بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

shahkoorosh

عضو جدید
کاربر ممتاز
خسیس!
من برم لالا
شب خوش

عجب بی انصافی هستیا:eek: منو بگو که از شیراز دارم تو مشهد برای تو خرید میکنم:razz:
حالا وقتی سفارش کردم آقا بقاله جنساشو گرونتر بفروشه، اونوقت میبینی...صبر کن:biggrin:
شب خوش.


من رفتم بخوابم شبتون بخیر.

شب بخیر

اااا معلومه ؟

چه جورم!:biggrin:
شب بخیر
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
مردي يك پيله پروانه پيدا كرد. و آن را با خود به خانه برد. يك روز سوراخ كوچكي در آن پيله ظاهر گشت مرد كه اين صحنه را ديد به تماشاي منظره نشست ساعتها طول كشيد تا آن پروانه توانست با كوشش و تقلاي فراوان قسمتي از بدن خود را از آن سوراخ كوچك بيرون بكشد.
پس از مدتي به نظر رسيد كه آن پروانه هيچ حركتي نمي كند و ديگر نمي تواند خود را بيرون بكشد. بنابراين مرد تصميم گرفت به پروانه كمك كند!
او يك قيچي برداشت و با دقت بسيار كمي آن سوراخ را بزرگتر كرد. بعد از اين كار پروانه به راحتي بيرون آمد.
اما چيزهايي عجيب به نظر مي رسيد. بدن پروانه ورم كرده بود و بالهايش چروكيده بود مرد همچنان منتظر ماند او انتظار داشت بالهاي پروانه بزرگ و پهن شود تا بتواند اين بدن چاق را در پرواز تحمل كند. اما چنين اتفاقي نيفتاد.
در حقيقت پروانه ما باقي عمر خود را به خزيدن به اطراف با بالهاي چروكيده و تن ورم كرده گذراند و هرگز نتوانست پرواز كند.
آنچه اين مرد با شتاب و مهرباني خود انجام داد سبب اين اتفاق بود. سوراخ كوچكي كه در پيله وجود داشت حكمت خداوند متعال بود. پروانه بايد اين تقلا را انجام مي داد تا مايع موجود در بدن او وارد بالهايش شود تا بالهايش شكل لازم را براي پرواز بگيرند.
بعضي مواقع تلاش و كوشش و تحمل مقداري سختي همان چيزي است كه ما در زندگي به آن نياز داريم. اگر خداوند اين قدرت را به ما مي داد كه بدون هيچ مانعي به اهداف خود برسيم آنگاه چنين قدرتي كه اكنون داريم نداشتيم.
اگر كسي دست شما را بگيرد ديگر پرواز نخواهيد كرد.
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام از طرف خودم محمد صادق و علی 1900
خوبین؟؟؟؟
شبتون بخیر
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون منم خوبم. عید شما هم مبارک
چه خبرا؟ میشه دوباره فال بگیری برام ؟

چشم نیت کن عزیز

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چکنم خرف دگر یاد نداد استادم
طایر گلشن قد سم چه دهم شرح فراق
که درین دامگه حادثه چون افتادم
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این در خراب آبادم
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت
یارب از مادر گیتی بچه طالع زادم
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام مرسی نه اونا زبون ندارن گفتن از طرفشون بهتون سلام عرض کنم
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام عزیزم، خوبم ممنون. تو خوبی؟
خبر این که امروز صبح امتحان داشتم. از دو ساعت بعد از اتحان تا حالا دارم به خودم فحش میدم :D
ممنون آقا حمید.
 

mansoore72

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام عزیزم، خوبم ممنون. تو خوبی؟
خبر این که امروز صبح امتحان داشتم. از دو ساعت بعد از اتحان تا حالا دارم به خودم فحش میدم :D
ممنون آقا حمید.

اخ اخ
چرا فحش؟؟مگه چي شد ؟؟خراب كردي؟؟امتحان چي بود؟؟؟
 

mansoore72

عضو جدید
کاربر ممتاز
برنامه نویسی بود. یه مشت مزخرف نوشتم.
خوش به حال استاد، وقتی داره تصحیح میکنه کلی میخنده :d
من دیگه برم، شب خوش

خوب اينم خوبه
دل يكي رو شاد كردي با امتحان دادنت:D:D:D
من هم دارم مي رم
خوب بخوابي
شبت قشنگ:gol::gol:
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منصوره جون نیت کن
اینم فالت:
رونق عهد شباب است دگر بستان را میرسد مژده گل بلبل خوش الحان را
ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش خاکروب در میخانه کنم مژگان را
ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان مضطرب حال مگردان من سرگردان را
ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند در سر کار خرابات کنند ایمان را
 

ARASH AZ

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام , تا 2 شتبه تعطیلم , پس امشب با خیال راحت می تونم تو با شگاه بمونم

خسته شدم بس که درس خوندم (مثلا می خوام بگم خیلی ... خونم :whistle: :lol: )
 

neda1362

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام منم اومدم یکی یه داستانی قصهای چیزی تعریف کنه بریم بخوابیم.
 

!/!

عضو جدید
کاربر ممتاز
پاهايم را

روي ردپاي تو مي گذارم ...

شايد فكر كنم

داريم پابه پا

راه مي رويم !

نه ...

پاهايم را مي گذارم تا گرگ بيابان

ردپايت را نشناسد !

شايد هم گذاشتم

تا تو را

پيدا كنم ...!
 

مهشید آرچ سبز

عضو جدید
سلام عسلکا خوبین ؟ منو که یادتون نرفته . من هر چند وقت یبار باید بیام ببینم شماها منو فراموش نکرده باشین خدایی نکرده
خیلی دوستون دارم مخصوصا اونایی که خودشون بهتر میدونن
زیگر شدم تو شیشه ..... بهتر از این نمیشه
مهشید
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام عسلکا خوبین ؟ منو که یادتون نرفته . من هر چند وقت یبار باید بیام ببینم شماها منو فراموش نکرده باشین خدایی نکرده
خیلی دوستون دارم مخصوصا اونایی که خودشون بهتر میدونن
زیگر شدم تو شیشه ..... بهتر از این نمیشه
مهشید
سلام العلیکم حاج خانوم
بفرما دم در بده
ولی چرا اتفاقا من تو رو یادم رفته بود:D
راستی چرا به خاطر نمیارمت:w20:
 

Similar threads

بالا