مشاعرۀ سنّتی

[j_ghalibaf]

در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو

وصل تو ، به کام غیر ، دیدن مشکل
وز دیدن تو طبع بریدن مشکل
گفتی که : بمیر ، تا بوصلم برسی
مردن آسان ، ولی رسیدن مشکل

 

[n1990]

وصل تو ، به کام غیر ، دیدن مشکل
وز دیدن تو طبع بریدن مشکل
گفتی که : بمیر ، تا بوصلم برسی
مردن آسان ، ولی رسیدن مشکل

لنگ لنگان قدمی بر می داشت
هر قدم دانه شکری می کاشت

 

[sara.sss27]

تو در چشم منی هرجا که هستم
تو را هرجا که باشی می پرستم

 

[azadeh_arch _eng]

مرا تو بي سببي نيستي
به راستي صلت كدام قصيده اي اي غزل؟

 

[naghmeirani]

لب بسته ای ز گفتنِ رازِنهان رهی
غافل که از زبانِ تو گویاتر است،اشک

 

[magsod]

که میگوید که دوزخ جای میخواران بود واعظ؟
من از هر کس شنیدم اینچنین افسانه خندیدم

 

[*زهره*]

مرا تا عشق تعلیم سخن کرد
حدیثم نکته‌ی هر محفلی بود

 

[magsod]

دیری است دلم خوش به سر کوی کسی هست
پیداست که سودازده روی کسی هست

 

[محـسن ز]

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

 

[magsod]

دیدم آخر ز لبت کامروا نتوان بود
رفتم از کوی تو و ترک تمنا کردم

 

[محـسن ز]

من وحشیم و نغمه سرای چمن حسن

معذورم اگر مرغ غزلخوان تو باشم

 

[magsod]

ما از لب شیرین دهنان سیر نگشتیم
هر جا که بود قند ، نشیند مگس ما

 

[محـسن ز]

ای دل سپری ساز ز پولاد صبوری

با عربده سخت کمانی که مرا هست

 

[magsod]

تا شاعری شد پیشه ام وصف تو بود اندیشه ام
غیر از تو را نستوده ام از من چرا رنجیده ای؟

 

[naghmeirani]

یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی
پیش چراغم می کشی تا وا شود چشمان من

ای جان پیش از جان‌ها وی کان پیش از کان‌ها
ای آن پیش از آن‌ها ای آن من ای آن من ​

 

[محـسن ز]

یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی
پیش چراغم می کشی تا وا شود چشمان من

ای جان پیش از جان‌ها وی کان پیش از کان‌ها
ای آن پیش از آن‌ها ای آن من ای آن من ​

نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم

 

[Data_art]

نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم

می‌پنداشت، خواهد رسید روز و چه روشن
ماه را شکست
و خورشید، هیچ
لب‌های صبح را نبوسید.

 

[naghmeirani]

در پیش بیدردان چرا فریاد بی حاصل کنم
گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم

 

[Mitra_Galaxy]

مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد

 

[j_ghalibaf]

مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد

در معرکه عشق ستیز دگرست
فتح دگر آنجا و گریز دگر است
فریاد و فغان و گریه و ناله و آه
اینها هوسست و عشق چیز دگرست

 

[Mitra_Galaxy]

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آرزنده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت تست
به هیچ عارضه شخص تو درد مند مباد

 

[magsod]

دل غم دیده ما خسته ز افعال شماست
آنچه آماج بلا گشته در اینجا دل ماست
زاهدان گر همه جا دعوی پاکی دارند
باورم نیست که اینها همه تزویر و ریاست

 

[Mitra_Galaxy]

تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست ؟

 

[magsod]

تو را ای خواجه ده روزیاست این منزل،مرنج از من
گر از دلبستگیهای تو بر این خانه، خندیدم

 

[Mitra_Galaxy]

ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم
از بد حادثه این جا به پناه آمده ایم

 

[j_ghalibaf]

[quote=mitra_galaxy;983499]
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم
از بد حادثه این جا به پناه آمده ایم
[/quote]

من دل به کسی جز تو به آسان ندهم
چیزی که گران خریدم ارزان ندهم
صد جان بدهم در آرزوی دل خویش
وان دل که تورا خواست به صد جان ندهم

 

[magsod]

ماه مستور من امشب پرده از رخ برگرفت
از دل من شاید امشب عقده غم وا کند

 

[Mitra_Galaxy]

دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
یاد حریف و شهر و رفیق سفر نکرد

 

[*زهره*]

دل چو از پیر خرد نقل معانی می‌کرد
عشق می‌گفت بشرح آنچه برو مشکل بود

 

[j_ghalibaf]

ماه مستور من امشب پرده از رخ برگرفت
از دل من شاید امشب عقده غم وا کند

در نماز تو خدایا بدنم میلرزد
چون به لب نام تو آرم سخنم میلرزد
یادم از بار گناه آید و سر منزل مرگ
وز غم این ره بی توشه تنم میلرزد