مشاعرۀ سنّتی

لطفی88

عضو جدید
تو به نقصیر خود افتادی از در محروم
از که می نالی و فریاد چرا میداری
یک روز اگر چنگ دلم ناله خوش داشت
امروز به ناخن مخراشش که خموش است
یکروز اگر نغمه گر شادی من بود
امروز پر از لرزه خشم است و خروش است
 
  • Like
واکنش ها: jjjj

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
 

لطفی88

عضو جدید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
تا پیچ و تاب قد ترا دلنشین کنم
دست از سر نیاز بهر سو گشوده ام
از هر زنی ، تراش تنی وام کرده ام
از هر قدی ، کرشمه رقصی ربوده ام
 

y_nafar

عضو جدید
يادم آيد، تو به من گفتي
از اين عشق حذر كن!!!!!!!!!
لحظه‌اي چند بر اين آب نظر كن
آب آيينه عشق گذران است،
تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است،
باش فردا كه دلت با دگران است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

N. fotros

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مارا گلی از روی تو چیدن نگذارند
چیدن چه خیال است كه دیدن نگذارند
گفتم شنوم وعدهء دیدار تو امشب
آن نیز شنیدم كه شنیدن نگذارند ...
 

لطفی88

عضو جدید
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد

گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
شرح عشق را من بگویم بر دوام
صد قیامت بگذرد و آن ناتمام
زانکه تاریخ قیامت را حد است
حد کجا آن جا که وصف ایزد است
 

**setare**

عضو جدید
در اوج یقین اگر چه تردیدی هست
در هر قفسی کلید امیدی هست

چشمک زدن ستاره در شب، یعنی
توی چمدان ماه خورشیدی هست
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو نیک و بد خود هم از خود بپرس
چرا بایــــــــــــدت دیگری محتسب ؟
 

N. fotros

عضو جدید
کاربر ممتاز
برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادست
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تــو وطوبی و مــــا قــــــامت یار
فــکر هر کس به قدر همت اوست ...
 

setare.kavir19

عضو جدید
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه؟
یک عمر به خوشدلی گذارم یا نه؟
پر کن قدح باده که معلومم نیست
این دم که فرو برم برآرم یا نه
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
 

گل شیپوری

عضو جدید
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]زندگی را دور بزن و آنگاه که بر اوج بلندترین قله ها رسیدی لبخند خود را نثار

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تمام سنگریزه [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]هایی کن که پایت را خراشیدند .[/FONT]
[/FONT][/FONT]
 

گل شیپوری

عضو جدید
:hypocrite:خدا .........
همه در بعثت ذرات هستیم همه پیغمبر به ذات هستیم

بشر آیینه دار بی ثباتی است وگر نه دانش توحید ذاتی است

خدا جز خاک ، ماوایی ندارد جهان غیر خدا جایی ندارد

خدا در لابه لای لا مکان است خدا مثل حقیقت بی نشان است

خدا جاری ، خدا می بارد اینجا خدا این عشق را میکارد اینجا

خدا در گل ، خدا در آب و رنگ است خدا نقاش این جمع قشنگ است

خدا یعنی درختان حرف دارند شقایق ها درونی ژرف دارند

خدا ذات گل و ذات قناری است خدا اثبات باران بهاری است

خدا را میتوان از خلسه فهمید خدا را در پرستش میتوان دید

خدا در باطن آباد شراب است خدا در قعر چشمان تو خواب است

خدا در هر نظر آیینه ی ماست همین حالا خدا در سینه ی ماست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا