سوال: چرا مرغ از خيابان رد شد؟

PATRIOT

عضو جدید
کاربر ممتاز
;);););)

سوال: چرا مرغ از خيابان رد شد؟

ــ داروين: طبيعت با گذشت زمان مرغ را براي اين توانمندي رد شدن از خيابان انتخاب کرده است.

ــ همينگوي: براي مردن. در زير باران.

ــ اينشتين: رابطهء مرغ و خيابان نسبي است.

ــ سيمون دوبوار: مرغ نماد زن و هويت پايمال‌شدهء اوست. رد شدن از خيابان در واقع کوشش
بيهودهء او در فرار از سنتها و ارزشهاي مردسالارانه را نشان ميدهد.

ــ پاپ اعظم: بايد بدانيم که هر روز ميليونها مرغ در مرغداني ميمانند و از خيابان رد نميشوند.
توجه ما بايد به آنها معطوف باشد. چرا هميشه فقط بايد دربارهء مرغي صحبت کنيم که از
خيابان رد ميشود؟

ــصادق هدايت: از دست آدمها به آن سوي خيابان فرار کرده بود، غافل از اينکه آن طرف هم مثل همين طرف است، بلکه بدتر.

ــ شيرين عبادي: نبايد گمان کرد که رد شدن مرغ از خيابان به خاطر اسلام بوده است. در تمام دنيا پذيرفته شده که اسلام کسي را فراري نميدهد.

ــ روانشناس: آيا هر کدام از ما در درون خود يک مرغ نيست که ميخواهد از خيابان رد شود؟

ــ نيل آرمسترانگ: يک قدم کوچک براي مرغ، و يک قدم بزرگ براي مرغها.

ــ حافظ: عيب مرغان مکن اي زاهد پاکيزه سرشت، که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت.

ــ کافکا: ک. به آن سوي خيابان کثيف رفت. مرغ اين را ديد و به سوي ديگر خيابان فرار کرد، ضمن اينکه به ک. نگاهي بي‌توجه و وحشتزده انداخت. اين ک. را مجبور کرد که دوباره به سوي ديگر خيابان برود، تا مرغ را با حضور فيزيکي خود مواجه کند و دست‌کم او را به احترامي وادارد که باعث گريختن مجدد او شود، کاري که براي مرغ دست کم از نظر اندازهء کوچک جثه‌اش دشوارتر مينمود.

ــ بيل کلينتون: من هرگز با مرغ تنها نبودم.

ــ فردوسي: بپرسيد بسيارش از رنج راه، ز کار و ز پيکار مرغ و سپاه.

ــ ناصرالدين‌شاه: يک حالتي به ما دست داد و ما فرموديم از خيابان رد شود. آن پدرسوخته هم رد شد.

ــ سهراب سپهري: مرغ را در قدمهاي خود بفهميم، و از درخت کنار خيابان، شادمانه سيب بچينيم.

ــ طرفدار داستانهاي علمي - تخيلي: اين مرغ نبود که از خيابان رد شد. مرغ خيابان و تمام جهان هستي را ? متر و ?? سانتيمتر به عقب راند.

ــ اريش فون دنيکن: مثل هر بار ديگر که صحبت موجودات فضاييست، جهان دانش واقعيات را کتمان ميکند. مگر آنتنهاي روي سر مرغ را نديديد؟

ــ جرج دبليو بوش: اين عمل تحريکي مجدد از سوي تروريسم جهاني بود و حق ما براي هر نوع اقدام متقابلي که از امنيت ملي ايالات متحده و ارزشهاي دموکراسي دفاع کند محفوظ است.

ــ سعدي: و مرغي را شنيدم که در آن سوي خيابان و در راه بيابان و در مشايعت مردي آسيابان بود. وي را گفتم: از چه رو تعجيل کني؟ گفت: ندانم و اگر دانم نگويم و اگر گويم انکار کنم.

ــ احمد شاملو: و من مرغ را، در گوشه‌هاي ذهن خويش، ميجويم. من، ميمانم. و مرغ، ميرود، به آن سوي خيابان. و من، تهي هستم، از گلايه‌هاي دردمند سرخ.

ــ رنه دکارت: از کجا ميدانيد که مرغ وجود دارد؟ يا خيابان؟ يا من؟

ــ لات محل: به گور پدرش ميخنده! هيشکي نمتونه تو محل ما از خيابون رد بشه، مگه چاکرت رخصت بده. آي نفس‌کش
ــ بودا: با اين پرسش طبيعت مرغانهء خود را نفي ميکني.

ــ پدرخوانده: جاي دوري نميتواند برود.

ــ فروغ فرخزاد: از خيابانهاي کودکي من، هيچ مرغي رد نشد.

ــ ماکياولي: مهم اينست که مرغ از خيابان رد شد. دليلش هيچ اهميتي ندارد. رسيدن به هدف، هر نوع انگيزه را توجيه ميکند.

ــ پاريس هيلتون: خوب لابد اونور خيابون يه بوتيک باحال ديده بوده.

ــ هيتلر: اگر ارادهء ما همچنان قوي بماند، مرغ را نابود خواهيم کرد! فولاد آلماني از خيابان رد خواهد شد

ــ احمدي‌نژاد: خيابان و فناوري رد شدن از خيابان که کشورمان از آن برخوردار است حاصل رشد علمي جوانان ايران و حق ملت ايران است. ما به رد شدن از خيابان ادامه خواهيم داد. موج معنويت و بيداري در دنياي اسلام، به اميد خدا به زودي اين مرغ را از دامان دنياي اسلام پاک خواهد کرد.
!!!!!!!!!!ــ فردوسي پور : چه ميـــــــــکــنه اين مرغه
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
من نظر صداق هدایت رو بیشتر قبول دارم......:tooth:
 

Adamak

عضو جدید
ناصرالدین خیلی باحال جواب داده


اما من

روانشناس: آيا هر کدام از ما در درون خود يک مرغ نيست که ميخواهد از خيابان رد شود؟

رو قبول دارم
 

PATRIOT

عضو جدید
کاربر ممتاز
lمهندس برق:حتما ترسيده اين طرف خيابون برق بگيردش
 

Matrix

عضو جدید
اينو هستم :

ـ نيل آرمسترانگ: يک قدم کوچک براي مرغ، و يک قدم بزرگ براي مرغها.
 

felor

عضو جدید
منم يه نظر دارم !!!
مرغ از خيابون رد شد چون ميخواست ببينه اون طرف چه خبره !!!:biggrin:
 

afa

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نظر حافظ رو دارم .....
چیکار دارین ، شاید اونور یه خروس بوده ....
 

~Bahar~

عضو جدید
;);););)

سوال: چرا مرغ از خيابان رد شد؟


ــ سيمون دوبوار: مرغ نماد زن و هويت پايمال‌شدهء اوست. رد شدن از خيابان در واقع کوشش
بيهودهء او در فرار از سنتها و ارزشهاي مردسالارانه را نشان ميدهد.


ــصادق هدايت: از دست آدمها به آن سوي خيابان فرار کرده بود، غافل از اينکه آن طرف هم مثل همين طرف است، بلکه بدتر.

ــ روانشناس: آيا هر کدام از ما در درون خود يک مرغ نيست که ميخواهد از خيابان رد شود؟

ــ نيل آرمسترانگ: يک قدم کوچک براي مرغ، و يک قدم بزرگ براي مرغها.


ــ احمد شاملو: و من مرغ را، در گوشه‌هاي ذهن خويش، ميجويم. من، ميمانم. و مرغ، ميرود، به آن سوي خيابان. و من، تهي هستم، از گلايه‌هاي دردمند سرخ.


ــ ماکياولي: مهم اينست که مرغ از خيابان رد شد. دليلش هيچ اهميتي ندارد. رسيدن به هدف، هر نوع انگيزه را توجيه ميکند.


این مطلب شاید به طنز نوشته شده باشه...ولی واقعا این نظرات جذاب و جالب بود!
 

mahdicar20

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
با سلام

با سلام

فقط نظر فردوسی پور:biggrin::D
با تشکر
mahdicar20:)
 

SHRP

همکار مدیر تالار مهندسی کامپیوتر متخصص برنامه نوی
کاربر ممتاز
نظر من:
مي خواست ببينه فضولش كيه!:biggrin:
 

Similar threads

بالا