مشاعرۀ سنّتی

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
رخشید یاد عشق كهن در نگاه ما
آهی از آن صفای خدایی زبان دل
اشكی از آن نگاه نخستین گواه ما
ناگاه عشق مرده سر از سینه بركشید
آویخت همچو طفل یتیمی به دامنم
آنگاه سر به دامن آن سنگدل گذاشت

تنها کسی که خوب مرا درک میکند
یک روز زادگاه مرا ترک میکند
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست آن باشد که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

یارب اندر کنف سایه آن سرو و بلند
گر من سوخته یکدم بنشینم چه شود

مجدد ببخشید تشکر ندارم وگر نه حتما از اشعارت تشکر میکردم
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
دل خورشيدي اش از ظلمت ما گشت ملول
چون شفق بال به بام شب يلدا زد و رفت

همنواي دل من بود و به تنگام قفس
ناله اي در غم مرغان هم آوا زد و رفت
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل به یار بی وفای خویشتن
دادم و دیدم سزای خویشتن

زخم فرهاد و من از یک تیشه بود
او به سر زد، من به پای خویشتن

نسیم بر سر گل بشکند کلاله سنبل
چو در میان چمن بوی آن گلاله بر آید

ببخسید تشکر ندارم
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
نسیم بر سر گل بشکند کلاله سنبل
چو در میان چمن بوی آن گلاله بر آید

ببخسید تشکر ندارم

دگر قمار محبت نمی‌برد دل من
که دست بردی از این بخت بدبیارم نیست

من اختیار نکردم پس از تو یار دگر
به غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
دگر قمار محبت نمی‌برد دل من
که دست بردی از این بخت بدبیارم نیست

من اختیار نکردم پس از تو یار دگر
به غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست


تنهای ام را با تو قسمت میکنم سهم کمی نیست
گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنهای ام را با تو قسمت میکنم سهم کمی نیست
گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست

تو روی سخت قضا و قدر ندیدستی
هنوز آنچه تو را مینماید آستریست

از آن، دراز نکردم سخن درین معنی
که کار زندگی لاله کار مختصریست
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو روی سخت قضا و قدر ندیدستی
هنوز آنچه تو را مینماید آستریست

از آن، دراز نکردم سخن درین معنی
که کار زندگی لاله کار مختصریست


تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز از خود عزم وطن نمیکند
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
درد بي عشقي ما ديد و دريغش آمد
آتش شوق درين جان شكيبا زد و رفت

خرمن سوخته ما به چه كارش ميخورد
كه چو برق آمد و در خشك و تر ما زد و رفت

دوستان ببخشيد فعلا سهميه تشكرم تموم شده..
اين خدمت شما تا بعد
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
درد بي عشقي ما ديد و دريغش آمد
آتش شوق درين جان شكيبا زد و رفت

خرمن سوخته ما به چه كارش ميخورد
كه چو برق آمد و در خشك و تر ما زد و رفت

دوستان ببخشيد فعلا سهميه تشكرم تموم شده..
اين خدمت شما تا بعد

تو با عیش و طرب خوش باش ، من با ناله و زاری
مرا کان نیست این بهتر، شبت خوش باد من رفتم
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
يكي ساقي مست است پس پرده نشسته ست
قدح پيش فرستاد كه مستانه بگرديد

يكي لذت مستي ست ، نهان زير لب كيست؟
ازين دست بدان دست چو پيمانه بگرديد
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
يكي ساقي مست است پس پرده نشسته ست
قدح پيش فرستاد كه مستانه بگرديد

يكي لذت مستي ست ، نهان زير لب كيست؟
ازين دست بدان دست چو پيمانه بگرديد

دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه غیبش دوا کنند
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
در بحر ما هر آينه جز بيم غرق نيست
آن به كزين ميانه بگيري كناره اي

اي ابر غم ببار و دل از گريه باز كن
ماييم و سرگذشت شب بي ستاره اي
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
در بحر ما هر آينه جز بيم غرق نيست
آن به كزين ميانه بگيري كناره اي

اي ابر غم ببار و دل از گريه باز كن
ماييم و سرگذشت شب بي ستاره اي

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد
دوستی اندر کس نمیبینم دوستاران را چه شد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا