چرا فقط ماها تشنگیه ظاهری حسین رو میبینیم؟؟؟

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
سلام دوستان
محرم داره میاد
یه سوالی که همیشه دارم اینه
چرا ما فقط تشنگیه ظاهری حسین رو میبینیم
چرا هیچکی فکر نمیکنه حسین تشنه رسیدن به معبودش بود
چرا همه دارن تشگی آب رو میبینند
چرا کسی نمیگه حسین تشنه چیزی دیگه بود
چرا ؟ چرا ؟ چرا ؟
مر30
التماس دعا
 

فرهنگ

مدیر بازنشسته
شاید بهمون بد یاد دادند
از روز اول که یه چیزایی رو تونستیم بفهمیم گفتن:تشنگی - زیبایی و ....
بیاید حالا یه تغییراتی رو ماها توی جامعه و ک.چکترای اطرافمون ایجاد کنیم که مثل هیچ کس . همه کس نشن.
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،
توی همین تشنگی حسین دریایی وجود داره!حسین سپاه حر را آب داد و خود تشنه ماند تا نشان دهد مردانگی یعنی چه!حسین تشنه ماند تا اباالفضل نشان دهد معرفت یعنی چه!حسین تشنه ماند تا علی اصغر نشان دهد مظلومیت یعنی چه!حسین تشنه ماند تا علی اکبر نشان دهد مهر پدر یعنی چه!حسین تشنه ماند تا یاران حسین نشان دهند وفاداری و اعتقاد یعنی چه!
درست است که حسین و یاران حسین تشنه شهادت و دیدار رب بودند اما لب تشنه اینان فریادشان بود که بین شیعیانشان ماند و خاموش نشد.

یا حسین
یا اباالفضل
 

nasim khanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان
محرم داره میاد
یه سوالی که همیشه دارم اینه
چرا ما فقط تشنگیه ظاهری حسین رو میبینیم
چرا هیچکی فکر نمیکنه حسین تشنه رسیدن به معبودش بود
چرا همه دارن تشگی آب رو میبینند
چرا کسی نمیگه حسین تشنه چیزی دیگه بود
چرا ؟ چرا ؟ چرا ؟
مر30
التماس دعا
سلام تنهايي جان
من فكر ميكنم به اين دليل به ما اين تشنگيرو گفتن چون كه براي ما آدماي عادي ملموستره
 

baroonearamesh

عضو جدید
کاربر ممتاز
موضوع هایی که انتخاب می کنید خیلی جالبن . و آدم رو به فکر می اندازه .

تشنگی یک مسئله است . و اصل قیام یک مسئله دیگه .

امام برای آب قیام نکرد . قیام کردن تا ارزش آزادگی را نشان دهند. ارزش دین و امر به معروف و نهی از منکر .

اما متاسفانه اونقدر که تشنگی کربلا رو دیدیم . اصل منظور امام از قیام عاشورا رو درک نکردیم
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
راستش منم یکی دوساله فهمیدم این مظلومیت ها یه طرف اصل یه چیز دیگه ست!!نیت امام یه چیز دیگه بوده
اوایل که بچه بودم میدیدم مادرم گریه می کنه خیلی ناراحت میشدم می گفتم مامان گریه نکن!!:cry: بعدها بدم میومد از کسایی که الکی گریه می کردن!!اصلا گوش نمی دادن آقا چی میگه!
بعدها خودم هم که گوش کردم دلم می گرفت و گریه می کردم بر مظلومیت امام و یارانش
بعدها با خودم فکر کردم که خب خیلی های دیگه هم مظلوم بودند توی تاریخ!بچه های معصوم جنگ هم مثل علی اصغر!بعد فهمیدم اون نیته و هدف کشته شدن بوده که اینچنین تاثیر گذار بوده
ولی هنوز نتونستم به طور کامل اون اصل رو بفهمم.هرسال منتظرم که پرده کنار بره و ببینم که بفهمم ولی..
 

Sharif_

مدیر بازنشسته
راستش منم یکی دوساله فهمیدم این مظلومیت ها یه طرف اصل یه چیز دیگه ست!!نیت امام یه چیز دیگه بوده
اوایل که بچه بودم میدیدم مادرم گریه می کنه خیلی ناراحت میشدم می گفتم مامان گریه نکن!!:cry: بعدها بدم میومد از کسایی که الکی گریه می کردن!!اصلا گوش نمی دادن آقا چی میگه!
بعدها خودم هم که گوش کردم دلم می گرفت و گریه می کردم بر مظلومیت امام و یارانش
بعدها با خودم فکر کردم که خب خیلی های دیگه هم مظلوم بودند توی تاریخ!بچه های معصوم جنگ هم مثل علی اصغر!بعد فهمیدم اون نیته و هدف کشته شدن بوده که اینچنین تاثیر گذار بوده
ولی هنوز نتونستم به طور کامل اون اصل رو بفهمم.هرسال منتظرم که پرده کنار بره و ببینم که بفهمم ولی..
من تکمیلش میکنم
ولی هر روز یه پرده بهش اضافه میشه
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
سلام
من با اينكه اصل مظلوميت و گريه براي حسين رو با تيغ روشنفكري توجه به اهداف قيام ببريم،‌مخالفم!
درسته كه بايد هدف قيام بررسي بشه!
درسته بايد علاوه بر تشنگي ظاهر به مسائل ديگه هم توجه كنيم!
اما نبايد فراموش كنيم كه اگه ما الان داريم درباره قيام بحث مي كنيم، اين قيام از طريق همين گريه مادرها و ژدرهاي عاشق نسل به نسل به ما رسيده.

مطمئنا در تاريخ اتفاقات زيادي افتاده!
خون هاي بسياري ريخته شده!
بزرگان زيادي هم با مظلوميت كشته شده اند!
اما اين فقط قيام حسين(ع) بوده كه هنوز هم زنده هست و راجع بهش بحث ميشه! چرا؟
من فكر مي كنم، همين گريه ها! همين سينه زدن ها! همين آب آب گفتن ها بوده كه حماسه حسين(ع) رو زنده نگه داشته!

كاري كه حسين(ع) كرد، مربوط به قشر خاصي نيست. حسين(ع) مال همه است! پير يا جوان! زن يا مرد! با سواد يا بيسواد! شيعه يا سني! ملمان يا غير مسلمان! هركدوم به اندازه ظرف خودشون از اين دريا معرفت و دانش مي گيرنند! بعضي ها با ذكر مظلوميت حسين(ع) و آب آب دلوشن رو صفا ميدن! و بعضي ها هم هستند كه هم دل رو صفا مي دنند و هم فكر مي كنند كه چرا اين اتفاق افتاد؟
درسته كه گروه دوم كار بهتري مي كنند! اما اين هيچ وقت چيزي از ارزش كار گروه اول كم نمي كنه.
موفق باشيد
 

shdehghani

عضو جدید
« آیینه عاشورا »

« آیینه عاشورا »

« آیینه عاشورا »

می‌توانیم در روز عاشورا، جامه‌ی سرخ بپوشیم و فریاد برآوریم که این سرخی، نشانه‌ی پیروزی خون بر شمشیر است.
  • می‌توانیم لباسی سر تا پا سفید بپوشیم و بگوییم این کفن است که پوشیده‌ایم تا عهدی باشد بین ما و حسین (ع) که در راه ادامه‌ی نهضت و ظلم ستیزی او، برای شهادت همیشه آماده‌ایم.
  • می‌شود سیاه پوشید و بانگ سر داد که این سیاهی نشانه‌ی آن است که من و من‌ها، در روز و روزهای عاشورا، حسین و حسین‌ها را تنها گذاشته‌ایم و آنها مظلومانه به شهادت رسیده‌اند. این لباس سیاه نشانی است بر شریک جرم بودن ما و ریخته شدن خون آنها.
  • می‌توان سبز پوشید و گفت نهضت حسینی، خزان مظلومان را بهار کرده است و نوید این پیروزی، بهار بشریت را به ارمغان آورده است.
  • می‌توان زرد پوشید و گفت ما به خزان نشسته‌ایم، چرا که بعد از عاشورا، بهار انسانیت، تابستان را پشت سر نگذاشته، به خزان رسیده است.
  • می‌توان...
  • می‌توان خندید و شادی و پایکوبی کرد و فریاد شهیدان زنده‌اند را سر داد و گفت که آنان نمرده‌اند و نزد خداوند روزی آسمانی دارند و جاودانگی الهی متعلق به آنان است.
  • می‌توان بر سر زد و شیون نمود که چرا همرزم حسین (ع) نبوده‌ایم و این افتخار را نداشته‌ایم که هم‌رکاب او باشیم.
  • می‌توان گونه‌های خود را به رنگ سرخ درآورد همانگونه که منصور حلاج با خون خود گونه‌هایش را سرخ نمود تا روی زردش را دشمن ظالم نبیند.
  • می‌شود خاک بر سر ریخت که شایسته انسان خفت زده است و بگوییم ما نیز نسبت به راه حسین (ع) چنین هستیم.
  • می‌شود علمدار شد و زور بازوی خود را به رخ دیگران کشید، بساط زورآزمایی به پا کرد و شهرت آفرید که علم فلان دسته از همه بزرگتر و سنگین‌تر است و همچنین می‌شود سنگین‌ترین علمها را بلند کرد و گفت این به نشانه علم نهضت اوست که به هر سنگینی‌ای که باشد، آنرا بر دوش خواهیم کشید.
  • می‌شود...
آری می‌شود هرکاری انجام داد، مهم این است که در پس آن کار، چه اندیشه‌ای نهفته باشد و اینکه ما با چه طرز فکری به رسالت خود نگاه کرده، در چه جایی و با چه محتوایی آنرا پیدا می‌کنیم. ضمن اینکه پس از یافتن باید بدانیم، تازه در ابتدای راهی دراز قرار خواهیم گرفت که چگونه آن اندیشه را به عمل تبدیل کنیم؟

حال که او به ما یاد داد "کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا" و به ما آموخت: همه جا کربلا و همه روز عاشورا است، اینک ما در عاشورا و کربلای خود چه می‌کنیم؟ آیا اگر ما هم در صحرای کربلا بودیم، باز هم حسین تنها نمی‌ماند؟ آیا این سوال لرزه بر اندام ما نمی‌افکند و تصور شریک جرم بودن در ریخته شدن خون حسین (ع) خواب را از چشمان ما دور نمی‌کند؟
اگر ما در کربلا نبوده‌ایم تا افتخار هم‌رزم بودن با او را داشته باشیم، ‌در کربلای عصر خود که زندگی می‌کنیم و اگر در روز عاشورای تاریخی حضور نداشته‌ایم،‌ در عاشورای زمان خود که قرار داریم. کافی است که حسین و حسین‌های زمان خود را بشناسیم، عاشورا و کربلا به خودی خود پیدا می‌شوند. اما اگر حق طلبان و ظلم ستیزان کماکان تنها مانده‌اند، خدا را شکر کنیم که ما روز عاشورا در کربلا نبوده‌ایم زیرا اگر حضور داشتیم یا در زمره یزیدیان بودیم و یا از کسانی که حسین (ع) را ترک کردند.

بیایید معرفت و روح نهضت حسین (ع) را یافته و حماسه بزرگ او را زنده کنیم تا در زمره یزید و یزیدیان نباشیم زیرا که جهان دو قطبی است،‌ یا راه حسین (ع) و یا راه یزید، راه سومی وجود ندارد. بیایید به حال خود گریه کنیم و دورنمایی از عملکردهای خود را پیش روی ببینیم و حساب لقمه‌های سفره‌ی خود را یکبار از نظر بگذرانیم:

ببین که چه ریسیده‌ایم،‌ دست که لیسیده‌ایم تا که چنین لقمه‌ها، سوی دهان آمدند
(مولانا)
ظهر عاشورا است و ظهر عاشورا‌ها،‌ فرصتی است که انسان با خود واقعی‌اش روبرو می‌شود و من نیز در این آیینه خود را مشاهده می‌کنم و می‌بینم که امروز چقدر عجول هستم (خلق انسان عجولا)، ‌تا چه حد حریص هستم و سیری ناپذیر (خلق الانسان هلوعا) و جز شکم خود چیز دیگری را نمی‌شناسم و شکم بر من حاکم است (اولئک کالانعام بل هم اضل)، امروز به راحتی دروغ می‌گویم، به گرسنه و درمانده‌تر از خود رحم نمی‌کنم و در اسراف غرق می‌باشم و... این است خود واقعی من که در عاشورا برملا می‌شود.

آری عاشوراها، آیینه تمام قدی است در مقابل ما که می‌توانیم خود واقعی را در آن نظاره کنیم. بیاییم در این آیینه خود را نگاه کنیم و برای خود چاره‌ای بیاندیشیم و طرحی نو بیابیم تا پس از رسیدن به اندیشه‌ای درست، نوبت به انجام عمل نیک رسیده و نهضت حسین (ع) را در عمل زنده نگاه داریم. وای اگر از همه این نهضت‌ها و حماسه‌های بزرگ برای ما دست بریده‌ای، ‌لب خشکیده‌ای، سر بریده‌ای، دست قطع شده‌ای و فرق شکافته‌ای و... باقی مانده باشد و معرفت حرکت بزرگ مردان و زنان تاریخ در گذر زمان به دست فراموشی سپرده شده و صرفاً از آن مراسمی بر جای مانده باشد، آن وقت است که باید گریست و گریست،‌ بر سر زد و شیون کرد و...
امروز عاشوراست، به یاد آوردم که سالها است که با او بیعت بسته و بیعت شکنی می‌کنم. مُهر نمازم به یادم آمد که از تربت پاک کربلاست و من آن را به نشانه بیعت با او مبنی بر ادامه نهضت حق طلبانه و ظلم ستیزانه‌اش هر زمان که پیمان اول "ایاک نعبد و ایاک نستعین" را با خدا بستم،‌ پیمان دوم را هم با حسین (ع) در کنار آن قرار داده و بیعت می‌کنم، اما دریغ از یک جو عمل.

امروز در آیینه عاشورا خود را نظاره می‌کنم و جز پیمان شکنی حرفه‌ای و ماهر که حتی به پیمان شکنی‌های خود نیز واقف نیست، موجود دیگری نمی‌بینم. من از یک سو پیمان خود را با خداوند می‌شکنم و از سویی دیگر با حسین (ع) و می‌خواهم با شرکت در مراسمی و ریختن اشکی به خود بگویم که دین خود را نسبت به او ادا کردم و وجدان پیمان شکن خود را راحت کنم. اما آیا بدین گونه کار خاتمه پیدا کرده و من در زمره حسینیان قرار گرفته‌ام؟
هم اکنون حداقل خوشحال هستم که پیمان سوم را (لبیک لک لبیک) را نبسته و بار پیمان شکنی‌ام از این سنگین‌تر نشده است و به شیطان نیز سنگی نزده‌ام تا دروغ گویی‌ام بیشتر از این آشکار نشود.

اگر امروز حسین (ع) در بین ما بود و ما از آن حضرت سوال می‌کردیم که از ما عمل و وفای به عهد می‌خواهد و یا گریه و زاری و بر سر زدن، چه جوابی به ما می‌دادند؟ مسلماً به ما می‌فرمودند که وفای به عهد را، زیرا او شهادت را برای نشان دادن راه خدا انتخاب نمود تا برای ما الگوی کاملی باشد از انسان متعهد نسبت به خدا (ایاک نعبد و ایاک نستعین)، ‌حق طلب و ظلم ستیز،‌ تا ما بتوانیم او را نمونه و چراغ راه خود قرار بدهیم نه اینکه برای شهادت افتخار آمیز او صرفاً شیون کرده و بر سر زنیم.
آری باید برای این همه گمراهی و پرت بودن از راه و پیمان شکنی‌ها گریه کنم،‌ حداقل امروز را، زیرا فردا هم چیز را دوباره فراموش خواهم کرد و چهره واقعی خود را نیز به دست فراموشی می‌سپارم تا محرم و محرم‌های دیگر.

 

گلبرگ نقره ای

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
منم از بچگي مي ديدم كه مامانمو بزرگاي فاميل مي شينن روز عاشورا تاسوعا گريه مي كنن . اما نمي فهميدم براي چي ! بعدش كه بزرگتر شدم ديدم آقا روضه خونه همچشن با سوز حرف مي زنه كه همه گريه شون مي گيره .
يكم كه بزرگتر شدم و حرفاشو گوش مي كردم به چيزاي بي ربطي مي رسيدم كه اصن نمي فهميدم آخه از كجا اين حرفا اومده!
حالا افسوس مي خورم به حال اونايي كه اون روز مي شينن گريه مي كنن و در طول سال يه جمعيتي از دستشون آزار مي بينن.
به نظرم امام شهيد شد تا درس آزادگي بده شهيد شد تا هر سال زندگي پر بركتش مرور بشه نه داستان كشتن و شمشير كشيدن و اين چيزا...
الان دوست ندارم به روضه ها گوش كنم چون فقط يه غمگيني آني مياره ! مث يه فيلم غمگين كه آدم مي بينه و گريه ش مي گيره و هيچ تاثير ديگه اي نداره .... گاهي مي رم اما ميشينم به اعمالم گريه مي كنم . به فاصله اي كه از امام حسين و يارانشون دارم ...
 

100af

مدیر تالار مهندسی صنایع
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام دوستان
محرم داره میاد
یه سوالی که همیشه دارم اینه
چرا ما فقط تشنگیه ظاهری حسین رو میبینیم
چرا هیچکی فکر نمیکنه حسین تشنه رسیدن به معبودش بود
چرا همه دارن تشگی آب رو میبینند
چرا کسی نمیگه حسین تشنه چیزی دیگه بود
چرا ؟ چرا ؟ چرا ؟
مر30
التماس دعا


حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند
 

ma97

عضو جدید
آففففرین

آففففرین

سلام بچه ها

آففففرین ....باریکالله.... آدم بعضی ازین تاپیکارو می بینه کیییییف می کنه .....:smile:
همیشه برای ما چگونگی شهادت و قیام و واقعه ی کربلا رو به تصویر کشیدن
هیچ وقت چرایی شو به تصویر نکشیدن متاسفانه ...
همیشه از ضعف و ناراحتی و واای چقدر تشنه بودند وااااای امام حسین نمیدونست چیکار کنه وااای رفتن سمت خیمه ها .... وااای به تاراج بردن به خاک و خون کشیدند ........ خیلی این حرفا به نظر من ظلمه !!!! خیلی امام حسینو حضرت ابوالفضل و حضرت زینب و ... رو به اندازه ی منو شما پایین می آرن یعنی همون کارهایی که اگه بابای ما همچین گرفتاری واسش پیش بیاد می کنه اینا هم کردن!!! به نظر من نقاشی ظهر عاشورای استاد فرشچیان یکی از بدترین آثار نقاشیه!! چون فقط ضعف و به تصویر کشیده و اینکه اینا بد بخت شدند هر کی یک طرف افتاده گریه و زاری و ناله میکنه ... حضرت زینب میره جلو سر بریده ی برادرش مقابل تمام اون نا مسلمونا می ایسته به سخنرانی ... چجوری می تونه اینقدر ضعیف باشه ..امام حسین لحظه به لحظه که به ظهر عاشورا و شهادتش نزدیک تر میشده صورتش از فرط شوق و شعف بر افروخته تر میشده .........
متاسفانه اینا چیزاییه که تو مملکت جا انداختن ... خیلیها از ما چهره ی واقعی اسلام و نمی دونیم و نمیشناشیم متاسفانه نمی ذارن که شناخته بشه ... !!!
به امید آزادی و عدالت و احترام حکومت علی
یا علی
...
 

mojtabaabb

عضو جدید
اي منتظران مهدي بهوش وبكوش باشيدكه حسين ع رامنتظرانش كشتند
 

Similar threads

بالا