مشاعرۀ سنّتی

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دل میرود زدستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
از لب پیمانه گر سر می رود لب بر مگیر
مرد را از جان گذشتن به ز پیمان گشتن است!




تشکرام تموم شده... معذرت!:redface:
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تنها ره صحرا جنون عقده گشا بود
مجنون خبر از سر بگریبانی ما داشت
بدون تشکر قبول هستید
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تو چون شکوفه خندان و من چو ابر بهاران
تو از گریستن ابر نو بهار چه دانی
چو روزگار بکام تو لحظه لحظه گذشته
زنا مرادی عشاق روزگار چه دانی
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو چون شکوفه خندان و من چو ابر بهاران
تو از گریستن ابر نو بهار چه دانی
چو روزگار بکام تو لحظه لحظه گذشته
زنا مرادی عشاق روزگار چه دانی
یاد بگذشته به دل ماندو دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند!
دیده ام خیره به ره ماندو نداد
نامه ای تا دل من شاد کند!
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
درون سینه نهانت کنم زدیده مردم
تو قدر این صدف ای در شاهوار چه دانی
تو سر بلند غروری و من خمیده قد از غم
زبید این چمن ای سرو با وقار چه دانی
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
درون سینه نهانت کنم زدیده مردم
تو قدر این صدف ای در شاهوار چه دانی
تو سر بلند غروری و من خمیده قد از غم
زبید این چمن ای سرو با وقار چه دانی

یارب آن شاه وش ماه رخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یکدانه ی کیست؟
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تو با یک چشم با خلق و بدیگر چشم با مائی
بدین منظور گم کردن مشوش ساز دلهائی
نمی گوئی و میسوزی نمیجوئی و می خواهی
به باطن تشنه عشق و به ظاهر غرق حا شائی
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تو خود جزئی ز کل این بساطی
خبر لیکن زخردت تا کلان نیست
گل یاسی که دارد آن لطا فت
دلش آگه زرنج با غبان نیست
 

Sharif_

مدیر بازنشسته
ترکیب پیاله‌ای که درهم پیوست
بشکستن آن روا نمیدارد مست

چندین سر و پای نازنین از سر و دست
از مهر که پیوست و به کین که شکست
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا سر زلف تو شد بازیچه ی دست نسیم
کاروبار جمع مشتاقان پریشان گشتن است!




محسن جان،Redhat شبتون ستاره بارون....

ما که رفتیم صابخونه .... خونت بی مهمون نمونه!:D
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تو سر به مقدم هر خس فکنده پنداری
که عالمی همه در سایه قدم داری
شب خوش آسمان
سلام ردهت جان خوبی
 

Sharif_

مدیر بازنشسته
یک روز دو دلباخته بودیم من و تو!
اکنون تو ز من دل‌زده‌ای! من ز تو دلتنگ

سلام محسن
فقط هدف از مشاعره عرض ادب بود و بس
شبخوش
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسیر عشق در مسم امیخت و زر شدم
لطف داری شب خوش
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
نه کمال از دگران دیده نه نقصان در خویش
ای زمان آینه بگذار که کوریم هنوز
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
ز بهر غیرت آموخت آدم اسما را

ببافت جامع کل پرده​های اجزا را
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
آن شدکه سر به شانه ی شمشاد می گذاشت
آغوش خاک و بی کسی نسترن بگو!

***
شوق جوانه رفت ز یاد درخت پیر
ای باد نوبهار ز عهد کهن بگو!
 

laleh_a

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران
به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دوستان شرح پريشاني من گوش كنيد داستان غم پنهاني من گوش كنيد
قصه بي سرو ساماني من گوش كنيد گفتگوي من و حيراني من گوش كنيد
شرح اين اتش جان سوز نگفتن تا كي
سوختم سوختم اين راز نهفتن تا كي

وحشي بافقي
 
آخرین ویرایش:

laleh_a

عضو جدید
کاربر ممتاز
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
روزي زسر سنگ عقابي به هوا خواست وندر طلب طعمه پر و بال بياراست
 

laleh_a

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر کس به طریقی دل ما می شکند
بیگانه جدا دوست جدا می شکند
بیگانه اگر می شکند حرفی نیست
از دوست بپرسید چرا می شکند
 
  • Like
واکنش ها: sh85

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دعاهاي سحر گويند مي دارد اثر اري
اثر مي دارد اري كي شب عاشق سحر دارد


وحشي بافقي
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا