مشاعرۀ سنّتی

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
مر عاشقان را پند کس هرگز نباشد سودمند

نی آن چنان سیلیست این کش کس تواند کرد بند
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
مر عاشقان را پند کس هرگز نباشد سودمند

نی آن چنان سیلیست این کش کس تواند کرد بند

در افق، پشت سرا پرده نور
باغ هاي گل سرخ،
شاخه گسترده به مهر،
غنچه آورده به ناز،
دم به دم از نفس باد سحر؛
غنچه ها مي شد باز .
 

pink83

عضو جدید
دلم برای خودم تنگ می شود ,آری
همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما ملامت را به جان جوییم در بازار عشق
کنج خلوت پارسایان سلامت جوی را
 
  • Like
واکنش ها: vahm

vahm

عضو جدید
کاربر ممتاز
اي معني انتظار يك لحظه بايست
ديوانه شدم بخاطرت كافي نيست؟
برگرد و نگاهم كن و يك جمله بگو
تكليف دلي كه عاشقش كردي چيست؟
 

azadeh_arch _eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
اي معني انتظار يك لحظه بايست
ديوانه شدم بخاطرت كافي نيست؟
برگرد و نگاهم كن و يك جمله بگو
تكليف دلي كه عاشقش كردي چيست؟
تا خيالت به سرم ميزنه گريم ميگيره اروم اروم دل تنگم داره بي تو ميميره:gol:
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا خيالت به سرم ميزنه گريم ميگيره اروم اروم دل تنگم داره بي تو ميميره:gol:
همه ستاره هايم به تاريكي رفته بود.
مشت من ساقه خشك تپش ها را مي فشرد.
لحظه ام از طنين ريزش پيوندها پر بود.
تنها مي رفتم، ريزش پيوندها پر بود.
سهراب​
 

azadeh_arch _eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
اي معني انتظار يك لحظه بايست
ديوانه شدم بخاطرت كافي نيست؟
برگرد و نگاهم كن و يك جمله بگو
تكليف دلي كه عاشقش كردي چيست؟
تا خيالت به سرم ميزنه گريم ميگيره اروم اروم دل تنگم داره بي تو ميميره:gol:
 

azadeh_arch _eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه ستاره هايم به تاريكي رفته بود.

مشت من ساقه خشك تپش ها را مي فشرد.
لحظه ام از طنين ريزش پيوندها پر بود.
تنها مي رفتم، ريزش پيوندها پر بود.

سهراب​
ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد چون بشد دلبرو با يار وفادار چه كرد
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در کارگه کوزه گری رفتم دوش دیدم دوهزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش
 

رنگ خدا

عضو جدید
کاربر ممتاز
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بیسر وسامان که مپرس
 

sanaz950

عضو جدید
سراپا اگر زرد و پژمرده ايم
ولي دل به پاييز نسپرده ايم
چو گلدان خالي لب پنجره
پر از خاطرات ترك خورده ايم
 

رنگ خدا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سراپا اگر زرد و پژمرده ايم
ولي دل به پاييز نسپرده ايم
چو گلدان خالي لب پنجره
پر از خاطرات ترك خورده ايم
من ظاهر نیستی وهستی دانم
من باطن هر فراز وپستی دانم
با این هم از دانشم شرمم باد
گر مرتبه ای ورای مستی دانم
 

ra121

عضو جدید
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

:w28:
 

shanli

مدیر بازنشسته
ممکن ز تو چون نیست که بردارم دل
آن به که به سودای تو بسپارم دل
گر من به غم تو نسپارم دل
دل را چکنم بهر چه میدارم دل
 

shanli

مدیر بازنشسته
در عالم گل گنج نهانی مائیم
دارنده‌ی ملک جاودانی مائیم
چون از ظلمات آب و گل بگذشتیم
هم خضر و هم آب زندگانی مائیم
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
منشين خمش اي جان خوش اين ساکني‌ها را بکُش
گر تن به آتش مي‌دهي چون شعله مي‌رقصانمت

اي خنده‌ي نيلوفري در گريه‌ام مي‌آوري
بر گريه مي‌خندي و من در گريه مي‌خندانمت!

"ه‍. الف. سايه"
 

russell

مدیر بازنشسته
تا کی دوشاخه چون رخی تا کی چو بیذق کم تکی
تا کی چو فرزین کژ روی فرزانه شو فرزانه شو
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا