طرح پله پله تا ملاقات خدا

tiny memar

عضو جدید
سلام فلق جون منم تازه اين تاپيك رو پيدا كردم :w42:
خيلي ممنون از تاپيك زيبات ، يه سلام هم به همه يبچه هاي خوب وصميمي اينجا ،من 51 صحفه را اينجا خوندم خوش بحال اونهايي كه از اولين پله اينجا بودن;)حالا هم من نمي دانم چقدر دير آمدم اما اميدوارم بهتون برسم تمام سعيم را ميكنم
يه پيشنهاد هم دارم براي فعالتر شدن تاپيك :لطفا بعد از معرفي هر پله توسط فلق خانم همه هر تجربه يا نكته اي به نظرشون ميرسه در ميان بذارن ما با هم داريم اين پله ها را ميريم بالا و بايد هر شبهه يا سوالي داريم ذكر كنيم و يا نكته يا تجربه اي كه به درد ديگران بخوره همه بايد كمك كنن براي بالا رفتن از اين پله ها نه فقط فلق جون:victory:اين باعث ميشه كه هر پله تثبيت بشه بعد پله ي بعدي رو شروع كنيد:w17::w33:
اميدوارم موفق باشيد براتون دعا مي كنم كه اين پله ها را با موفقيت بالا برين:w11:
 

okanava

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستش اول عذرخواهی می کنم نمی دونستم باید کجا این حرف ها رو بزنم .به هر حال ...
از مکررترین درخواست ها و دعاهای من به درگاه خدا تنها بنده ی خالص او بودن است.


من هرگز آن طور که باید حتی فرایض دینی ام را انجام ندادم .نوعی غفلت سهوی در نوجوانی و عمدی در جوانی .
اما این را از خود خودش خواستم .
اولین دعایی است که سر نماز دارم و بزرگترین حاجتم .(بنده خوب )
بی توجه به قدم اول : نماز خواندن
دروغ نگفتن و حجاب داشتن .مسخره و غیب. دشمنی و عداوت .کینه و حسادت .
بی گذشت و نا سپاس .
نامهربانی و تهمت و ریا ...

فکر می کنم خود شیطان باشم :) اما در بیشتر آدم ها این ها کم و بیش هست .منم در زمانش همین طور می شم.
آدم های اطرافم خیلی منزه از اشتباه نیستند .وقتی بهشون نگاه می کنم می بینم حتی اگرم که بخوام بازم عوض می شم .
در این دنیا برای یه آدم مذهبی خیلی سخته چه برسه به من که .
بعضی وقت ها خیلی احساس تنهایی می کنم .
دوستان وآشنایانی که تحصیلات عالی دارند وقابل تحسین هستند,
اما از حق که نمی شه گذشت من کسانی را که حقیقت ایمان قلبی و پاکی وجود و روشنی اندیشه را ناخواسته به من نشان دادند از یاد نمی برم .
این ها تندیسی از نور خداوند بودند که هر از گاهی بر من ظاهر می شدند ,
و از خدا برایشان چه بخواهم که کامل تر از هر صفتی هستند ؛

دوستان سوال من از شما : آیا فکر می کنید اگر تا مدتی دیگر یه ماه ... پنج ماه و نه بیشتر , مبلغ لازم برای سفر حج را داشتم خوادند اجازه می دهد ! یعنی اگر طلب کرد و می باست برم .جای من بودید می رفتید .؟ با این همه بار گناه .
پیش خدا این همه کاستی و زشتی و پلیدی خیلی خجالت اوره .
راستش یه امتیاز مثبت اگه به خودم بدم ,این ماه ها برای اولین بار از خوندن قرآن به فکر فرو می رم متعجب می شم .و احساس آرامش می کنم.
اینم ایه های زیبایی که الان بهش برخوردم:
و هم درطلب رضای خدا راه صبر پیش گیرند و نماز به پا می کنند و
انچه نصیبشان کردیم بفقرا پنهان و اشکار انفاق میکنند و در عوض بدی های مردم ,نیکی می کنند .اینان هستند که عاقبت منزلگاه نیکو یافتند.

-انها که به خدا ایمان آورده و دل هاشان به یاد خدا ارام می گیرد و اگاه شوید که تنها یاد خدا آرام بخش دلهاست .
(این آیه خیلی بهم فاز داد انگاری برای من گفته شده بود.)

-و انانکه به خدا ایمان اورده و بکار نیکو پرداختند خوشا به احوال آنها و مقام نیکوی انها .

سوال مهم ترم :
ایا این دعا ها ی من برای بنده ی خالص و نیک می تونه دلیلی برای سفر حج باشه ؟؟؟
اصلا" این عقیده ها درست است .شما فک می کنید درجه مذهبی یا ایمان پایینم چرا لحظه لحظه این سفر را جذاب تر می کند؟؟؟

ممنونم .
 

okanava

عضو جدید
کاربر ممتاز
سعی می کنم با کمک شما همه ی پله ها رو طی کنم .واقعا" عجیبه که حتی یه بار هم به این تالار نیومده بودم خیلی چیزا پیدا می شه .ازتون ممنونم .فک می کنم باید بگم ازتون شرمنده ام .دوست عزیز .
 

phalagh

مدیر بازنشسته
اول بهتون سلام میکنم.
جالبه تا پامو گذاشتم تو سایت. یهو این تاپیک پست خورد. گاهی وقتا خدا یهو یه تلنگر که سهله یکی محکم میزنه پشت گردنت تا به خودت بیای. (منظورم خود نوعی بود.)
نوشتتون رو خوندم. نوشته ای که معلومه پر از احساس و اخلاصه. این رو تو تک تک جملاتش دیدم. چون بی ریا نوشته شده بود.
نظر من اینه که همین احساس نسبت به خدا. همین اخلاص تو ارتباط. و این بی ریایی در دلتون اون شوق رو ایجاد کرده. و نظر شخصی من هم اینه که این اشتیاق هیچ ربطی به نماز خوندن یا نخوندن و خیلی چیزای دیگه نداره. نمیگم اونا لازم نیست. نمیگم نباید باشه. در لزومش هی شکی نیست. اما گاهی وقتا بعضیها رو میبینم که که بدون اونا هم چنان ارتباط عارفانه ای با خداشون دارن که من یکی اول از خودم بعد از خدام خجالت میکشم. اما این سفر میتونه خیلی سازنده باشه. خیلی. به خصوص برا کسانی که روحشون در تکاپو و جستجوهه. و فکر میکنم شما هم جزء این دسته از افراد باشید.
چه به ایم سفر برید چه نرید دعا یادتون نره .... و یا به قولی: میان ربنای سبز دستانت دعایم کن.
 

okanava

عضو جدید
کاربر ممتاز
حتما" من حتی همین لحظه که نگاهی گذرا به پست ها انداختم شوکه شدم .هیچ نمی دونستم که این جا بهترین دوستان رو می تونم پیدا کنم .و از لحظه اول شما رو دعا کردم .همیشه یادم می مونید و حتما" روی سفر بیشتر فک می کنم البته اگر هر وقت چیری و لازم می دونستید که بدونم تند و سریع گوش به حرف ایستادم .
 

tiny memar

عضو جدید
okvana جان منم نظري مشابه فلق جان دارم
تو اگه مي دونستي خدا چقدر بزرگ و رحيم هست و چقدر مشتاق هست كه تو يك قدم برداري تا اون صد قدم بسوي تو برداره اونوقت اينقدر نااميدانه صحبت نمي كردي
خدا همين كه بنده اش هستي تو را مي پذيره و سوال نمي كنه كه چرا حالا آمدي چرا دير آمدي چرا با اين كوله بار آمدي ؟؟ نه خدا خيلي بالاتر از اين حرفاست عزيزم
اميدوارم كه ديگه اينطور ناميدانه در اين مورد صحبت نكني و اينطور به حج نگاه نكني
موفق باشي;)
 

okanava

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی .درسته .اما من یه جورایی ام .نمی دونم .خجالت زده .یا دقیقا" نمی دونم چی .دارم این پله های فلق عزیز را تمرین می کنم .خیلی زیبا است ودر ضمن ممنونم خداوند خیلی رحیم است .
 

aminbeiranvand

عضو جدید
اول بهتون سلام میکنم.
جالبه تا پامو گذاشتم تو سایت. یهو این تاپیک پست خورد. گاهی وقتا خدا یهو یه تلنگر که سهله یکی محکم میزنه پشت گردنت تا به خودت بیای. (منظورم خود نوعی بود.)
نوشتتون رو خوندم. نوشته ای که معلومه پر از احساس و اخلاصه. این رو تو تک تک جملاتش دیدم. چون بی ریا نوشته شده بود.
نظر من اینه که همین احساس نسبت به خدا. همین اخلاص تو ارتباط. و این بی ریایی در دلتون اون شوق رو ایجاد کرده. و نظر شخصی من هم اینه که این اشتیاق هیچ ربطی به نماز خوندن یا نخوندن و خیلی چیزای دیگه نداره. نمیگم اونا لازم نیست. نمیگم نباید باشه. در لزومش هی شکی نیست. اما گاهی وقتا بعضیها رو میبینم که که بدون اونا هم چنان ارتباط عارفانه ای با خداشون دارن که من یکی اول از خودم بعد از خدام خجالت میکشم. اما این سفر میتونه خیلی سازنده باشه. خیلی. به خصوص برا کسانی که روحشون در تکاپو و جستجوهه. و فکر میکنم شما هم جزء این دسته از افراد باشید.
چه به ایم سفر برید چه نرید دعا یادتون نره .... و یا به قولی: میان ربنای سبز دستانت دعایم کن.
قصه از چه قراره؟منم می خوام باشم
 

سمیه نوروزی

عضو جدید
قصه از چه قراره؟منم می خوام باشم[/quote]

قصه ي يه سري رهرو ه که مي خوان با يه سري پله که رو نفسشون مي سازن برن بالا ...برن شايد خداشون و پيدا کنن

تو با مني اما من از خودم دورم
دوست داريم نزديک بشيم
هستي ؟ بسم الله....
(توي صفحه ي قبلي فلق جان اسم پله هايي که تا حالا ساخته شده رو ليست کردن)
 

okanava

عضو جدید
کاربر ممتاز
دشمن شما و دشمن دوستت شرمنده دو عالم باشه .این حرفها کدومه .
پله ها خیلی مشکل ان .من هنوز اولی هستم .بسم الله .همش یادم می ره .این جوری باشه دیر می رسم از همه عقب می مونم .
 

phalagh

مدیر بازنشسته
میدونی من چی کار کردم برا این مرحله؟
اومدم رو یه تیکه کاغذ نوشتم پله اول بسم الله الرحمن الرحیم.
زدم رو آینه اتاق که کنار در بود.
دیگه هر وقت چشمم بهش میخورد. حتی اگه قصد انجام کاری رو هم نداشتم خود به خود این ذکر میومد رو زبونم. خیلی حس خوبی بود. دیگه بعدش کم کم که عادت کردی نیازی به کاغذ چسبوندن هم نداری.
البته اینو میتونی برا تمام مراحل به کار ببری. حتی میتونی به کسی بگی که بهت یادآوری کنه.
مثلا ما تو خوابگاه که بودیم. چند تا مسائلی رو که مخواستیم یادمون بمونه میزدیم رو کمد. چون تو چشم بود همیشه حواسمون بهش بود.
یا قرار گذاشته بودیم. وقتی دور هم بودیم اگه یه دفه حرفمون میرفت به سمت غیبت اونی که حواسش بود میزد رو پاش. دیگه دو سه تای دیگمون هم که عضو همون اتقاق بودیم و در جریان بودیم. متوجه میشدیم و بحثو عوض میکردیم.
 
آخرین ویرایش:

okanava

عضو جدید
کاربر ممتاز
حتما"این کارو امتحان می کنم بلکه بشه که داره می شه . راستی :
حال دنيا را بپرسيدم من از فرزانه اي
گفت يا بادست يا خوابست يا افسانه اي

گفتمش احوال عمرم را بگو تا عمر چيست
گفت يا برقيست يا شمعيست يا پروانه اي

گفتمش انان كه ميبيني بر او دل بسته اند
گفت يا كورند يا مستند يا ديوانه اي

مرسی فلق جون چه امضای پر مفهومی .مفهموش به این پله ها هم می خوره .
البته امضای قبلی شما در عین بدیهی و عادی بودن نیز بسیار زیبا بود که این شعر بوده .


در خلوت شب ز حــق صـدا مي آيد ... از عطر سحر بوي خدا مي آيد
با گوش دگر شنو به غوغاي سکوت ... کز مرغ شب ، آواز دعا مي آيد

ضمن این که یه امضای مشهور در گذشته ها داشتین که نمی دونم چیه اما تعریفشو شنیدم .اگه یادتونه می شه لطف کنید .
راستش دارم عادت می کنم به پله اول وقتشه با 1 بسم الله قدم بزارم رو پله بعدی ...شاید دوستان تعجب کنند مگه یه پله چه خبره که انقد طول می کشه .این که پله معمولی نیست . یه پاگرد طولانی است که بسته به عزم شما تموم می شه و خیلی هم خوش می گذره وقتی ببینی همه ی راهو طی کردی .امیدوارم خداوند همه ی جوون های دنیا رو به خوشبختی برسونه مخصوصا" مملکت ما رو.یا علی .
 

phalagh

مدیر بازنشسته
پله چهار دهم : نظم و انظباط

پله چهار دهم : نظم و انظباط

خب بالاخره بعد از کلی تاخیر و کلی شرمندگی.... اومدیم تو مرحله جدید.
این اولین مرحله تو سال جدیده. انشاءالله که خدا هم یارمون باشه.

*****
اسلام بعنوان دینی جامع و جهانی - بر نظم و برنامه ریزی در زندگی فردی و اجتماعی پیروانش تاکید کرده به آنان سفارش می کند که تمامی کارهای خود را طبق برنامه و بطور منظم انجام دهند و از بی نظمی بپرهیزند. در همین زمینه مهمترین احکام و مقررات خود را با نظم حاکم بر جهان - هماهنگ ساخته- مسلمانان را برعایت دقیق آن فرا خوانده است تا آنجا که آنان بایستی اوقات نمازهای روزانه را با توجه به گردش منظم منظومه شمسی و حرکت زمین تعیین کنند بحدی که ( برای مثال) اگر نماز ظهر را حتی یک دقیقه پیش از رسیدن نیمروز یا نماز صبح را پیش از طلوع فجر اقامه کنند از ایشان پذیرفته نیست.
آثار نظم و انظباط:
۱)) بهره گیری بیشتر از زندگی: استفاده بهتر و بیشتر از زندگی و جلوگیری از هدر رفتن سرمایه و استعداد- نیازمند برنامه ریزی دقیق و رعایت نظم در تمامی فعالیت ها است.
با مطالعه زندگی حضرت امام خمینی ( ره ) بروشنی میتوان دریافت که از جمله عوامل موثر در زندگی - تحصیل و مبارزاتشان- برنامه ریزی صحیح و پایبندی به نظم بوده است. یکی از شاگردان ایشان در این باره می گوید:
نظم دقیق در زندگی ... از ویژگیهای معروف حضرت امام ره است که شاید از زبان دیگران مکرر شیده باشید براستی عجیب بود که حتی برای مطالعه و قرائت قران و کارهای مستحب و حتی زیارتها و دعاهایی که در وقت خاصی هم وارد نشده بود وقت خاصی را تنظیم کرده بودند و هر کاری را بر طبق همان زمان بندی و تنظیم خاص انجام می دادند بطوری که برای هر کس که مدتی با ایشان مانوس و معاشر می شد مشخص بود که در چه ساعتی مشغول چه کاری و انجام چه عملند اگر چه در حضور ایشان نباشد و فرسنگها از محضرشان دور و جدا باشد.
۲))نتیجه بخشی کارها: حاکم کردن نظم و انظباط در کارها موجب می شود که هر کاری بجا و بموقع انجام پذیرفته - نتیجه بخش و سودمند باشد. فردی که در جلسات- سخنرانی ها- رفت و آمدها- وعده ها و ... نظم را رعایت می کند فعالیتهایش از نتیجه بهتر و بیشتری بر خوردار خواهد شد.
۳)) تنظیم افکار: از جمله عوامل موثر در نظم فکری انسان- رعایت نظم در رفتار فردی و اجتماعی است. کسی که در تمامی کارهایش پایبند به نظم است افکار گوناگونش نیز از یک طبقه بندی و تنظیم خاصی برخوردار شده - با داشتن این ویژگی برجسته و پسندیده - پله های رشد و کمال را بهتر و سریعتر طی خواهد کرد.
حضرت امام خمینی ( ره ) نظم فکری را نتیجه نظم در رفتار دانسته- می فرماید: اگر در زندگی مان- در رفتار و حرکاتمان نظم بدهیم- فکرمان بالطبع نظم می گیرد- وقتی فکر نظم گرفت یقینا از آن نظم فکری کامل الهی بر خوردار خواهد شد.
۴)) جلوگیری از اتلاف عمر دیگران: کسی که درزندگی خود منظم است وکارهایش را براساس یک برنامه ریزی حساب شده انجام می دهد در برخورد با دیگران نیز نظم را رعایت کرده از تلف شدن وقت و عمر آنان جلوگیری می کند زیرا با اجرای نظم و سامان دادن فعالیتهایشان موجب خواهد شد که دیگران در مدت زمانی که با او هستند بیشترین بهره را برده عمرشان پربارتر گردد.
۵)) نظم دهی بدیگران: فردی که زندگی- رفتار و حتی فکرش را منظم کرده وبه این ویژگی پسندیده آراسته شده است الگوی موثری برای دیگران بوده از همین راه آنان را به اجرای نظم و انظباط در کارها وا می دارد. حضرت امام خمینی ره که زندگی و رفتارش نمونه و سرمشق کامل برای مسلمانان بلکه تمامی انسانها است با برنامه ریزی و نظم در کارها تاثیر شگرفی در نظم دهی بدیگران داشته است تا آنجا که یکی از شاگردان ایشان می گوید: من حدود ده سال در نجف خدمتشان بودم کارهایی را از ایشان مشاهده می کردم که واقعا برای ما الگو بود یکی از این امور نظم در کارهایشان بود.
پیامدهای بی نظمی:
۱)) ایجاد هرج و مرج: کسی که به برنامه ریزی اهمیتی نمی دهد به دلیل بی نظمی در کارهایش به نتیجه مطلوب دست نمی یابد و همواره در زندگی دچار هرج و مرج و سردرگمی بوده جامعه را نیز به این سو خواهد کشاند. حضرت امام خمینی ره بی نظمی را آفت بزرگی می داند که موجب فساد در کارهاست: بدون نظم یک امری تحقق پیدا نمی کند یعنی فاسد می شود. و در جای دیگر آن را موجب نابودی جامعه قلمداد کرده است: جامعه نظم لازم دارد اگر نظم از کار برداشته شود جامعه از بین می رود.
۲)) خدشه دار شدن شخصیت اجتماعی: از جمله عواملی که شخصیت اجتماعی انسان را تحت الشعاع قرار داده آن را خدشه دار می کند بی نظمی در کارها ودر بر خورد با دیگران است چرا که افراد جامعه بروشنی در می یابند که فرد بی انظباط و نا منظم موجب هرج و مرج در کارها و هدر رفتن وقت و عمر آنان شده از پیشرفت و ترقی شان جلوگیری می کند. بهمین دلیل او را از میان خود رانده برایش ارزش چندانی قائل نمی شوند.
۳)) پایمال شدن حقوق دیگران: کسی که کارهای مردم را به تاخیر می اندازد و به بعضی اجازه می دهد که ساعتها وقتش را بگیرند در نتیجه فرصت ملاقات با دیگران و انجام کارشان را از دست می دهد و نمی تواند بموقع جهت تدریس در کلاس درس- جهت انجام کار در محل کار وغیره حضور یابد... چنین فردی بدلیل بی نظمی در کارها حقوق دیگران را پایمال کرده و به آنان ستم روا داشته است. امیر مومنان علی ع بی توجهی به حقوق دیگران را از جمله دلایل تنهایی و بی یاوری انسان معرفی می کند: من دلائل الخذلان الاشتهانه بحقوق الاخوان- از دلایل ( تنهایی و) دوری انسان از دیگران - سبک شمردن حقوق برادران دینی است.
۴)) هدر رفتن سرمایه ها: از بین رفتن امکانات مادی نیز یکی از پیامدهای بی نظمی است. بعنوان نمونه- اگر کسی برای برگزاری یک جشن - افراد زیادی را دعوت کند و پس از تهیه امکانات و غذا بدلیل بی برنامگی و عدم اطلاع بموقع میهمانها- جشن برگزار شود امکانات او هدر رفته است.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
عجب چیزیه این مرحله ها...
خودم خیلی باید روش تمرین کنم.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
حتما"این کارو امتحان می کنم بلکه بشه که داره می شه . راستی :
حال دنيا را بپرسيدم من از فرزانه اي
گفت يا بادست يا خوابست يا افسانه اي

گفتمش احوال عمرم را بگو تا عمر چيست
گفت يا برقيست يا شمعيست يا پروانه اي

گفتمش انان كه ميبيني بر او دل بسته اند
گفت يا كورند يا مستند يا ديوانه اي

مرسی فلق جون چه امضای پر مفهومی .مفهموش به این پله ها هم می خوره .
البته امضای قبلی شما در عین بدیهی و عادی بودن نیز بسیار زیبا بود که این شعر بوده .


در خلوت شب ز حــق صـدا مي آيد ... از عطر سحر بوي خدا مي آيد
با گوش دگر شنو به غوغاي سکوت ... کز مرغ شب ، آواز دعا مي آيد

ضمن این که یه امضای مشهور در گذشته ها داشتین که نمی دونم چیه اما تعریفشو شنیدم .اگه یادتونه می شه لطف کنید .
راستش دارم عادت می کنم به پله اول وقتشه با 1 بسم الله قدم بزارم رو پله بعدی ...شاید دوستان تعجب کنند مگه یه پله چه خبره که انقد طول می کشه .این که پله معمولی نیست . یه پاگرد طولانی است که بسته به عزم شما تموم می شه و خیلی هم خوش می گذره وقتی ببینی همه ی راهو طی کردی .امیدوارم خداوند همه ی جوون های دنیا رو به خوشبختی برسونه مخصوصا" مملکت ما رو.یا علی .
چه خوب امضا رو یادتونه؟ یادداشت کردین؟
بعد یادم نمیاد کدومو میگین؟ امضا زیاد عوض میکنم. حداقل یه تیکه یا یه کلمشو بگین.
در مورد امضاها هم حرف میزنین؟
 

tiny memar

عضو جدید
فلق جون عجب پله اي گذاشتي جلوي پاي ما!!!خدا خدش كمك كنه كه اين پله رو هم بالا بريم:D
 

arman_m45

عضو جدید
دست از طلب ندارم تا كام من بر آيد.........

دست از طلب ندارم تا كام من بر آيد.........

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان
نميدونم از كجا شروع كنم
راستش اول كه اين تاپيك رو ديدم به طور زايدالوصفي خوشحال شدم و حس كردم ميتونم قبل از اينكه كاملاْ غرق بشم با تمسك به اين ريسمان خودمو از باتلاق نجات بدم
با خودم گفتم چقدر عاليه كه تو پله اول(15 ارديبهشت تا اول خرداد) ميتونم بهتون ملحق بشم(غافل از اينكه مگه ميشه تو كمتر از 10 روز اين همه پست بياد!!!!!!)

به هر حال خيلي دلم ميخواد كه بتونم عضوي از اين كاروان باشم و به كمك شما پله ها رو طي كنم . پيشاپيش ازتون ممنونم :w27:

راستي بهتون تبريك ميگم سفر فوق العاده اي رو شروع كردين
اميدوارم همتون تك تك پله ها رو با موفقيت طي كنين و به عرش برسين
 

tiny memar

عضو جدید
سلام بچه های گل :smile: ؛ چه خبر با این پله چه میکنید ؟ اراده آدم تو این پله بخوبی محک زده میشه :Dمن که دارم آرام این پله را طی میکنم چون یدفعه ای که نمیشه:confused:؛ فلق جون اینجا بیشتر سر بزن :gol:
 

phalagh

مدیر بازنشسته
والا من منتظرم شايد يكي يه چيزي بگه. يه نظري در مورد موضوعات هر مرحله بده اما خوب كسي چيزي نميگه. اين تاپيك هم چند جانبست. يعني شبيه به گفتگو ميمونه. نميشه من با خودم حرف بزنم. مطمئنا من در كنار هر پستي پاسخي خواهم داشت. و مرتبا سر ميزنم.
 

arman_m45

عضو جدید
بابت استقبال گرمتون خيلي ممنون
اما يه چيزي:
اگه يه بار ديگه پستمو بخونين ميبينين كه من خودم در لفافه به اشتباهم اعتراف كردم و گفتم كه اولش اين فكرو كردم!!!
استفهام انكاري: "(غافل از اينكه مگه ميشه تو كمتر از 10 روز اين همه پست بياد!!!!!!) "

***​
اميدوارم با پايان امتحانات و آزاد شدن وقت دوستان اين تاپيك مفيد مثل گذشته پر رونق بشه!​
 

سمیه نوروزی

عضو جدید
سلام دوستان.
مرسي فلق جون بابت اين پله ... ....... داشتم فكر مي كردم چقدر خوبه كه اينو حالا كه نزديكا ي امتحاناس داريم تمرين مي كنيم....;) ان شاالله هممون موفق بشيم..
 

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همه عزیزان شرکت کننده دراین طرح معنوی:gol:
من تازه عضو سایت شدم الان اتفاقی این تاپیک را دیدم وقتی نپست دوست عزیزمونو خوندم نمیدونید چقدرخوشحال شدم و چه حس معنوی قشنگی بهم دست داد ولی وقتی اخرین صفحه را خوندم دیدم ناراحت شدم دیدم مدتهاست کسی به اینجا سرنزده !ایا طرح تمام شده؟یامشکلی هست
 

tebyan

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
والا من منتظرم شايد يكي يه چيزي بگه. يه نظري در مورد موضوعات هر مرحله بده اما خوب كسي چيزي نميگه. اين تاپيك هم چند جانبست. يعني شبيه به گفتگو ميمونه. نميشه من با خودم حرف بزنم. مطمئنا من در كنار هر پستي پاسخي خواهم داشت. و مرتبا سر ميزنم.
می تونید بیشتر نسبت به آسیب های جدید جامعه ی خودمون و حتی سایر جوامع انسانی بحث کنید.
بالاخره هر شخصی یه دقت مختص خودش و داره و می تونه سایرین و نسبت به دیدگاه های خودش مطلع کنه
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا