آب زنيد راه را حين كه نگار ميرسدهمي گويم و گفته ام بارها
بود كيش من مهر دلدارها
دوش می امد و رخساره برافروخته بوددر ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
توسنی کردم ندانستم همیدر عالم بي بفا كسي خرم نيست
شادي نشاط در بني آدم نيست
هر كس كه او را در اين زمانه غم نيست
يا آدم نيست يا كه دراين عالم نيست
در عالم بي بفا كسي خرم نيست
شادي نشاط در بني آدم نيست
هر كس كه او را در اين زمانه غم نيست
يا آدم نيست يا كه دراين عالم نيست
توسنی کردم ندانستم همی
کز کشیدن تنگتر گردد کمند
تا عاشقان به بوی نسيمش دهند جان
بگشود نافهای و در آرزو ببست
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هر که خاک در ميخانه به رخساره نرفت
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هر که خاک در ميخانه به رخساره نرفت
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود
در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل
هات الصبوح هبوا يا ايها السكارا
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |