مشاعرۀ سنّتی

mohx

عضو جدید
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ترسم اي مرگ نيايي تو و من پير شوم آنقدر زنده بمانم كه ز جان سير شوم:gol:[/FONT]
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو را بسوی رقیبان گذار بسیار است

ز رهگذار تو بر دل غبار بسیار است

تو از صفا گل بی‌خاری ای نگار ولی

چه سود از این که بگرد تو خار بسیار است
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا همتم به دست طلب زد در بلا

دربست شد مسخر من کشور بلا

دست قضا به مژده کلاه از سرم ربود

چون می‌نهاد بر سر من افسر بلا
 

B@CHE +

عضو جدید
این روزها سخاوت باد صبا کم است
یعنی،خبر ز سوی تو _این روزها_کم است
اینجا_کنار پنجره_تنها نشسته ام
در کوچه ای که عابر درد آشنا، کم است
من دفتری پر از غزلم ناب ناب ناب
چشمی که عاشقانه بخواند مرا ،کم است
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
عراقی

عراقی

در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم

با عقل آب عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
مرا یاری است کز من یاد نارد

که دارد این چنین یاری؟ دریغا:gol:
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا