تاپیک سوالات و آموزش نجومی

jaky

عضو جدید
به نظرتون میشه خورشید مصنوعی درست کرد؟.....واسه وقتی که خورشید به رحمت خدا رفت...

باید بگم حتی اگر همچین قدرتی هم داشته باشیم( که نداریم) زمانی که خورشید ازبین بره بواسطه اتفاقاتی که در فرایند نابود شدنش رخ میده دیگه زمینی( یا مطمئنا حیاتی روی زمین) باقی نمیمونه که بتونه دوباره خورشیدی برای خودش بسازه.
ولی شما خیالت راحت باشه. 5 میلیاردسال مونده تا اونموقع. اونموقع دیگه آخرای عمرمونه به این دنیا وابسته نیستیم. راحت میمیریم;)
 

jimmi

عضو جدید
هیچی فعلاً....!!!
چرا ترتیب پستا به هم میریزه؟؟؟!!!
 
آخرین ویرایش:

sirius

عضو جدید
با سلام دوباره خدمت استادان گرامی.
خوب راستش سوال این دوستمون اونقدری که شما پیچیدش کردین پرسیده نشده بود.
درمورد اینکه چرا ماه تو روز دیده میشه واقعا دلیلش قدر هست(مهم ترین دلیلش هم همینه) چون ستاره های زیادی در طول روز در بالای افق ما هستند ولی همونطور که دوستم jimmi ذکر کردند توسط نور خورشید حذف میشن.
حالا اگه سوال اینطور مطرح میشد که چرا ماه که دور زمین میچرخه گاهی تو روز دیده میشه و گاهی دیده نمیشه؟ اونوقت میومدیم بحث رو به حیطه مکانیک سماوی میبردیم و وضعیت های مختلف رو برای ماه و زمین و خورشید بیان میکردیم.
یادتون باشه تاخیر 55 دقیقه ای ماه تو آسمون ما اصلا دلیل خوبی نیست. چون همونطوری که همه میدونید ستاره ها هم 3 یا 4 دقیقه تو آسمون ما( در هر شبانه روز) تاخیر دارن پس چرا تو آسمون دیده نمیشن؟
حالا اگه بخواهید دقیق تر بررسیش کنید باید بگید که هروقت ماه در آسمان ما( در طول روز) با زمین و خورشید زاویه ای داشته باشه که قدرش به اندازه کافی پایین بیاد، تو روز دیده میشه. حالا اگه دوست داشتید و یا لازم دونستید براتون مکانیکش هم میتونم بگم.
فکر کنم مشکل نامربوط بودن حرکت ماه به دیده شدنش در روز برای دوستان حل شده باشه( البته نامربوط نیستا ولی اون طوری که دوستان گفتند هم مربوط نیست).
بهتر بگم اگه مثلا مشتری الان تو فاصله مریخ بود( نزدیکتر یا شایدم دورتر. بدون محاسبات دارم میگم) حتما تو روز دیده میشد درحالی که اصلا دور زمین نمیچرخه و اون نکات 55دقیقه و نمیدونم چیزای دیگه ای که دوستان ذکر کردن راجع بهش صدق نمیکنه.
اگر هم هنوز با چرخش ماه مشکل دارید. میتونید خورشیدگرفتگی کامل رو تصور کنید که وقتی کامل بشه ستاره ها تو آسمون دیده میشن.
اگه مشکل دیگه ای هم بود بگید توضیح بدم.( البته از حق نگذریم توضیح آقای jimmi خوب بود)
فعلا بای

با سلام!

ضمن تشکر از همه دوستان باید عرض کنم که درسته. دیده شدن ماه در روز صرفا مربوط به میزا روشنایی اون (قدر ظاهری) هست. یعنی اگر نسبت به پس زمینه روشنتر باشه، مسلما دیده خواهد شد. اما این مساله خیلیواضح به نظر میاد. مثلا این مورد در مورد سیاره زهره هم به خوبی مشخص هست. با کمی تجربه و دانستن مکان این سیاره و البته درنظر گرفتن نکات ایمنی نور خورشید، اگر سیاره زهره در نزدیکیهای کشیدگی خود باشد، می توان آن را در روز دید.
اما بی ارتباط دانستن مساله 55 دقیقه کمی بی انصافی است. در واقع برداشت بنده از این سوال این بود که چرا ماه گاهی اوقات به جای اینکه در اسمان شب دیده شود، در اسمان روز دیده می شود. ولی به نظر میاد با توجه بهتوضیحات خوب دوستان، این قضیه دیگه تمام شده باشه.

موفق باشید.

موفق باشید.
 

jimmi

عضو جدید
سؤالهای من5 - سؤال

سؤالهای من5 - سؤال

این سؤالم از همه ی سؤالهایی که تا حالا پرسیده م بزرگتره! و احتمالاً بزرگترین سؤالیه که میتونم بپرسم!
سؤال من راجع به بیگبنگه (چون زیاد میخوام بنویسم سرهم نوشته م!).
:que:سؤال: میخوام بدونم اینهمه دانشمند که تا حالا راجع به بیگبنگ اینهمه نظریه داده ند و از شروع و پایانش و حتی از قبل و بعدش حرف زده ند، آیا راجع به دور و برش هم فکر کرده ند؟ یعنی چی؟ الان میگم:

آیا تابحال کسی گفته که شاید دنیای ما(=بیگبنگ ما) یک بیگبنگ باشه از هزاران(و یا میلیاردها) بیگبنگ دیگه که در نقاط مختلف و زمانهای مختلفی اتفاق افتاده، می افته و خواهد افتاد؟
آیا تابحال کسی این فکرو کرده که شاید بیگبنگ ما یه روز با یه بیگبنگ نزدیک خودش برخورد بکنه و نظم بیگبنگی هر دوتاشون بهم بخوره(مثل برخورد کهکشانها)؟
آیا تابحال کسی این فکرو کرده که شاید اینهمه بیگبنگ که تو دنیای بزرگ پخشند، از فواصل دور همدیگه رو تحت تأثیر نیروی(مثلاً جاذبه ی) همدیگه قرار بدند و شاید بیگبنگ ما و یه بیگبنگ هم جثه ی خودش یه دوتایی بیگبنگی رو تشکیل داده باشند(مثل دوتایی ستاره ای)؟
فکرشو بکنید؛ شاید بیگبنگ ما همین الان توی یه مدار بیگبنگی درحال چرخیدن حول یک بیگبنگ بزرگتر از خودش باشه(مثل یه سیاره)!
آیا کسی تاحالا این فکرو کرده که شاید یه روز بیگبنگ ما با یه بیگبنگ خیلی بزرگتر از خودش برخورد کنه و روی سطح خارجی اون بیگبنگ بزرگ پخش بشه، از بین بره و بشه جزئی از اون بیگبنگ بزرگ(مثل برخورد یه شهاب سنگ با سطح یک سیاره)؟

آیا... آیا این فکرا زیادی بزرگند؟...اگه نه،... میتونید راجع به ظرف بزرگی که همه ی این اتفاقها داخلش داره رخ میده هم فکر کنید... و راجع به انرژی ای که این ظرف بزرگ رو به جوشش انداخته!
اگر هم زیادی بزرگن... بیخیال... سعی میکنم خودمو از خواب بیدار کنم! :razz:
 

jaky

عضو جدید
سلام
بازم سوالای جالب همیشگی
ببین نظریه بیگ بنگ یعنی چی؟
ما داریم میگیم کل دنیا تو یه نقطه بوده. دیگه من نمیفهمم که چطوری این همه بیگ بنگ درست کردی؟
راستش من نفهمیدم.
پس جوابی هم براش ندارم.( میگم میتونی یه نظریه جدید بدی;) )
 

farahikia83

عضو جدید
در مورد تعدد بیگ بنگ ها نظریاتی داده شده. در واقع از وجود دنیاهای متعدد حرف زدن که بیشتر به فرضیه شبیه هست و نه حتی تئوری. میگن ممکنه به جای universe دارای mulitverse باشیم، یعنی جهانهای زیاد که هر کدوم شرایط خودش رو داره و حتی ممکنه قوانین اون با قوانین دنیای ما فرق داشته باشه. هر کدوم هم ممکنه با بیگ بنگ خودش به وجود اومده باشه. ولی تا حالا کسی از تداخل بیگ بنگ ها و تغییر در نظم جهان ها صحبت تکرده. در واقع اگر قرار بود جنین اتفاقی بیفته تا الان باید برای ما اتفاق میفتاد.
از نتیجه های دیگه این نظریه، تلاش برای یافتن راهی برای فرار از پایان دنیای خودمون در حدود چند صد میلیارد سال دیگه، مسافرت در زمان با این فرض که هر دنیایی آینه ای از دنیای ماست در زمان های مختلف و ...، هست.
اینا فعلا مقدماتی بود. البته بیشتر از این خیلی تخصصی میشه، از سواد منم خارجه. امیدوارم مفید باشه.
 

spacechild

عضو جدید
جواب

جواب

سوال جالبی بود.;)
خوب من فکر می کنم که کل دنیای ما فقط از یه بیگ بنگ به وجود اومده.حالا شاید جهان های دیگه،جهان های موازی هرکدم از یه بیگ بنگ به وجود اومده باشن.یه بیگ بنگ مخصوص خودشون اما فکر نکنم که دو تا از این بیگ بنگا با هم برخورد کرده باشن.اما خوب شاید یه روزی جهان ما با بیگ بنگ جهان بقلیمون یا شاید هم اون ورترش از بین رفت.
به هر حال جالب بود.
 

pmehdiq

عضو جدید
کاربر ممتاز
چیزایی که من در اینجا خوندم . جدید ترین نظریه هایی بود که شنیدم. وقتی صحبت از بیگ بنگ میشه یا انفجار بزرگ .منظور اولین انفجاریه که تاریخ جهان هستی رو شکل داده ( البته تاریخی که علم تونسته به اون دستیابی داشته باشه) . پس اگر هر انفجاری دیگر هم رخ بده که عملکردی مشابه داشته باشه . اسمش بیگ بنگ نیست . در مورد نظریه جهان های موازی هم تا جایی که من یادم میاد . اینه که جهان های جدید از دل جهان ما به وجود میاد . مانند حباب کوچکی که از دل یک حباب بزرگتر جدا میشه.
از طرف دیگر نظریه بیگ بنگ به این شرحه که : در لحظه ای جسمی با جرمی که به عدد صفر میل می کند با انرزی که به بینهایت میل می کند . دچار انفجار میشود .که نظریه های فیزیکی هیچ توضیحی برای 8 ثانیه ابتدایی بعد از انفجار ندارند و نظریه های خود را بعد از 8 ثانیه شروع میکنند
بنا به نظریه دانشمندان مجموع جرم و انرزی موجود در جهان همان جرم و انرزی اولیه است . که به هم تبدیل میشوند.
جهان های دیگر همچین جرم و انرزی ندارند که بیگ بنگ جدیدی رخ دهد . و جهان های موازی هم از همین جرم و انرزی نشات می گیرند.
برای مطالعه بیشتر به کتاب زندگینامه علمی استیون هاوکینگ مراجعه نمایید
 

jimmi

عضو جدید
سؤالهای من5+ توضیح+سؤال

سؤالهای من5+ توضیح+سؤال

اولاً از تک تک دوستانی که پاسخ دادند تشکر میکنم مخصوصاً جناب farahikia که اگه multiverse شون همون چیزی باشه که من میگم، ینی حرفم تکراریه که یجورایی خوبه، یجورایی بده!... ضمناً راجع به جهانهای موازی هم تقریباً هیچی نمیدونم(ینی شنیدم ها ولی سردرنمیارم ازش) فقط میدونم چیزی که من گفتم اونی نیست که تو جهانهای موازی میگن!(فکرکنم!!)
آقای جکی عزیزم بگم مگه شما نمیگین این بیگبنگه بنگ زده جهان ما بوجود اومده؟... خب حالا ازکجا مطمئنین که این یه چیز منحصربفرد تو هستیه؟
از توضیح آقای pmehdiq هم ممنونم خیلی جالب بود و آموزنده. از طرز بحث کردنتون خوشم اومد.(ناسیونالیستم!)

یکی از دوستان، خصوصی ازم پرسیده بود این سؤالا رو از کجای مغزم در میارم؟!!
منم برای اینکه حس خودنمایی خودمو ارضا کرده باشم:D این قسمت جوابمو اینجا میزنم. امیدوارم بدعت نشه و تاپیک راه خودشو با سؤال و جواب ادامه بده.:)
میدونید همینکه این سؤالها چطور به ذهن انسان میرسه، و اینکه اصلاً چرا انسان چنین قابلیتی و چنین کنجاوی ای داره، خودش یکی از هفت سؤال مهمه هستیه؟ اینجا رو ببینید: هفت شگفتي عظيم در جهان فيزيك (شماره 7)

راجع به همین سؤال آخری خودم باید بگم وقتی راجع به حدود هستی فکر میکردم و خودم رو در لبه های بیگ بنگ تصور میکردم که به بیرون هستی بیگبنگی خودمون چشم دوخته م و به چیستی فضای غیر موجود اونطرف فکر میکردم، تصمیم گرفتم مثل یه ماهی خودمو از تور "محدودیت هستی به مرزهای بیگبنگ" خلاص کنم و از یه جایی بالاتر، که هیچ چیزی وجود نداره به بیگبنگمون نگاه کنم، که ناگهان خودمو توی یه فضای بزرگتر با هزاران بیگبنگ ریز و درشت احساس کردم که مثل حبابهای آبِ درحال جوشش، ناگهان بوجود میان، بزرگ میشن و بعضیاشون هم با هم تداخلها و تعاملهایی دارن!:surprised:

البته این یه داستان بود:biggrin:، اما چیزی که من بهش اعتقاد دارم اینه که؛ :cool:
همونطور که روزی انسانهای اولیه فکر میکردند روی پشت یه لاکپشت عظیم دارن زندگی میکنند، همونطور که قدیمیها فکر میکردند نور از چشم ما به اشیاء تابیده میشه و باعث دیده شدن اونها میشه و هرکس که نمیبینه چشمش نور نداره، و همونطور که فکر میکردند زمین مرکز عالمه و همه ی ستارگان روی یک کره ی بزرگ دور زمین درحال گردشند... و الان با پیشرفت علم، بشر فهمیده که همه ی اون تصورات انسان از دنیای اطرافش بی ارزش و اشتباه بوده،... طرز فکر امروز ما انسانها راجع به دنیای اطرافمون هم به همون اندازه ساده انگارانه و بچگانه است و همونطور که ما به تفکرات مردم هزاران سال پیش خودمون میخندیم و از سطح فکر کوتاه و ناقصشون تعجب میکنیم، مردمان هزاره های آینده(شاید سده ها و حتی دهه های آینده) هم، عین همین احساس ها رو نسبت به برداشت ما انسانهای امروزی از دنیای اطرافمون خواهند داشت.:confused:

حالا برای اینکه بی سؤال از تاپیک نرفته باشم!؛
:que:سؤال: به نظرتون این چیزی که بهش اعتقاد دارم درسته؟
میدونم سؤال نجومی نیستا... ولی خب میدونید که دلیل نامگذاری یک سال به نام سال نجوم هم یه جورایی ترویج چنین اعتقادیه! نه؟
 

jaky

عضو جدید
دوباره سلام.
شما یه لطف کن سوالتو واضح تر بگو من بفهمم.
اگر هم در مورد جهان های موازی مساله ای بود من درخدمتم. ولی میدونم اینی که شما گفتی نیست.
یه پیشنهادم میکنم. یک بار دیگه نظریه بیگ بنگ رو مطالعه کن
 

jimmi

عضو جدید
چشم، چشم... ميدونم دوباره چشمامو بستم و بدون فكر سؤال كردم:D. و اين اصلن درست نيست:w05:
اين سؤال م رو همينجا بسته اعلام ميكنم... ميرم مطالعه كنم بعد بيام!... :w10:(فقط نميدونم منبع خوب ازكجاگير بيارم! اگه خصوصي هم يه منبع خوب معرفي كنين ممنون ميشم)
هركي سؤال ديگه اي داره مطرح كنه...:smile:
 

spacechild

عضو جدید
پاسخ

پاسخ

سلام به همه.:gol:
راستش Jimmi جان من هم با نظرت موافقم.من فکر می کنم این دنیارو ما خودمون خیلی پیچوندیمش.حالا به جز این قضیه بیگ بنگ،من خودم اصلا چیزی مثل کوانتوم رو قبول ندارم:confused:.لقمه رو یه 3-4 دوری دور سرشون می چرخونن بعد میگن یافتم یافتم.ما هم میگیم خوب خسته نبشی که یافتی این قدر فکر کردی:sweatdrop:حالا دانشمندا ناراحت نشن اما خوب ما همه چیز رو سختش کردیم.به نظر من البته.
 

jaky

عضو جدید
سلام
ببینید دوست عزیز لطفا چیزهای عجیب و غریب نگید.
من خیلی با خودم کلنجار رفتم تا چیزی ننویسم ولی نشد.
ببینید، آدم زمانی درمورد چیزی نظر میده که توش خبره باشه و الا نظر آدم بی ارزش میشه. به همین دلیل هست که یکی یه جمله میگه کل دنیا کف میکنن. و یکی یه جمله میگه که مردم حتی مسخرشم نمی کنن.
اتفاقا من باید بگم که ما فیزیکی ها همه چیز رو فعلا خیلی آسون تر از چیزی که هست درنظر میگیریم.
ضمنا اگه کوانتوم رو قبول نداری پس کار با کامپیوتر رو بذار کنار. چرا؟ چون cpuها بر اساس پدیده تونل زنی از کوانتوم ساخته میشن و از اونجایی که کوانتومو قبول نداری پس cpu هم قبول نداری. بگذریم که کوانتوم تو چیزای دیگه چه کمکایی کرده( مثلا ابر رساناها و ...).
من نمیگم برید کوانتوم بخونید ولی لطفا وقتی نخوندید نظر هم ندید.
محض اطلاع بگم:
احتمالا همتون نیرو هایی که دو کره باردار به هم وارد می کنن رو میتونین حساب کنند( یه قانون کولون ساده) ولی من کسی رو میشناسم که پروژه کارشناسی ارشدش محاسبه دقیق این نیرو بود.
با آرزوی این که حرفامون رو روی دانش بگیم بای.
 

jaky

عضو جدید
یه سوال میخوام بپرسم که همه بریم دنبالش.
اول میخوام بدونم نو اختر میدونید چیه
و اگه میدونید سوال شروع میشه که اینه:
پس از انفجار اول نو اختر و گذشت یه مدت زمانی دوباره انفجار دومی پدید میاد که روشناییش 10 برابر انفجار قبلیه. چرا؟
فعلا بای
 

sirius

عضو جدید
سلام!
در مورد بیگ بنگ اول باید بگم تصور اکثر مردم از این واژه نادرست است.
در مورد سوالات اون دوستمون هم باید بگم جهان ما بیگ بنگ نیست و البته بیگ بنگ هم جهان نیست که بخواد دور چیز دیگه ای بچرخه و ....
اما در مورد تعدد بیگ بنگها، بله. در نظریه برینها، بیگ بنگ حاصل از برخورد دو برین (غشا) تعریف میشه که ممکنه باز هم اتفاق بیفته. ولی نه در این جهان.

جهانهای موازی هم یک مفهوم کوانتومی هست که اشتباها وارد نجوم و کیهانشناسی میشه.

چیزایی که من در اینجا خوندم . جدید ترین نظریه هایی بود که شنیدم. وقتی صحبت از بیگ بنگ میشه یا انفجار بزرگ .منظور اولین انفجاریه که تاریخ جهان هستی رو شکل داده ( البته تاریخی که علم تونسته به اون دستیابی داشته باشه) . پس اگر هر انفجاری دیگر هم رخ بده که عملکردی مشابه داشته باشه . اسمش بیگ بنگ نیست . در مورد نظریه جهان های موازی هم تا جایی که من یادم میاد . اینه که جهان های جدید از دل جهان ما به وجود میاد . مانند حباب کوچکی که از دل یک حباب بزرگتر جدا میشه.
از طرف دیگر نظریه بیگ بنگ به این شرحه که : در لحظه ای جسمی با جرمی که به عدد صفر میل می کند با انرزی که به بینهایت میل می کند . دچار انفجار میشود .که نظریه های فیزیکی هیچ توضیحی برای 8 ثانیه ابتدایی بعد از انفجار ندارند و نظریه های خود را بعد از 8 ثانیه شروع میکنند
بنا به نظریه دانشمندان مجموع جرم و انرزی موجود در جهان همان جرم و انرزی اولیه است . که به هم تبدیل میشوند.
جهان های دیگر همچین جرم و انرزی ندارند که بیگ بنگ جدیدی رخ دهد . و جهان های موازی هم از همین جرم و انرزی نشات می گیرند.
برای مطالعه بیشتر به کتاب زندگینامه علمی استیون هاوکینگ مراجعه نمایید

1-انفجاری در کار نیست. ترجمه بیگ بنگ به انفجار بزرگ تنها یک اشتباه لغوی بوده که باب شده است.
2-در مورد جهانهای موازی به بحث گربه شرودینگر در کوانتوم مراجعه کنید.
3-جرم صفر نیست. بلکه همان جرم جهان است.
4-در مورد انفجار به توضیح 1 مراجعه کنید.
5-ده به توان منفی 43 ثانیه صحیح است.
 

sirius

عضو جدید
یه سوال میخوام بپرسم که همه بریم دنبالش.
اول میخوام بدونم نو اختر میدونید چیه
و اگه میدونید سوال شروع میشه که اینه:
پس از انفجار اول نو اختر و گذشت یه مدت زمانی دوباره انفجار دومی پدید میاد که روشناییش 10 برابر انفجار قبلیه. چرا؟
فعلا بای

سلام!

انفجار نواختری ماهیتا با انفجارهای ابرنواختری متفاوت هستند.
بنا بر نظریه، نواخترها ستاره های دوتایی هستند که جرم از یکی بر سطح داغ دیگری کهچ
احتمالا کوتوله سفید است ریخته و بر اثر برخورد و افزایش دما، انفجار و افزایش دما رخ می دهد.
 

pmehdiq

عضو جدید
کاربر ممتاز
انفجاری در کار نیست. ترجمه بیگ بنگ به انفجار بزرگ تنها یک اشتباه لغوی بوده که باب شده است.

کاری به معنی لغوی نداشتم . فقط ترجمه لاتین که در کشور استعمال می شود را به کار بردم تا برای همه آشنا باشد

در مورد جهانهای موازی به بحث گربه شرودینگر در کوانتوم مراجعه کنید.
ممنون . لطفا کتابش رو معرفی کنید . در ضمن ایراد در توضیح بنده را هم بگید تا بدانم شما از کجا متوجه شدید. احتیاج به مطالعه دارم

جرم صفر نیست. بلکه همان جرم جهان است.

اگر به نقل قول بنده توجه کنید. آنجایی که قرمز هم کردید . بنده بیان کردم جرم به صفر میل می کند . و با توجه به انرزی آزاد شده ی مایل به بی نهایت در لحظه بیگ بنگ و بنا به قانون نسبیت قائدتا جرم هم به صفر میل میکند


در کل ممنون . ما هم مدعی درک درست نیستیم .همانطور که هر کسی هم که مدعی فهم درست در زمینه سیاهچاله ها باشد بعید است چیزی از فیزیک بداند
 

spacedummy

عضو جدید
pesare_bavafa

pesare_bavafa

pesare_bavafa چطور ممکنه که طرف خودش رو دوباره ببینه؟؟؟؟وقتی که با سرعت نور حرکت کرده و رفته دیگه چرا خودش رو دوباره ببینه؟؟ فکر میکنم اگر برگرده و نگاهی به عقب بندازه چیزی رو نمیبینه چون سریعتر از اونی حرکت میکنه که حرکتی اتفاق افتاده باشه؟؟؟؟
 

jimmi

عضو جدید
یه سوال میخوام بپرسم که همه بریم دنبالش.
اول میخوام بدونم نو اختر میدونید چیه
و اگه میدونید سوال شروع میشه که اینه:
پس از انفجار اول نو اختر و گذشت یه مدت زمانی دوباره انفجار دومی پدید میاد که روشناییش 10 برابر انفجار قبلیه. چرا؟
فعلا بای
نواختر؟...:question: راستش نه نمیتونم ادعا کنم که میدونم.(کاش یکی تو اخترفیزیک تاپیک میزد و این چیزا رو برای ما ناواردا روشن میکرد!)
ولی راجه به سؤالتون... انفجارا فکرکنم به سطوح مختلف ستاره مربوط میشه!!:) درسته؟؟
pesare_bavafa چطور ممکنه که طرف خودش رو دوباره ببینه؟؟؟؟وقتی که با سرعت نور حرکت کرده و رفته دیگه چرا خودش رو دوباره ببینه؟؟ فکر میکنم اگر برگرده و نگاهی به عقب بندازه چیزی رو نمیبینه چون سریعتر از اونی حرکت میکنه که حرکتی اتفاق افتاده باشه؟؟؟؟
من این سؤالو نفهمیدم! یه ذره واضح تر بپرسید شاید دوستان فیزیکی بتونن جواب بدن!!
 
  • Like
واکنش ها: jaky

spacedummy

عضو جدید
hey Jimmii
سوال این بود یا یک چیزی شبیه این!!!
اگر یک نفر سوار یک سفینه که به سرعت نور میتونه حرکت کنه بشه و بعد از اینکه سفینه حرکت کرد برگرده و به عقب یک نگاهی بندازه چی رو میبینه؟؟؟؟؟؟ این سوال رو فکر کنم pesare-bavafa پرسیده بود. سوال عجیبیه !!!!!!!:eek:
 

jaky

عضو جدید
خوب دوباره سلام
با این که وسط امتحانا هستم ولی دلم نیومد سوالی رو که مطرح کرده بودم رو بی جواب رها کنم.
راستش از استادم پرسیدم گفت. حتما باید یه کوتوله سفید کنارش باشه.
بعلاوه این که وقتی کوتوله سفید جرم از غول سرخ کنارش میگیره دما توش بالا میره بطوری که به حدی میرسه و منفجر میشه. در این انفجار کوتوله سفید ما دستنخورده میمونه ولی دماش خیلی بالا میره. حالا دوباره شروع میکنه از بقیه غول سرخ کنارش جرم دزدیدن. ایندفه هم پس از مدتی منفجر میشه ولی دمای انفجار درحد یک چهارم لگاریتم 10 در پایه 2 بیشتر هست که باعث میشه انفجار دوم درخشندگی 10 برابر داشته باشه.
خوب فکر کنم کافی باشه.
 

jaky

عضو جدید
باید بگم سوال جالبیه و جواب ساده ای هم داره. اون دقیقا آخرین تصویر از زمین رو میبینه که کم کم (fade) کمرنگ میشه و البته بزرگ و درنهایت اونقدر کمرنگ میشه که دیگه نمیتونه تشخیص بده چیه.
دلیل: نوری که از منبع خارج میشه بر اثاث ماحیت نور بصورت کروی پخش میشه یعدی هرچه ازش دور تر شیم گستره وسیع تری رو پوشش میده. خوب حالا ما با سرعت نور داریم حرکت میکنیم. یحنی در راستای حرکت پرتو های گسیل شده از قبلمون نسبت به هم سرعتی نداریم. ولی پرتو ها با یه سرعتی(!) از هم دور میشن خوب ما فقط سرعت عرضی رو احساس میکنیم. نتیجه این که تصویر بزرگ میشه ولی روشناییش کم میشه تا این که دیگه نمیبینیمش.
البته تلاش کردم ساده بگم.
امیدوارم مفید بوده باشه.
فعلا بای
 

ozra.m

عضو جدید
یه مسئله هست که فکر کردن بهش جالبه
تا حالا به این فکر کردین اگه یه روز انسان بتونه با سرعتی بیشتر از نور سفر کنه (البته تبدیل به انرژی نشه و هنوز زنده باشه) بعد از طی یه مسافت دوباره به زمین نگاه کنه چه چیز جالبی میبینه؟:cool:
من که دفعه اول اینو شنیدم واسم جالب بود امیدوارم واسه شما هم جالب باشه.
خوب شما اگه می دونین به مام بگین چی می بینه؟؟؟
البته فکر نمی کنم که انسان زنده بمونه!!!!!
 

qmars200

عضو جدید
hey Jimmii
سوال این بود یا یک چیزی شبیه این!!!
اگر یک نفر سوار یک سفینه که به سرعت نور میتونه حرکت کنه بشه و بعد از اینکه سفینه حرکت کرد برگرده و به عقب یک نگاهی بندازه چی رو میبینه؟؟؟؟؟؟ این سوال رو فکر کنم pesare-bavafa پرسیده بود. سوال عجیبیه !!!!!!!:eek:

كسي فهميد به ما هم بگه:surprised:
 

jimmi

عضو جدید
جوابه با سرعت نور که میری پشت سرت چی میبینی؟!:

جوابه با سرعت نور که میری پشت سرت چی میبینی؟!:

باید بگم سوال جالبیه و جواب ساده ای هم داره. اون دقیقا آخرین تصویر از زمین رو میبینه که کم کم (fade) کمرنگ میشه و البته بزرگ و درنهایت اونقدر کمرنگ میشه که دیگه نمیتونه تشخیص بده چیه.
دلیل: نوری که از منبع خارج میشه بر اثاث ماحیت نور بصورت کروی پخش میشه یعدی هرچه ازش دور تر شیم گستره وسیع تری رو پوشش میده. خوب حالا ما با سرعت نور داریم حرکت میکنیم. یحنی در راستای حرکت پرتو های گسیل شده از قبلمون نسبت به هم سرعتی نداریم. ولی پرتو ها با یه سرعتی(!) از هم دور میشن خوب ما فقط سرعت عرضی رو احساس میکنیم. نتیجه این که تصویر بزرگ میشه ولی روشناییش کم میشه تا این که دیگه نمیبینیمش.
ای بابا! بازم من با آقا جکی اختلاف پیدا کردم! البته فقط راجع به اونیکی سؤال که پرسیدن با سرعت نور بری پشتت چی می بینی؟(از اون نواختره که هنوز هیچی نمیفهمم پس چیزی هم راجه بهش نمیگم) ...

من نظرمو میگم شما بفرمایید درسته یا غلط.
فرض کنید نزدیک زمین هستید و میخواید به سرعت نور برسید و مستقیم از زمین دور شید(بفرض). فرض کنید شما روتون به عقبه و زمین در مرکز دیدتونه، و بفرض تو نقطه ی مرکزی دیدتون همون وقت یه آتشفشان رو زمین داره منفجر میشه! همون لحظه که شروع میکنین به زیاد کردن سرعت، حرکت تصویری که شما از فعالیت آتشفشانه میبینید شروع میکنه به اسلو موشن(slowmotion) شدن و تا شما به سرعت نور برسید اتفاقات داخل تصویر به حالت توقف کامل میرسه(Pause میشه). و یه چیز دیگه اینکه همون طور که استاد جکی گفتن تصویر(در نقطه ی مرکزی دیدتون) همزمان با کند شدنش شروع میکنه به محو شدن و وقتی شما سرعت نور رو دارید نقطه ی کاملاً تاریکی در وسط دیدتون بوجود میاد. تاریکترین تاریکی که میتونید تصورشو بکنید. چون نورایی که از اون نقطه به سمت چشم شما درحال حرکتند مثل یه قطار جلو چشم شما صف کشیده و به سرعت شما رو دنبال میکنه اما وارد چشمتون نمیشه، چون شما دقیقاً با همون سرعت دارید ازش فرار می کنید.
اما برخلاف گفته ی جناب جکی تصویر بزرگ نمیشه، برعکس، کوچیک میشه و این دقیقاً همون اتفاقیه که هنگامه دور شدن با سرعت عادی هم اتفاق میفته فقط اینبار یه مقدار سریعتره(فکرکنم تو یه مثبت و منفی اشتباه کردید استاد).
البته یه چیزی هم راجه به اون محو شدنه بگم... این محو شدن با محو شدن عادی یه فرقی هم داره. اونم اینکه شما قبل از رسیدن به سرعت نور، نقطه مرکزی تصویرتون شروع میکنه به تغییراته رنگبندی!(اگه اشتباه نکنم همون چیزی که بهش میگن انتقال به قرمز). ینی اول قرمزیاش محو میشه و سبزا قرمز میشه و آبیا سبز و همزمان شما چیزایی رو میبینید که تاحالا نمیدیدید! بله اشعه ماورابنفش به رنگ بنفش(و بعد آبی) قابل رؤیت میشه. بعد که بیشتر سرعت میگیرید، هی قرمزیای تصویری که تاحالا میدیدید محو میشه، سبزا قرمز و آبیا سبز و فرکانسهای بالاتر و بالاتر رو به رنگ آبی می بینید. تا جایی که دیگه فرکانس تابشی ای بالاتر از اون نیست. اونوقت دیگه رنگ آبی جدیدی اضافه نمیشه و آخرین آبیها هم به سبز و قرمز تبدیل میشن و نهایتاً محو میشن.(این داستانی که تعریف کردم رو خودم نمیتونم رد کنم، اما تو ارتباطش با کمرنگ شدن به شک افتادم!! نمیدونم آیا همزمان کمرنگ شدن هم اتفاق میفته یا اصولاً کمرنگ شدنی درکار نیست و فقط همین تغییر فرکانس مرئیه که فقط در آخر به کمرنگی و محو شدن میرسه)

بذارید یه تصویر کامل(کروی) از دور و ورتون بهتون بدم.
تو حرکت با سرعت نور، اگه روتون به جلو باشه نقطه ی مرکز دیدتون موقعیتش ثابته اما هرچی اونجا باشه با روشنایی دو برابر دیده میشه. (البته تصویری که شما از این ناحیه می بینید، تصویر فروسرخ اون ناحیه، به رنگهای مرئی ه و البته شدت دوبرابر).
اجرامی که کنار شما قرار دارن(و شما وقتی به کنار نگاه میکنین اونها رو می بینید) تغییری در رنگ و شدت نورشون بوجود نیومده، ولی احتمالاً حرکت ظاهری اونا تو تصویری که از اطراف می بینید محسوسه، چون سرعتتون یخورده زیاده(!)
و درنهایت وقتی به عقب نگاه میکنید یه نقطه ی کاملاً تاریک وسط تصویرتون دارید که هیچ گزارشی از اونچه در اونجا داره اتفاق می افته به شما نمیده.
تو نواحی ای که بینابین این نقاط قرار دارن هم، این حالات به آرومی به هم تبدیل میشن.
امیدوارم سرتونو درد نیاورده باشم! :redface:
فعلاً...
 

jaky

عضو جدید
سلام
آدم وقتی اشتباه میکنه باید بپذیره.
کلا اون پست من اشتباه بود و من هم حذفش خواهم کرد.
ضمنا نمیتونم حرف شما رو تایید یا تکذیب کنم. چون نسبیت رو هنوز نخوندم.
دلیل این حرفم هم اون آزمایش اینشتاین هست که در اون سرعت نور رو دو ناظر یکی ثابت و دیگری متحرک اندازه میگیرن و هردو به یک عدد میرسن. پس اصلا نمیتونم بگم که اگه باسرعت نور حرکت کنیم بقول شما فتون ها باما میان و به ما نمیرسن یا میرسن.
ولی یک حقیقت وجود داره که ما با سرعت نور نمیتونیم حرکت کنیم.
پس من دیگه تا با استادم در این باره صحبت نکردم چیزی مطرح نمیکنم. چون واقعا نمیدونم.
درمورد نو اختر هم قول میدم بعدا یه تاپیک بزنم درمورد روند تشکیل ستاره و توش مفصل توضیح بدم( تابستون بیکارم حتما این کار رو انجام میدم).
خوب فعلا بای
 

jimmi

عضو جدید
سلام
آدم وقتی اشتباه میکنه باید بپذیره.
کلا اون پست من اشتباه بود و من هم حذفش خواهم کرد.
ضمنا نمیتونم حرف شما رو تایید یا تکذیب کنم. چون نسبیت رو هنوز نخوندم.
دلیل این حرفم هم اون آزمایش اینشتاین هست که در اون سرعت نور رو دو ناظر یکی ثابت و دیگری متحرک اندازه میگیرن و هردو به یک عدد میرسن. پس اصلا نمیتونم بگم که اگه باسرعت نور حرکت کنیم بقول شما فتون ها باما میان و به ما نمیرسن یا میرسن.
ولی یک حقیقت وجود داره که ما با سرعت نور نمیتونیم حرکت کنیم.
پس من دیگه تا با استادم در این باره صحبت نکردم چیزی مطرح نمیکنم. چون واقعا نمیدونم.
درمورد نو اختر هم قول میدم بعدا یه تاپیک بزنم درمورد روند تشکیل ستاره و توش مفصل توضیح بدم( تابستون بیکارم حتما این کار رو انجام میدم).
خوب فعلا بای
ممنون از جواب منطقی و منصفانه تون.
من باید اینم میگفتم که تو حرفام هیچ نظریه فیزیکی ای رو درمورد وضعیت خاصه سرعت نور درنظر نگرفتم و فقط از دید یه آدمه غیرفیزیکی(مکانیکی) و با فرض یه حالتی مثل سرعت صوت این جوابارو گفتم.(بنابراین، اون جواب من یه جوابه ناقص، و احتمالاً نادرسته که فقط جنبه ی تخیلی داره!)
کاملاً درسته که اولاً در مورد رسیدن به سرعت نور باید طبق نظریه های فیزیک صحبت کرد و ثانیاً اینکه با فرض امکان رسیدن به سرعت نور(یا نزدیکش) واقعاً چه بلایی سره سرعتهای نسبی و زمان و مکان و اینها میاد به این سادگیا که من گفتم نخواهد بود!:)
بازم ممنون:gol:
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش ها: jaky

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستان نجومی سلام
یکی میتونه در مورد نظریه خورشید مرکزی کوپرنیک وکلیسا ویا هرمطلب اضافیمربوطه یه توضیحی بده
ممنون میشم
 

hamid_gofteman

عضو جدید
یه کتابی خوندم به اسم اسرار کهکشانی! سوالم شاید خیلی غیر علمی باشه! ولی تو این کتاب نظریه ی وجود انسان های غیر زمینی بررسی شده! و حتی سفرهای متعدد اون ها به زمین رو با یک سری مدارک ثابت کرده!!! میشه در این مورد یه سری اطلاعات بهم بدی!
 

Similar threads

بالا