما برای همسرتون بدین؟؟؟

به اینکه من گرگانی نیستم

 

[ALIREZA.F.1988]

به اینکه من گرگانی نیستم

گرگان که زندگی میکنید

به اینکه من از دست خانم مهندس چیکار کنم

 

[eterno]

گرگان که زندگی میکنید

به اینکه من از دست خانم مهندس چیکار کنم

به اینکه من هر جای دنیا هم زندگی کنم، اصالتم مربوط به شهر و خانواده ای هست که توش بزرگ شدم.
من فقط گرگان زندگی میکنم ولی گرگانی نیستم.
علت اینکه میگم گرگانی ها رو توصیه نمیکنم هم اینه که گرگانی ها به نسبت شهر خودم، مردمهای سردتری هستن. گرمایی که آدمها توی بابل و آمل و ساری و قائمشهر (شهرهایی که بیشتر باهاشون ارتباط داشتم) دارن رو هیچ وقت توی مردم گرگان ندیدم.

 

[آیدا..]

به اینکه ایشالا علیرضا یه همسر مناسب پیدا کنه و ازدواج کنه هر روز مهمونی بره

 

[eterno]

به اینکه واقعا چرا علیرضا تا حالا ازدواج نکرده؟

 

[eterno]

به اینکه چقدر زود از 2010 به 2025 رسیدیم، 15 سال بعدی هم همینقدر زود میگذره و بازم متوجه نمیشم، یهو به خودم میام میبینم یه خانوم پنجاه ساله ام

 

[naghmeirani]

به اینکه چرا حال ندارم برم وسایل کمدم رو جا ب جا کنم؟

 

[ALIREZA.F.1988]

به اینکه چرا منو گفتن فلفلی ؟؟؟

 

[eterno]

به اینکه مثلا قرار بود امروز هوا برفی باشه، چه آفتابی شده حالا

 

[آیدا..]

به اینکه از خونه برم بیرون یا بمونم خونه

 

[eterno]

به بنده های خدایی که امروز اومده بودن خونه ی مادرشوهرم اینا تا فرش ها و مبل ها و موکت ها رو بشورن.
آخه پول در آوردن به چه قیمتی؟ دو سال اینجوری کار کنند، نه کمر براشون میمونه و نه ریه.
هرچی درآمد داشتن که باید خرج دوا درمون کنند

 

[eterno]

به اینکه چطور چت جی پی تی، حتی احساسات آدم رو هم انقدر خوب متوجه میشه جوری با آدم حرف میزنه که انگار با یه آدم داری حرف میزنی

 

[eterno]

به عیدی که از رگ گردن بهمون نزدیکتره و من کلی خرید دارم ولی هی تنبلی میکنم و خرید رفتن رو عقب میندازم.
کاش میدونستم که بابا و مامان شوهرم برامون چه سوغاتی دارن میارن که من دیگه چیزایی که اونا میارن رو نخرم

 

[ALIREZA.F.1988]

به اینکه عید بالاخره میتونم به اون جاهایی که گفتم ، برم یا نه؟

 

[eterno]

به اینکه ایشالله که علیرضا بتونه بره

 

[ALIREZA.F.1988]

به اینکه ایشالله که علیرضا بتونه بره

به اینکه خانم مهندس میگه بره ، یعنی گرگان نرم و فقط کاشون و ساو ه و تهران برم؟؟؟

 

[eterno]

به اینکه چرا که نه، حتما گرگان هم برو.
ما که هفته ی اول عید تهرانیم، هفته ی دوم هم بابل. فقط لطفا گرگان رفتی حتما یه سر به خونه ی ما هم بزن که یه وقت دزد کل ساختمون رو از جا نکنده باشه و برده باشه

 

[شاعر سایت]

برم باز بعدا بیام اینجا

 

[ALIREZA.F.1988]

به اینکه حالا که قراره خانم مهندس یه هفته نباشه و من برم خونشون پس از اول میرم گرگان و یه هفته میمونم ، اجاره نمیخام بدم ، ناهار و شامم که هست ( مطمئنا یخچال پره)

 

[eterno]

به اینکه دوست داشتی مهمون هم میتونی بیاری، مشکل جای پارک نداری، خونه ی ما سه تا پارکینگ داره، قشنگ سه تا ماشین پاشین بیاین، خونه رو خواستین هم بترکونین اصلا، مشکلی نداره، معذب نشین یه وقت

 

[ALIREZA.F.1988]

به اینکه کلید خونه را کجا میزاره؟؟؟

 

[eterno]

به اینکه مگه کلید هم باید بدم؟
مگه قرار نیست توی پارکینگ چادر بزنن؟

 

[ALIREZA.F.1988]

به اینکه من گفتم خانم مهندس دست و دلباز شده ، همون که اون روز گفتم درسته اصلیتشون اصفهانیم اصیله

 

[eterno]

چند روزه دارم فکر میکنم اسم باشگاهم رو عوض کنم. حالا چی بزارم؟

 

[ALIREZA.F.1988]

چند روزه دارم فکر میکنم اسم باشگاهم رو عوض کنم. حالا چی بزارم؟

به اینکه میخاد رد گم کنه من نتونم هماهنگ کنم برای رفتن خونشون
عجب باهوشی خانم مهندس

 

[Aghrab Khatoon]

به اینکه چقدر خوبه که ماها بزرگ نشدیم

 

[eterno]

به اینکه من گفتم خانم مهندس دست و دلباز شده ، همون که اون روز گفتم درسته اصلیتشون اصفهانیم اصیله

به اینکه:
من اصالتم از طرف مادری کرد هستم.
مادرم پسوند کردی داره، خیلی سال های عقب اجداد مادرم از کردستان اومدن بابل و ساکن شدن.

 

[eterno]

به اینکه چقدر خوبه که ماها بزرگ نشدیم

به اینکه نشدیم واقعا؟
البته من رگ شوخی زیاد دارم و کلا زود رابطه ی گرمی با طرف مقابلم برقرار میکنم ولی توی دنیای واقعی آدم جدی و دقیقی هستم.