برای چی دارید زندگی میکنی؟

نازی معمار

عضو جدید
من معتقدم خداوند برای ما یه هدف خاصی تعیین کرده من بایدخودمو بشناسم تا بتونم اون هدفو پیدا کنم

پس هدف شما اینه که اون هدف(هدف خلقت) رو پیداکنید... میشه بگید برای رسیدن به این هدف چه کارایی انجام دادید...یا به چه نتایجی رسیدید؟
 

نازی معمار

عضو جدید
اخرش...بهش فكر مي كنم...هميشه...اما...به هيچي نمي رسم...ته جاده كجاست...ي
زندگيم پر شده از حسرت از نا اميدي...از نداشته هاي من كه هميشه داشته ي ديگرانه...پر شده از ارزوهايي كه به پوچي رسيدن...
بي خيال...
هدف من امتحان ميان ترم رياضيمه كه هيچي نخوندم و اينم مثل قبليا خراب مي كنم.
مارو چه به اين حرفا
با اجازه...

اما من برعکس شما دیگه آرزویی ندارم...دیگه هیچچیزی منو راضی نمیکنه...هیچ چیز توی این دنیا ارزش حسرت خوردن رو نداره... اونقدر درگیر این مساله ام که دیگه انگیزه ای هم برای درس خوندن ندارم...ولی انگار توی یه راهی افتادم که مجبورم ادامه بدم. میبینی...سر خودمون رو بند کردیم...به چیزایی که هیچی هستن.
نمیدونم چه کار کنم...
 

agin

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واضح صحبت کنید...لازم نیست با شعر و استفاده از استعاره کنایه و آرایه های ادبی حرفتون رو بپیچونید که فهمش مشکل بشه...
میتونید حرفتون رو خیلی صریح بیان کنید...منظورتون چیه؟

دوست من !!! داره به صریح ترین صورتی که فکرش رو می تونی بکنی می گه ، منتها....
منتها چون واسه خودت تا حالا دنیا اینجوری نبوده نمی تونی در کش بکنی .
من می فهمم چون منم دارم همون جوری زندگی می کنم . نمی دو نی چه لذتی داره این هدف . کاش می تونستی حسش بکنی .
برات آرزو می کنمش.
 

bernabeo

عضو جدید
کاربر ممتاز
واضح صحبت کنید...لازم نیست با شعر و استفاده از استعاره کنایه و آرایه های ادبی حرفتون رو بپیچونید که فهمش مشکل بشه...
میتونید حرفتون رو خیلی صریح بیان کنید...منظورتون چیه؟


فهمش برا شما مشکله
چه طوری بقیه فهمیدن ؟
مشخصه که نگرش ما دو تا نسبت به زندگی متفاوته
خیلی ساده بود
آدما وقتی وسط حرفاشون از یکی دو بیت شعر استفاده می کنن دلیلش این نیست که بخوان کلاس بزارن
یا بخوان شنونده رو بپیچونن . . .
 

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
اما من برعکس شما دیگه آرزویی ندارم...دیگه هیچچیزی منو راضی نمیکنه...هیچ چیز توی این دنیا ارزش حسرت خوردن رو نداره... اونقدر درگیر این مساله ام که دیگه انگیزه ای هم برای درس خوندن ندارم...ولی انگار توی یه راهی افتادم که مجبورم ادامه بدم. میبینی...سر خودمون رو بند کردیم...به چیزایی که هیچی هستن.
نمیدونم چه کار کنم...
ايول پس حالا مي تونيم حرف همو بفهميم چون منم دقيقا حس تو رو دارم.به هيچي راضي نميشم...واقعا ديگه آرزويي ندارم...حالا تو كه اينقدر خوب فكر مي كني يه فكري به حال دوتاييمون بكن!
 

agin

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به قول سهراب سپهری :

زندگی اب تنی کردن در حوضچه اکنون است .........

اگه کسی اینجوری زندگی بکنه دیگه دنبال هدفهای خرد و ریز نمی گرده .همه زندگی هدفه ، خود زندگی هدفه و این هدف به تو لذتی میده که سرشارت می کنه از عشق به مبدا _ ت ، عشق به خداوند. دلبره ، دلبر:heart:
 

sun_girl

عضو جدید
کاربر ممتاز
من هم مثل شما تا وقتی که هنوز کدانشجو نشده بودم دلم میخواست یه ریاضیدان بشم...بعدش آرزوداشتم یه نقاش معروف و چیره دست باشم...یه کم که بزرگتر شدم دوست داشتم یه نوازنده ی خیلی خوب باشم...کنکوری که شدم همه ی فکر رو ذکرم رو گذاشتم روی درسم چون هدفم این بود که در دانشگاه شهر خودم و رشته ی مورد علاقه ام قبول بشم. اینجا بود که معنی هدف واقعی رو درک کردم...حتی نوع غذایی مه میخوردم رو بر حسب امتحان هام و برنامه درسیم تنظیم میکردم که مبادا کوچکترین لطمه ای به درسم وارد بشه...تلاش کردم و با توکل به خدا به هدفم رسیدم...وقتی خبر قبولیمو شنیدم از شوق داشتم گریه میکردم...اما وقتی دانشجو شدم دیگه خوشحال نبودم...و مثل شما به این نتیجه رسیدم که همش الکی بود. تنها چیزی که در حال حاضر ممنو خوشحال میکنه اینه که شادی دیگران رو ببینم و لبخند رو رو لبهاشون بشونم...اما این کافی نیست. راضیم نمیکنه...
من شما رو به خاطر مهر و عطوفت و حس انسان دوستیتون، تحسین میکنم...اما...آخرش چی؟

اخرش...بهش فكر مي كنم...هميشه...اما...به هيچي نمي رسم...ته جاده كجاست...ي
زندگيم پر شده از حسرت از نا اميدي...از نداشته هاي من كه هميشه داشته ي ديگرانه...پر شده از ارزوهايي كه به پوچي رسيدن...
بي خيال...
quote]

آخرش انسانیت... انسان شدن، انسان موندن...
شریک شادی و غم دیگران شدن یکی از شروط انسانیت...
شعار نیست، با همین فدمها میشه به انسانیت رسید،
به نظر من زندگی هدف پیچیده ای نمی خواد... زندگی در حال جاری است با نگاه به آینده..
درسته که هر کدوم از ما یه چشم اندازی از آینده برای خودمون در نظر می گیریم ولی این همه هدف نیست، چون ممکنه قطار زندگیمون قبل از رسیدن به اون ایستگاه از حرکت بایسته ولی وقتی هدفت تو زندگی رسیدن به انسانیت باشه تو هر ایستگاه هم که بایستی باز به هدفت رسیدی...
 

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست من !!! داره به صریح ترین صورتی که فکرش رو می تونی بکنی می گه ، منتها....
منتها چون واسه خودت تا حالا دنیا اینجوری نبوده نمی تونی در کش بکنی .
من می فهمم چون منم دارم همون جوری زندگی می کنم . نمی دو نی چه لذتی داره این هدف . کاش می تونستی حسش بکنی .
برات آرزو می کنمش.
واقعا خوش به حالت...نمي دوني چقدر سخته جوري زندگي كني كه ديگران بهت نخندن...
نمي دوني چقدر متفاوت بودن بهاي سنگيني داره!روزاي اول دانشگاه طبق عادتي كه داشتم توي راه با خودم حرف مي زدم و مي خنديدم يه كم طول كشيد تا راز نگاه عجيب غريب بقيه رو درك كردم...توي خوابگاه همه فكر مي كردن من كم دارم !نمي تونستن بفهمن ادم متفاوت هم وجود داره كه مي تونه يه روز كامل غذا نخوره يا يه روز كامل بخوابه...ادمي هم هست كه مام وقتشو اينترنت پر مي كنه يا وقتي كه بقيه دارن درس مي خونن اون رمان بخونه...خيلي زجر كشيدم تا به خونواده م دوستام و همكلاسيام فهموندم متفاوت بودن يعني چي...
يعني اينكه به كمترين راضي نشي...
 

agin

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ايول پس حالا مي تونيم حرف همو بفهميم چون منم دقيقا حس تو رو دارم.به هيچي راضي نميشم...واقعا ديگه آرزويي ندارم...حالا تو كه اينقدر خوب فكر مي كني يه فكري به حال دوتاييمون بكن!


دوست من ! آدمیزاد هیچ نقطه رضایتی توی مسائل مادی نداره .
اگه می خواین از این وضع خلاص بشین باید تعریف هدف رو برای خودتون عوض بکنین . نباید کارای روزمرگی بشه هدف براتون ، چون وقتی ارضا شدی ؛ دوباره روز از نو ، روزی از نو.....
دیدت رو به دنیا باز کن ( منظورم اینه که وسیع باش نه محدود ) این وسعت به تو این اجازه رو می ده که هدفهات وسیع تر و معنی دار تر بشن .این وسعت بهت لذت هدیه می کنه ، حتی لذت بی هدف و دلیل
فکر می کنی چرا کساییکه بی دلیل خوشحالن از جانب گروهی دیوانه قلمداد می شن ؟ چون لذت اینا رو طرف مقابلشون درک و لمس نمی کنه ، چون حد نداره.
ما بنده های خدایی هستیم که خودش و دنیایی که خلق کرده نامحدوده و ما به قول دوستمون ، برترین مخلوقاتش هستیم... خیلی ساده ست اما .....دیر به دست میاد ، تحمل بایدت دوست من
 

sun_girl

عضو جدید
کاربر ممتاز
به قول سهراب سپهری :

زندگی اب تنی کردن در حوضچه اکنون است .........

اگه کسی اینجوری زندگی بکنه دیگه دنبال هدفهای خرد و ریز نمی گرده .همه زندگی هدفه ، خود زندگی هدفه و این هدف به تو لذتی میده که سرشارت می کنه از عشق به مبدا _ ت ، عشق به خداوند. دلبره ، دلبر:heart:

منم کاملاً با شما موافقم... به نظر من مهم اینه که آدم قشنگ زندگی کنه، و این زمانی میسر میشه که تو حال زندگی کنی...
اصلاً مهم نیست آدم مرفهی نباشی، تو همون خونه کوچیکت وقتی همه اعضای خانواده جمع باشن از بودن کنار هم لذت ببرن... نگاه رضایتمندی تو چشمهای پدر و مادر...
نشوندن لبخند به لب پیرمرد همسایه تنها...

وحضور خداوند رو تو تمام این لحظه ها حس خواهی کرد
 

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست من ! آدمیزاد هیچ نقطه رضایتی توی مسائل مادی نداره .
اگه می خواین از این وضع خلاص بشین باید تعریف هدف رو برای خودتون عوض بکنین . نباید کارای روزمرگی بشه هدف براتون ، چون وقتی ارضا شدی ؛ دوباره روز از نو ، روزی از نو.....
دیدت رو به دنیا باز کن ( منظورم اینه که وسیع باش نه محدود ) این وسعت به تو این اجازه رو می ده که هدفهات وسیع تر و معنی دار تر بشن .این وسعت بهت لذت هدیه می کنه ، حتی لذت بی هدف و دلیل
فکر می کنی چرا کساییکه بی دلیل خوشحالن از جانب گروهی دیوانه قلمداد می شن ؟ چون لذت اینا رو طرف مقابلشون درک و لمس نمی کنه ، چون حد نداره.
ما بنده های خدایی هستیم که خودش و دنیایی که خلق کرده نامحدوده و ما به قول دوستمون ، برترین مخلوقاتش هستیم... خیلی ساده ست اما .....دیر به دست میاد ، تحمل بایدت دوست من
خوب حرف منم همينه...ولي قبول كن از ديد يك ادم متفاوت لذت معناي متفاوتي داره...هدف،وسعت ،زندگي حتي خدا هم معناي ديگه اي داره...و من اون معناي متفاوت رو مي خوام...مي خوام لمسش كنم مي خوام بوي شعار نده...
 

agin

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واقعا خوش به حالت...نمي دوني چقدر سخته جوري زندگي كني كه ديگران بهت نخندن...
نمي دوني چقدر متفاوت بودن بهاي سنگيني داره!روزاي اول دانشگاه طبق عادتي كه داشتم توي راه با خودم حرف مي زدم و مي خنديدم يه كم طول كشيد تا راز نگاه عجيب غريب بقيه رو درك كردم...توي خوابگاه همه فكر مي كردن من كم دارم !نمي تونستن بفهمن ادم متفاوت هم وجود داره كه مي تونه يه روز كامل غذا نخوره يا يه روز كامل بخوابه...ادمي هم هست كه مام وقتشو اينترنت پر مي كنه يا وقتي كه بقيه دارن درس مي خونن اون رمان بخونه...خيلي زجر كشيدم تا به خونواده م دوستام و همكلاسيام فهموندم متفاوت بودن يعني چي...
يعني اينكه به كمترين راضي نشي...

چرا دنبال نگاه دیگرانی ؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا برات مهمه دیگران دربارت چی فکر می کنن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دید خودت رو عوض بکن اونوقت می بینی اصلا متوجه نگاه های تمسخر بار اطرافیان نمی شی . یعنی انقدر دنیات بزرگ می شه که دیگه این چیزا توی دنیای تو می شن سوزنی توی انبار کاه ، پیداشون نمی تونی بکنی دیگه .
 

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا دنبال نگاه دیگرانی ؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا برات مهمه دیگران دربارت چی فکر می کنن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دید خودت رو عوض بکن اونوقت می بینی اصلا متوجه نگاه های تمسخر بار اطرافیان نمی شی . یعنی انقدر دنیات بزرگ می شه که دیگه این چیزا توی دنیای تو می شن سوزنی توی انبار کاه ، پیداشون نمی تونی بکنی دیگه .
نيستم به خدا نيستم اگه بودم كه الان اينجا نبودم...همون وقتي كه غرورم زير فشار نگاه تمسخر اميز ديگران روزي صدبار تكه تكه ميشد نابود ميشدم...
ولي نميتونم حضورشون رو توي زندگيم انكار كنم...واضح تر بگم هستن بي اينكه من بخوام...عاشق تنهاييم ولي اونا هميشه بامنن...ديگران خونواده م دوستام و همكلاسيامن كه بودنشون ناگزيره...نگاهشون برام مهم نيست چون با اينكه هزار بار مسخره شدم اما باز ادامه دادم تا ثابت كنم هستم...
حرف من چيز ديگه ايه...
 

agin

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وسعت باید در نگاه تو باشد نه در آنچه می بینی

یه استادی داشتم که می گفتن همیشه سعی کنین کوتاه ، اما کامل حرف بزنین .تمام حرفایی که من گفتم توی یه جمله شما خلاصه شد ، جالبه و برای من مثل همیشه قشنگ.
 

عطر بارون

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس هدف شما اینه که اون هدف(هدف خلقت) رو پیداکنید... میشه بگید برای رسیدن به این هدف چه کارایی انجام دادید...یا به چه نتایجی رسیدید؟
وقتی بفهمم در کدوم موارد استعداد دارم و اون رو شکوفا کنم اون موقع هدفمو پیدا میکنم
 

agin

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نيستم به خدا نيستم اگه بودم كه الان اينجا نبودم...همون وقتي كه غرورم زير فشار نگاه تمسخر اميز ديگران روزي صدبار تكه تكه ميشد نابود ميشدم...
ولي نميتونم حضورشون رو توي زندگيم انكار كنم...واضح تر بگم هستن بي اينكه من بخوام...عاشق تنهاييم ولي اونا هميشه بامنن...ديگران خونواده م دوستام و همكلاسيامن كه بودنشون ناگزيره...نگاهشون برام مهم نيست چون با اينكه هزار بار مسخره شدم اما باز ادامه دادم تا ثابت كنم هستم...
حرف من چيز ديگه ايه...


فهمیدم چی می گی .
یه روز یه روانشناس به من گفت آدمهای اطرافت همین هستن که می بینی و تو نمی تونی عوضشون بکنی .فکر و رفتار اونا مال خودشونه و کسی از تو سوالی نمی کنه .
اینو گفتم چون خودم دقیقا مثل شما ، این چیزا آزارم می داد.
یه شعار واسه خودت بذار ، یه جمله که وقتی این چیزا اذیتت می کنه مدام تکرارش بکنی تو دلت . من می گفتم : به من چه ، بذار اینجوری باشه. بذار باشن در کنارت و جزیی از زندگیت باشن . ازشون دوری هم نکن ، هر کسی رو اونجوری که هست بپذیر ، حتی بد.
پایلو کوئلیو می گه : دیوانه بمانید ، اما مانند عاقلان رفتار کنید ، خطر متفاوت بودن را بپذیرید.
 

agin

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب حرف منم همينه...ولي قبول كن از ديد يك ادم متفاوت لذت معناي متفاوتي داره...هدف،وسعت ،زندگي حتي خدا هم معناي ديگه اي داره...و من اون معناي متفاوت رو مي خوام...مي خوام لمسش كنم مي خوام بوي شعار نده...


خدا را در فراخی خوان و در عیش و تن آسایی

نه چون جانت به لب آمد ، خدا از جان و دل خوانی

باید پیداش بکنی ، شاید دیدن من با شما متفاوته . راه دیدنش رو باید خودت پیدا بکنی ، چون مخصوص خودته . مال خود خودت

من می بینمش ؛ تو خنده های شیطنت بار بچه ها ، توی وقتی که باهاش حرف می زنم و دقیقا انگار ساکت و آرو م و همیشه با لبخند داره بهم گوش می ده ، توی ریزه ریزه هایی که بهم توجه می کنه و برام ارزش قائله ، زیر بارون انگار دستای اونه که رو سرم می ریزه ................................ نگاهت !!!!!!!!!نگاهت باید متفاوت باشه و وسیع تا توی کوچکترین چیزا هم ببینیش
 

raha 001

عضو جدید
سلام دوستای گلم

راستش نمیدونم دقیقا منظور شما از این سوال چیه؟

ولی من زندگی میکنم تا به هدفایی که دارم برسم..
ولی وقتی به هدفام رسیدم نمیدونم دیگه واسه چی باید زندگی کنم؟؟؟؟:cry:
 

bernabeo

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه استادی داشتم که می گفتن همیشه سعی کنین کوتاه ، اما کامل حرف بزنین .تمام حرفایی که من گفتم توی یه جمله شما خلاصه شد ، جالبه و برای من مثل همیشه قشنگ.

همه حرف خوب می زنند اما کی خوبه این وسط . . .
 

!...

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی هدفمند هستش!
همه ی دوروبریام و هر کس رو که میشناسم و در این باره باهاش صوبت کردم, گفته که زندگیش خیلی هدفمند هستش!
چند نمونه از اهداف خودم یا اطرافیانم...:
صبح ها کله پاچه میزنیم, که بعدش سیگار بکشیم!
میریم(میرفتیم) دانشگاه که از بیکاری بهتر بود!
دخترارو سرکار میذاشتیم که بخندیم!
با پسرا دوست میشدیم که, بتیغونیمشون!
پایه کامپیوتر میشینیم که وقت بذگره...!
هر کدوم از کارها رو بگم, هزاران هدف مفید پشت سرش هست!

ولی هدف اصلی اینه که زندگی کنیم تا بمیریم...!
 

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
فهمیدم چی می گی .
یه روز یه روانشناس به من گفت آدمهای اطرافت همین هستن که می بینی و تو نمی تونی عوضشون بکنی .فکر و رفتار اونا مال خودشونه و کسی از تو سوالی نمی کنه .
اینو گفتم چون خودم دقیقا مثل شما ، این چیزا آزارم می داد.
یه شعار واسه خودت بذار ، یه جمله که وقتی این چیزا اذیتت می کنه مدام تکرارش بکنی تو دلت . من می گفتم : به من چه ، بذار اینجوری باشه. بذار باشن در کنارت و جزیی از زندگیت باشن . ازشون دوری هم نکن ، هر کسی رو اونجوری که هست بپذیر ، حتی بد.
پایلو کوئلیو می گه : دیوانه بمانید ، اما مانند عاقلان رفتار کنید ، خطر متفاوت بودن را بپذیرید.
ايول حالا شد!
كار جالبيه منم اين كار رو مي كنم اما چيز واحدي نمي گم در برخورد با هر كي يه چيز مي گم...و هميشه هم يادمه به خاطر چيزي كه ارزشش رو نداره خودمو ناراحت نكنم...اما مشكل اينه كه هيچ كس درك نمي كنه يا حتي وانمود به درك كردن هم نمي كنه...اينجا ادما همه شكل همن...هم اتاقيام كه بيشتر وقتمو باهاشون مي گذرونم همه يك شكلن...هدفاي مشابه دارن...درس بخونن برن سركار بعد ازدواج كنن بچه دار بشن و...تموم اخرش هم بميرن...متنفرم از اين زندگي كليشه اي...از روزمرگي بيزارم...هيچ كس اينجا متفاوت نيست...حرف متفاوت نمي زنه...ارزوي متفاوتي نداره...اينجا تنهايي بيداد مي كنه...
يه شب با بچه ها صحبت اينده شد ...همه مي خواستن برن سركار وقتي گفتم من اصلا نمي خوام برم سركار بهم خنديدن و يه جوري نگام كردن...يكيشون زودي پرسيد پس چرا درس مي خوني ؟خنده ام گرفت چه ربطي داشت...درس مي خونم چون از اين كار لذت مي برم فقط همين.يكي ديگه گفت حتما ميخواي ازدواج كني؟گفتم نه ميخوام برم...يه جاي دور كه هيشكي نباشه...من باشم و خودم و تنهاييم...براي من ازدواج معنايي نداره...چون هدفي درش نمي بينم...چون معناش رو نمي دونم...وهيچ كسي رو هم پيدا نمي كنم كه منو بفهمه...
خلاصه:زندگي تلخه...شايدم دير خورديمش و تلخ شد!
بهر حال مونده به درك شما برسم ...
 

agin

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوستای گلم

راستش نمیدونم دقیقا منظور شما از این سوال چیه؟

ولی من زندگی میکنم تا به هدفایی که دارم برسم..
ولی وقتی به هدفام رسیدم نمیدونم دیگه واسه چی باید زندگی کنم؟؟؟؟:cry:


دوست من ! بزرگترین صورت مساله همینه . راه رو داری اشتباه می ری ، جوابهات غلط از آب در میاد
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی هدفمند هستش!
همه ی دوروبریام و هر کس رو که میشناسم و در این باره باهاش صوبت کردم, گفته که زندگیش خیلی هدفمند هستش!
چند نمونه از اهداف خودم یا اطرافیانم...:
صبح ها کله پاچه میزنیم, که بعدش سیگار بکشیم!
میریم(میرفتیم) دانشگاه که از بیکاری بهتر بود!
دخترارو سرکار میذاشتیم که بخندیم!
با پسرا دوست میشدیم که, بتیغونیمشون!
پایه کامپیوتر میشینیم که وقت بذگره...!
هر کدوم از کارها رو بگم, هزاران هدف مفید پشت سرش هست!

ولی هدف اصلی اینه که زندگی کنیم تا بمیریم...!
من با جد بزرگ موافقم در حد مسابقات پرتاپ مهرشاد 53
 

Similar threads

بالا