من از اولش هم خواستم که جبهه گیری نکنین
بیاین یاد بگیریم که راحت حرفامونو بزنیم و به دیگران هم اجازه بدیم نظرشون رو بگن
فقط فکر کنم یه برداشت اشتباه از صحبت های من شده اگه من گفتم که وظیفه مادری وتربیت فرزندان مقدسه و با کار کردن خانم ها زیاد موافق نیستم نگفتم که خانوما باید تو خونه بمونن و بشورن و بپزن به نظر من اگه یه مادر بخواد مادر نمونه باشه و بتونه از پس تربیت بچه ها و... اونم تو این زمونه بر بیاد باید اطلاعات عمومی قوی در مورد علوم روانشناسی . پزشکی حتی تغذیه و.... داشته باشه پس خانه دار بودن در تضاد با دانشگاه رفتن و حضور در اجتماع و... نیست . حداقل منظور من این نبود .
من خودم خیلی از افراد رو می شناسم که تحصیلات دانشگاهی دارن اما خانه دار هستن و مطمئنا بچه های که زیر دست این مادر ها تربیت میشن با بچه هایی که مادراشون بیسوادن ویا مادر هایی که بیرون از خونه کار می کنن فرق دارن .البته وضع مالی خوبی دارن !
در علوم اجتماعی همه چیز نسبیه اینو واسه اون دوستی گفتم که گفتن مادرشون شاغل بود ولی ایشون از دوستاشون بهتر بودن من به نظرشون احترام می ذارم ولی حداقل من که به زندگی خیلی از بچه های اطراف خودمون توجه کردم دیدم که در بعضی موارد این ضعف مشخص میشه باز هم میگم ممکن خیلی از بچه ها دارای مادر خونه دار باشن ولی از فرزندان خانم ها یی که بیرون کار می کنن ضعف کمتری داشته باشن .
خب پس منظور من رو متوجه شدین .
در مورد او دوست عزیزی هم که گفتن کار کردن خانم ها خیانت به کودکانه !!!!!
والله ماکه همچین چیزی نگفتیم هر کی گفته غلط کرده ! اصلا کسی نمی تونه مانع کار کردن خانم ها بشه من فقط می خوام دلیلش رو بدونم . لطفا دیگه از این جمله ها که باعث انحراف بحثمون میشه نگین .
دوست عزیز خطاب شما با منه؟
اگر بله خوب من نمیدونم چرا شما برداشت کردید که من جبهه گیری کردم؟! من نظرات و تجربیات خودم رو بیان کردم و نه بیشتر!
من از صحبتهای شما برداشت نکردم که با تحصیلات زنان مخالفید! بلکه برداشت من این بوده که شما اولین و مهمترین وظیفه زن رو بچه داری و خانه داری میدونید و بهش میگید وظیفه مقدس!
بودن در اجتماع رو چی تعریف میکنید؟ من اونرو ارتباط مستمر و پویا با گروهی از افراد دارای شرایط اجتماعی متنوع تعریف میکنم! روابطی که منجر به رشد مداوم و فعال زن بشود! و همینطور روابطی که در ان زن به عنوان عضوی مطرح شود که از اون سودی به افراد دیگر غیر از خانواده میرسد! روابطی مه در اون زن احساس کنه داره خدمتی انجام میده خارج از چهار چوب خانواده!
با این توصیف خرید های روزانه ، کلاسهای گوناگون و غیره رو رابطه اجتماعی موثر تعریف نمیکنم!
از طرف دیگر ایا از نظر شما همه اموزش های زنان باید در چهارچوب تربیت فرزندان و وظیفه مقدس تعریف بشه؟
ایا هر نوع اموزش دیگری که در تربیت فرزندان ضروری نیست برای زنان هم غیر ضروریه؟ اگر نه ایا زنان نمیتوانند با وجود داشتن دانش در زمینه های غیر تربیتی در حوزه مربوط به اموخته های خودشون کار کنند؟
ایا مادری یک وظیفه ازلی است؟
من هرگز نگفتم از بقیه برتر بودم ! گفتم احساس افتخار میکردم! این احساس من بود!
حتماً کیفیت تربیت کودکان در ارتباط مطلق با شاغل بودن و نبودن مادران نداره! ولی شاغل بودن مادر در شرایط یکسان میتونه به صورت یک عامل به شدت مثبت در تربیت فرزند خودش رو نشون بده!
میرسیم به حرف شما در مورد اینکه بچه هایی رو دیدید که با مادر خانه دار مشکلات کمتری داشتند تا با مادر شاغل!
خوب من برعکسشو دیدم ! فکر میکنم در این مورد تجربیات من و شما کافی نباشه و باید یک روانشناس نظر بده!
در مورد خیانت مادر در حق کودک! مگر من گفتم شما همچین حرفی زدید؟ در واقع هستند افرادی که فکر میکنند زن با کار کردن در خارج از منزل نمیتونه به خوبی به فرزندش رسیدگی کنه و از تربیت اون باز میمونه و منجر به این میشه که رابطه ضعیف تری با فرزندش داشته باشه و در نهایت این فرزند با مشکلات متعدد در زندگیش رو به رو میشه!
در این شرایط بسیاری افراد (و نه شما) تقصیر رو بر عهده زن میدونند و معتقدند این زن در حق بچه هاش کوتاهی کرده !
اگر کودکی دچار مشکلات روحی و روانی بشه مشکل لزوماً شاغل بودن مادر نیست بیکه حتماً باید عوامل دیگری رو هم مثل رابطه فرزند با پدر و یالا شرایط خاص روانی و محیطی هم در نشر گرفته بشه!
اونچه که من در این تاپیک مطرح کردم تماما! در رابطه با بحث بوده و اصلاً از بحث منحرف نشدم!
شما فقط میخواهید دلیل کار کردن زن ها رو بدانید؟
باشه نظر من اینه:
زن انسانیه که مثل هر کس دیگر دوست داره مفید واقع بشه و فعالیت داشته باشه! اگر کار زن در خانه این نیاز اون رو مرتفع نکنه این حق طبیعیه زنه که این نیاز رو با کار در خارج از خانه مرتفع کنه!
از نتایج ثانویه کار کردن زن در خارج از خانه میتونیم به نفع اقتصادی و افزایش تجارب اجتماعی زن و همینطور افزایش استقلال زن اشاره کنیم!
به طور کلی این حق زن است که مایل به کار کردن به عنوان یک انسان باشد!
کار جوهر مرد نیست بلکه جوهر ادمی است!
و همونطور که همه مردها برای یک کار ساخته نشدند و علایق و استعداد های متفاوتی دارند ، زنان هم برای خانه داری و بچه داری متولد نشده اند و استعدادها و علایق منتوعی دارند!
پس سوال من اینه: زن با استعداد و علاقه مند به یک حرفه خاص چرا کار نکند؟