مشاعرۀ سنّتی

meh_61

عضو جدید
در اين حضرت چو مشتاقان نياز آرند ناز آرند
که با اين درد اگر دربند درمانند درمانند[FONT=&quot][/FONT]
 

meh_61

عضو جدید
در نمی‌گيرد نياز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنينان بخت برخوردار داشت[FONT=&quot][/FONT]
 

sh@di

عضو جدید
من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه ... هزار شکر که یاران شهر بی گنههند
 

armstrong

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
 

agin

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد



در آن مقام که سیل حوادث از چپ و راست
چنان رسد که امان از میان گران گیرد

چه غم بود به همه حال کوه ثابت را
که موجهای چنان قلزم گران گیرد

" حافظ شیرازی "
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
همه شب نهاده‌ام سر، چوسگان، بر آستانت
که رقیب در نیاید به بهانه
‌ی گدایی
مژه‌ها و چشم یارم به نظرچنان نماید
که میان سنبلستان چرد آهوی
ختایی

 

gorji49

عضو جدید
بادرود
هر کس به طریقی دل ما میشکند
بیگانه جدا دوست جدا میشکند
بیگانه اگر دل شکند حرفی نیست
از دوست بپرسید که چرا میشکند
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
  1. در گلستان چشمم ز چه روهمیشه باز است؟

    به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
رفتی و باز نمی‌آیی و من بی تو به جان

جانِ من اینهمه بی رحم چرایی، بازآ
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
الا اي پير فرزانه مكن عيبم ز ميخانه

كه من در ترك پيمانه دلي پيمان شكن دارم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من گرچه در ديار غريبم ولي بدان

مرغ سخن بياد رخت نغمه خوان كنم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا